به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران روز یکشنبه در سیودومین جشنواره پژوهش و فناوری دانشگاه تهران که در محل تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد، سخنان خود را به برشمردن سویههای اشتباه در حوزه دانشگاه کارآفرین و برداشتهای نادرست از دانشگاه کارآفرین در داخل و محیط بیرون دانشگاه اختصاص داد و بیان داشت: این برداشتهای نادرست، تلاشها در حوزه دانشگاه کارآفرین را به انحراف میکشاند.
مؤسس و رئیس کرسی کارآفرینی یونسکو در جمهوری اسلامی ایران، به تشریح عارضههای ناشی از برداشت نادرست از دانشگاه کارآفرین پرداخت و گفت: اولین نکتهای که درباره دانشگاه کارآفرین به عنوان افسانه دانشگاه کارآفرین مطرح میکنم، این است که فکر میکنیم اگر میخواهیم دانشگاه کارآفرین داشته باشیم باید نقش نظریهها و آموزش کمرنگ شود و به همان نسبت که نظریهها و جنبههای آموزشی کمرنگ میشود باید شاهد پررنگتر شدن فعالیتهای تحقیقاتی و فناوری و نوآوری و همچنین راهاندازی واحدهای فناور و کسبوکارهای دانشبنیان باشیم که این یک انحراف در مسیر دانشگاه کارآفرین است.
وی افزود: زمانی که صحبت از دانشگاه کارآفرین میکنیم، منظورمان این است که دانشگاه کارآفرین به یک علم نافع دست پیدا کند. اگر علم بخواهد در خدمت جامعه باشد و رفاه و آسایش را برای مردمان جامعه فراهم کند، باید مبنای علمی داشته باشد و تا زمانی که نظریههای متقن و قوی متناسب با شرایط بومی و اقتضائات جامعه تولید نشود، بنابراین تلاشهای بعدی قطعاً بینتیجه خواهد بود.
رئیس دانشگاه تهران ادامه داد: بنابراین اگر میگوئیم که ما باید فعالیتهای تحقیقاتی و نوآوری و کسبوکارهای دانشبنیان را توسعه دهیم، به معنی این نیست که فعالیتهای نظریهپردازی، علمی و آموزشی داخل کلاس و دانشکده را به فراموشی بسپاریم، بلکه حتی باید آن را با جدیت بیشتر دنبال کنیم و از این رهگذر است که میتوانیم به علم نافع برسیم و به طور واقعی بتوانیم مسائل و مشکلات جامعه و کشور را بر پایه نظریههای علمی حل کنیم.
مقیمی گفت: گاهی اوقات در رابطه با دانشگاه کارآفرین تذکر داده میشود که وقتی صحبت از تحقیق، پژوهش، قراردادهای تحقیقاتی و بحثهای اختراعات و نوآوریها میشود، پس تکلیف کلاس درس چه میشود؟ باید بگوییم زمانی که ما با بحث نظری و تئوری حلقههای زیربنایی را پایه گذاری میکنیم و این زنجیره را با فعالیتهای نوآورانه و کسبوکارهای دانشبنیان تکمیل میکنیم، آن زمان است که دانشگاه کارآفرین شکل میگیرد، نه این که در یک بخشی از این زنجیره گسست ایجاد کنیم و با رها کردن بخشی از زنجیره، بخشی دیگر از این زنجیره را ادامه دهیم که به طور قطع این زنجیره کاملی نخواهد بود.
وی افزود: افسانه دیگری که از آن به عنوان یک تصور نادرست از دانشگاه کارآفرین مطرح میشود این است که ما شاگردپروری را در محیط دانشگاه فراموش میکنیم و بازاری شدن آموزش عالی در دستور کار قرار میگیرد؛ به این ترتیب که همه چیز تحت تأثیر فعالیتهای تحقیقاتی و اعتبارات پژوهشی و منابعی که از طریق دستگاهها و سازمانها و محیط بیرونی تأمین میشود، قرار میگیرد؛ بنابراین نوع نگاه این است که ببینیم تقاضای بازار چیست و بر اساس آن فعالیتهای تحقیقاتی انجام دهیم و از وظیفه خودمان در بخش شاگردپروری غفلت کنیم.
