گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ هنر تئاتر از ابتدای خود آمیخته با مفاهیم دینی و مذهبی بود و در حقیقت اصالت و ریشه آن از رفتارهای آیینی برآمده است. در ایران نیز ابتدا هنری وام گرفته از غرب بوده و در مسیر ورود و تحول خود در جامعه ایران همراه با مفاهیم دینی بروز کرده است.
تله تئاتر با موضوعات مذهبی و بررسی و نشان دادن تاریخ و یا درامی با موضوع قابل کشش یکی از نیازمندیهای اساسی اکنون شبکههای سیما است. این مهم نه تنها در تلویزیون که چه بسا در رادیو و پخش بصورت نمایش رادیویی میتواند راهی برای جذب مخاطب به رسانه ملی باشد. استفاده از افراد توانمند که خلاقیت و دانش تخصصی این رشته را دارند در کنار اعتماد به قدرت و نوع نگاه جوان علاقهمند به این عرصه میتواند آیندهای روشن برای این بخش محجور مانده به ارمغان آورد.
پس از گذشت سالها و دوره اوج پخش تله تئاتر در صداوسیما، شاهد رکود مقطعی این هنر در شبکههای سیما بودیم. اکنون با توجه به نیاز و کمبود این بخش و به امید بازگشت به دوران طلایی دهههای ۷۰ و ۸۰ مرکز سیمرغ با هدف تقویت ساخت آثار نمایشهای تلویزیونی روی کارآمده است. میتوان گفت در تازهترین تولیدات این مرکز شاهد آن بودیم که امسال تله تئاتر «گوهر» و «طومار» با موضوع قیام و وقایع گوهرشاد تولید و پخش شد. سال گذشته تیز تله تئاتر نمایش «کاتب اعظم» در ایام محرم تولید و در سال ۱۴۰۰ نیز مجموعه نمایش «ضد نور» روی آنتن سیما رفت.
باتوجه به نگاه گذرایی که به آثار تولید شده این مرکز در سه سال اخیر داشتیم شاهد آن هستیم که تا تقویت این ساختار بسیار راه طولانی مانده است. باتوجه به دهههای گذشته این ساختار اکنون قابل مقایسه با سالهای گذشته نیست. میتوان گفت جایگاه تله تئاتر و به طور خاص تله تئاتر مذهبی که یکی از رکنهای منسجم ساختار برنامه سازی محسوب میشود اکنون نیازمند توجه متفاوتی است. عواملی که میتوان گفت دخیل در این مسئله هستند ابتدا بودجه تخصیص یافته به این دست آثار است و دوم هنرمندان و کارشناسان توانمندی که این ساختار را بشناسند و برای احیا و تقویت آن قدمهای بزرگی بردارند. مخاطب حال حاضر تلویزیون مشتاقانه پذیرای تله تئاترها بخصوص با موضوع روایتهای معصومین و نگاه مذهبی است. تلویزیون شاهد استقبال و بازخورد خوب مخاطب از این آثار در طی دهههای گذشته بوده است، درست زمانی که کنداکتور پخش شبکه چهارم سیما همیشه جایگاهی ویژه داشته است.
یکی از مسائل مهمی که متوان به آن اشاره کرد آن است که نمایش تله تئاتر مدهبی باید به دور از نگاه مناسبتی نیز پخش شود. یعنی علاوه بر ساخت و توجه ویژه به این دست آثار، نگاه بینندگان را میتوان صرفا محدود به ایام خاص برای پخش نکرد. از نکات اساسی دیگر، متن و پژوهش برای ساخت آثار تله تئاتر با مضمون مذهبی است. موضوعات مذهبی همواره در هر زمان با زندگی مخاطب آمیخته شده و این هنر نویسنده و هنرمند است که این مفاهیم و مبانی دینی را با نگاهی حساس و خلاقانه در قالب درام ایجاد کند.
زمانی تلویزیون به سراغ اجرای تله تئاترهایی با موضوعات و نماسشنامههای نویسندگان برجسته جهان رفت. نمیتوان گفت که نمیشود به این قالبها نپرداخت، زیرا ذهن مخاطب باید با این نوع نمایشنامهها و اثار نیز آشنا شود، اما از این جهت که با زندگی مردم عامه ایران و فرهنگ عامه فاصله بسیاری داشت و زبانی بسیار دشوار را برای بیان انتخاب کرده بود باعث شد تا فهم این آثار کم شود. همین مسئله موجب شد تا بینندگان تله تئاتر در برقراری ارتباط با این دست آثار با مشکل مواجه شوند و کم کم در طول زمان علاقه خود به تماشای تله تئاتر را از دست بدهند. مخاطبان بیشتر تله تئاتر را تنها از شبکه چهارم سیما تماشا میکردند در حالی که میتوان گفت شبکههای دیگر نیز ظرفیت پرداخت به این نوع آثار را دارند.
تله تئاترهای مذهبی باتوجه به برآمدن آنها از ریشهای کهن و برخواسته از اعتقادات و باورهای جامعه میتواند پتانسیل بالایی برای جذب مخاطب داشته باشد. مسئلهای که نیاز به توجه جدی مسئولان مربوطه این بخش دارد.