رئیس دانشگاه تهران ادامه داد: مهمترین مولفهای که ما در رسالت دانشگاه و بویژه دانشگاه کارآفرین با آن سروکار داریم این است که بتوانیم شاگردانی متناسب با تولید علم نافع پرورش دهیم. البته گاهی اوقات وقتی که بحث شاگردپروری مطرح میشود، فکر میکنیم که بایستی راویانی را تربیت کنیم که بیایند همان بحثهایی را که در کلاس برای آنها روایت کردیم مجدداً برای جامعه دیگر روایت کنند. این در حالی است که شاگردپروری به معنای روایتپرور و راویپرور نیست، شاگردپروری به معنی صرفاً پرداختن به جنبههای اخلاقی هم نیست. شاگردپروری به مفهوم جامع به این معنی است که افرادی عالم، اخلاقی و متخصص و متناسب با نیازهای جامعه تربیت کنیم؛ بنابراین همچنان در دانشگاه کارآفرین، شاگردپروری به عنوان عنصر کلیدی باید ایفای نقش کند.
وی افزود: افسانه بعدی این است که اگر میگوئیم دانشگاه کارآفرین، یعنی دانشگاه را باید تبدیل به یک پیمانکار کنیم؛ پیمانکاری که با قراردادهای تحقیقاتی و پژوهشی منابع خود را تأمین کند و پژوهشی را به انجام رساند و مجدداً تولیدهای بعدی را بر اساس شرح خدماتی که در قرارداد منعکس میشود و ما به عنوان یک استاد، به عنوان یک مؤسسه تحقیقاتی یا گروه تحقیقاتی به مثابه یک پیمانکار مکلف هستیم که به بندهای قرارداد طبق تعهدی که بر عهده داریم، عمل کنیم و نتایج پروژه را در اختیار دستگاه قرار دهیم و پروژه بعدی و پروژه بعدی …؛ در حالی که در دانشگاه کارآفرین، دانشگاه نقش پیمانکار را ندارد، بلکه چندین گام جلوتر به عنوان یک شریک راهبردی و استراتژیک با دستگاههای اجرایی و شرکتها ایفای نقش میکند.
رئیس دانشگاه تهران ادامه داد: در این رویکرد دیگر شاهد این نیستیم که یک سری خدماتی را از ما طلب کنند و ما آن خدمات را بدون کم و کاست به کارفرمای خودمان ارائه کنیم. در نوع شراکت استراتژیک، ما خودمان یکی از کارفرمایان هستیم و علاوه بر اینکه در این فرآیند باید منابع را تأمین کنیم، منافع و دستاوردهای حاصل از آن کار تحقیقی باید مستقیم و غیرمستقیم به دانشگاه برگردد.
وی یادآور شد: در دانشگاه تهران به برخی اقدامات میتوانیم اشاره کنیم که مبتنی بر شراکت راهبردی در حال انجام است. این رویکرد در بخشهای مختلف دانشگاه در دستور کار است و میتوان فهرست بلندبالایی از این اقدامات را برشمرد. در بخشهای مختلف دانشگاه برای اینکه فرآیند پیمانکاری را به شراکت و ائتلاف راهبردی و استراتژیک تغییر بدهیم، تلاشهایی انجام شده است که به عنوان نمونه، دو مورد در دانشکدگان مدیریت در حال انجام است که یکی با گروه صنعتی گلرنگ و یکی هم با مجموعه «های وب» است که بجای روابط پیمانکاری، روابط مبتنی بر شراکت استراتژیک تنظیم شده است و در یک شراکت بلندمدت پنجاه ساله در قالب پروژه بسیار معظم تلاش میکنیم نقش دانشگاه را در تولید علم نافع و برای شاگردپروری واقعی که ناظر بر تربیت و پرورش متخصصینی متناسب با نیازهای کشور است، دنبال کنیم.
رئیس دانشگاه تهران گفت: نکته چهارمی که در ارتباط با افسانههای یک دانشگاه کارآفرین ممکن است دانشگاه را به انحراف ببرد، بحث غلبه «تعلق به صنعت» بر «تعهد و تعلق به دانشگاه» است که از آن تحت عنوان تبدیل شدن اندیشمندان مستقل و علمی به «عالمان درباری» تعبیر میکنم؛ همانگونه که در گذشته میگفتند که بعضی از علما درباری بودهاند، یعنی فتوایی صادر میکردند و خدمتی را ارائه میکردند که دربار میخواست، شاهد بروز همین رفتار مشابه در فعالیتهای تحقیقاتی پژوهشگرنماها هستیم. در مواردی شاهدیم که برخی افراد، حل نیازها و تقاضاهای واقعی حوزه اجرا و صنعت را با عمل کردن بر اساس دستور کار و فرمولی که کارفرما برای ما تعیین میکند، اشتباه میگیرند و نتایج تحقیقات را بر اساس نظر کارفرما تنظیم میکنند. در چنین فضایی، پژوهشگران همانند علمای درباری در قبال اخذ صله، با زیر پا گذاشتن اصول حرفهای، کاری که مورد پسند کارفرماست را انجام میدهند و وزارتخانهها، بخش خصوصی و شرکتهای بینالمللی در نقش دربار، بدنبال تأیید علمی گرفتن برای اقدامات خود هستند و از محققان میخواهند که فعالیتهای تحقیقاتی و نتایج آن را مطابق میل و خواسته کارفرما تنظیم کنند. این انحراف در دانشگاه کارآفرین است و استقلال علمی دانشگاه و استاد را به شدت خدشهدار میکند.
مقیمی ادامه داد: افسانه بعدی که باید درباره دانشگاه کارآفرین به آن توجه کنیم، به حاشیه راندن صاحبان نظریه و اندیشه و جولان دادن کاسبان علمی است. گاهی اوقات میبینیم که برخیها حرفهاشان به پروژه گرفتن تبدیل شده است و در این زمینه مهارت بسیار ویژهای دارند و قدرت چانهزنی و لابی کردن بالایی دارند و کار علم، تحقیق و پژوهش و دانشگاه کارآفرین را به مثابه یک کاسبی علمی میبینند، تا اینکه بخواهند واقعاً برای حل مسائل و مشکلات جامعه تلاش کنند. این یک رویکرد انحرافی در پوشش عنوان پرمفهوم «دانشگاه کارآفرین» است که حتماً باید اصلاح شود و حتماً لازم است به جای پژوهشگرنماهای کارفرما پسند، شاهد این باشیم که صاحبان نظریه و اندیشه، کانون توجه و طرف تعامل صنعت و جامعه باشند.
رئیس دانشگاه تهران گفت: افسانه بعدی بحث جایگزینی مرجعیت علمی با لابیگری و معاملهگری است. زمانی که صحبت از مرجعیت علمی میشود، یعنی دانشگاه و استاد باید محل رجوع باشد و به گونهای باشد که واقعاً دستگاهها و متقاضیان و کسانی که میخواهند کارفرمای یک کار تحقیقاتی و نوآورانه و کسبوکار دانشبنیان باشند، به سراغ دانشگاه و مراجع علمی بیایند و نه اینکه در پوشش محقق، با افراد ذینفوذ لابی صورت گیرد تا پروژهای نصیب فرد شود. البته وقتی که شرایط تنظیمگری در بین بخش دولتی و خصوصی و آن همگرایی لازم بین بخشهای مختلف حاکم نباشد، یک مقدار معادلات بهم میخورد. این را نفی نمیکنیم که حتماً لازم است مقداری فعالیتهای بازاریابی از سوی دانشگاه انجام شود، اما سطح این کار نباید به سطح معاملهگری و لابیگری تقلیل پیدا کند، بلکه باید مرجعیت علمی دانشگاه و مؤسسات تحقیقاتی حفظ شود و ما حق نداریم به بهانه دانشگاه کارآفرین، دائماً دستمان را پیش روی افراد و جاهای مختلف دراز کنیم و شأن دانشگاه را زیرپا بگذاریم. در خصوص حفظ شأن علم و دانشگاه و جایگاه مرجعیت علمی که دانشگاه تهران دارد، هرگز نباید کوتاه بیاییم.
مقیمی ادامه داد: سویه نادرست دیگری که به بهانه تحقق دانشگاه کارآفرین به وجود میآید، صدمه دیدن اخلاق پژوهشی بخاطر بهرهکشی و استثمار علمی دانشجویان و محققان است. البته در سالهای اخیر پروندههای اخلاق پژوهش در دانشگاه تهران بسیار کم شده است و مواردی هم که وجود دارد، موارد بحرانی نیست و قابل اصلاح است و مورد حادی در دو سال گذشته شاهد نبودهایم. اما وقتی نگرش تولید انبوه و تولید کارخانهای برای کسب درآمد حاکم میشود، اخلاق پژوهش نیز بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرد. حتماً در دانشگاه کارآفرین همچنان اخلاق پژوهشی در رأس امور است و باید به آن توجه ویژه شود.
رئیس دانشگاه تهران در بیان برداشت نادرست دیگر از «دانشگاه کارآفرین»، به روی آوردن به تعدد و تنوع تحقیقات به جای تمرکز بر کیفیت اشاره کرد و توضیح داد: فکر میکنیم که هرچه آمار بیشتری ارائه کنیم، به دانشگاه کارآفرین نزدیکتر میشویم و هر چه میزان تحقیقات بیشتر باشد و هرچه ریال و حجم قراردادمان بیشتر باشد، استاد موفقتری هستیم و گرنت بیشتری به ما تعلق میگیرد و پاداشهای بیشتری دریافت میکنیم. اینجا کیفیت صدمه میبیند و نگاه آماری است که تعیینکننده برتر بودن یک استاد نسبت به استاد دیگر میشود. این هم یک عارضه مهمی است که حتماً باید به عنوان یک افسانه دانشگاه کارآفرین از آن یاد کنیم.
وی افزود: افسانه دیگر، تمرکز بر مهارتگرایی به جای تخصص علمی و آکادمیک است. وقتی که صحبت از مهارتورزی دانشجویان میکنیم، بعضی از اساتیدی که نسبت به جنبههای آموزشی و نظری دانشگاه عرق و تعصب دارند و علاقمند نیستند که به وجهه علمی و آموزشی دانشگاه صدمه وارد شود، خرده میگیرند که بحث مهارتگرایی در دانشگاه تهران به عنوان اولویت اصلی نیست. حتماً در دانشگاه کارآفرین باید بر روی این موضوع توجه داشته باشیم که وقتی از مهارتورزی صحبت میکنیم، نباید این مهارتورزی جایگزین تخصص علمی و آکادمیک شود. قطعاً دانشگاه تهران دانشگاهی است که باید متخصصین و دانشآموختگان متخصص و جامع الاطراف تربیت کند که دارای عمق علمی باشند و این مستلزم آن است که پایههای علمی و آکادمیک آنها حتماً قوی و بسیار متقن باشد. توجه داشته باشیم که این به معنی آن نیست که ما به دلیل دنبال کردن رویکرد مهارتورزی، از این جنبهها بکاهیم و جنبههای مهارتی را اضافه کنیم.
مقیمی با یادآوری اینکه قطعاً بعضی دانشگاهها مانند دانشگاه جامع علمی کاربردی دارای مأموریت مهارتورزی هستند، گفت: البته ما نمیخواهیم در رسالت و مأموریت دانشگاه تهران در این زمینه تغییر و تحولی ایجاد کنیم، اما اعتقاد داریم که اگر یک فردی میخواهد متخصص باشد و شاگردپروری به معنای واقعی اتفاق بیفتد، حتماً باید با محیط عمل آشنا شود و ابزارها را بشناسد و از طریق بازدیدها از صنعت و آشنایی با محیط کار، فهم و درک درستی از مطالب علمی و کاربردهای آن در عمل برایش فراهم گردد. در همین راستا و با رویکردی متعادل، کاری که ماهها است در دانشگاه تهران شروع کردهایم، جنبههای مهارتی و یادگیری تجربی که در گذشته مغفول واقع شده بود را در قالب درس یادگیری تجربی و دورههای مهارتی که هر هفته در مناطق مختلف کشور برگزار میکنیم به عنوان مکمل آموزشهای کلاسی، مورد توجه قرار دادهایم. در این رویکرد متوازن، دانشجویان با محیط کار آشنا میشوند، که این قطعاً در راستای مفروضات دانشگاه کارآفرین است و برای تربیت دانشجویان کارآمد نباید به تئوری صرف و محض اکتفا کنیم.
وی افزود: افسانه پایانی که به عنوان آسیب در دانشگاه کارآفرین مطرح است، همگرایی ظاهری دانشگاه با محیط صنعت و واگرایی واقعی استاد و محقق از محیط دانشگاه است. ظاهراً ما میبینیم که استاد، محقق و پژوهشگر ما دائماً با صنعت ارتباط دارد که ظاهراً همگرایی کامل را مشاهده میکنیم؛ اما گاهی اوقات رویکرد افراطی در این زمینه، منجر به عارضه واگرا شدن استاد از محیط دانشگاه میشود. بعضی از اساتید که البته تعداد آنها در دانشگاه تهران کم است، به بهانه اینکه فعالیتهای تحقیقاتی دارند و در بیرون از دانشگاه با صنعت کار میکنند و یا کسبوکار دانشبنیان دارند، کمتر در محیط آموزشی حاضر میشوند و حتی در برگزاری کلاسهای درس خود کوتاهی میکنند و به مرور شاهد واگرایی آنها از محیط کلاس و دانشگاه هستیم که این موضوع به شدت به نظام آموزشی و شاگردپروری صدمه میزند و این با رویکرد دانشگاه کارآفرین به شدت مغایرت دارد.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران گفت: برای این که بتوانیم در راستای تحقق دانشگاه کارآفرین، همگرایی بین دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه مدنی را واقعی کنیم، طرحهایی را در دانشگاه تهران به مرحله اجرا درآوردهایم که از آن جمله میتوان به پارک اندیشگاهی دانشگاه تهران اشاره نمود که به تازگی آن را افتتاح کردهایم و فعالیتهای این مجموعه آغاز شده است. این مجموعه به عنوان کلینیک مدیریت، نقش مشاور و حل مسئله را برای تمامی نهادهای سیاستگذار و اجرایی ایفا میکند. همچنین در این راستا شاهد فعالیت پردیسهای علم و فناوری هستیم و مأموریت ایجاد «خانه دانشگاه و صنعت» را به معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه محول کردهایم که تا یک ماه آینده آماده و راهاندازی میشود؛ به گونهای که صنایع و شرکتهایی که با دانشگاه تهران همکاری میکنند، در این مجموعه دانشگاهی، نمایندگی ایجاد خواهند نمود. پردیسهای علم و فناوری دانشگاه را که برخی آنها در مالکیت دانشگاه تهران است، در جوار صنعت ایجاد نمودهایم و همچنین در داخل واحدها و دانشکدههای دانشگاه تهران نیز واحدهایی را ایجاد نمودهایم تا ارتباط بین اساتید و دانشجویان را با محیط صنعت و جامعه برقرار نمایند و متقابلاً نیز کارهای مقدماتی برای ایجاد واحدهای علمی و فناورانه در صنعت انجام گردیده است و دائماً در حال ایجاد این حلقههای متداخل برای ایجاد همگرایی بین دانشگاه تهران با صنعت و جامعه هستیم، بدون اینکه در دام افسانههای دانشگاه کارآفرین گرفتار شویم.
رئیس دانشگاه تهران در پایان ابراز امیدواری کرد: به زودی شاهد راهاندازی «خانه دانشگاه و صنعت» باشیم تا صنعت در دانشگاه حضور پیدا کند و به نوعی اساتید و محققان برجسته دانشگاه مرجعیت پیدا نموده و با حفظ شأن و جایگاه دانشگاه، اساتید محل رجوع صنعت باشند. البته ما برای همگرایی و ایجاد ارتباط پویا با نهادهای جامعه مدنی و حوزه مسؤولیت اجتماعی سازمانها، در دانشگاه تهران مجموعهای تحت عنوان «سمات» فعالیت خود را شروع کرده است که مخفف «ستاد مسئولیتپذیری اجتماعی دانشگاه تهران» است که با مشارکت اساتید، دانشجویان و کارکنان، به صورت تخصصی وظیفه تعامل بین دانشگاه تهران و نهادهای مدنی و فعالیتهای داوطلبانه نهادهای مختلف را بر عهده خواهد داشت. بخشی که در حوزه معاونت پژوهش و فناوری به عنوان «خانه صنعت و دانشگاه» ایجاد خواهد شد نیز تعامل بین دانشگاه و شرکتهای اقتصادی و تولیدی را برای انجام کارکردهای پژوهشی و تخصصی بر عهده خواهد داشت.