به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نشست «هوشمندی در سیاست همسایگی» بهمن ۱۴۰۲ به ابتکار اندیشکده سبا در خانه اندیشه ورزان برگزار شد. در این نشست دکتر منوچهر متکی، وزیر اسبق امور خارجه؛ دکتر فواد ایزدی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران؛ و سرهنگ ابولفضل غنچی، وابسته نظامی سابق جمهوری اسلامی ایران در ریاض، درباره سیاست خارجی دولت سیزدهم مقابل عربستان سعودی به تحلیل و ایراد نظر پرداختند.
منوچهر متکی، وزیر اسبق امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، نتایج تلاش دولتهای یازدهم و دوازدهم را نشان دهنده غیرقابل اعتماد بودن امریکا دانست و بنابراین «سیاست همسایگی» را اقتضای سیاست خارجی کشور خواند.
به بیان متکی سیاست خارجی ایران تابعی از دو منشا تصمیم است: نظریات و متون سیاست خارجی و روابط بین الملل و نیز عملگرایی ناشی از واقعیتها و اقتضائات جاری. بر اساس عملگرایی، در مسئله عربستان طبق نظر هاشمی رفسنجانی دو مسئله «ظرفیت عربستان برای ارتباط» و «حد مجاز عربستان برای ارتباط با ایران»، جزء واقعیتهای جاری محسوب میشوند. برای درک این دو بعد، نیاز است با نگاهی تاریخی، وضعیت عربستان مرور شود.
عربستان از زمان پیدایش نفت در این کشور، جایگاهی در جهان و از زمان ظهور اسلام، جایگاهی در جهان اسلام یافت. جایگاه عربستان در جهان اسلام با عناوین کلیدداری کعبه و خادمین حرمین شرفین تثبیت شد؛ تا رهبری معنوی جهان اسلام را از آن خود کند. این جایگاه قدسی در کنار رفاه نسبی ایجادشده برای شهروندان، باعث شده است سایر ابعاد حکمرانی در این کشور، از جمله نحوه رفتار حاکمان سعودی با پدیده نفت، کمتر مورد پرسش واقع شود.
حکمرانی غیرسیاسی با اتکا به اقتصاد تک محصول همراه با جایگاه معنوی، نوعی از حکومت داری را رقم زده بود؛ که با انقلاب ایران بهم خورد! یکه تازی عربستان در جایگاه بی رقیب خود، با ظهور انقلاب ایران دچار تزلزل شد. رقابت بین شاه ایران و عربستان، ریاست بر سر ژاندرامی منطقه بود که در این مسابقه، تلویحا ریاست ایران پذیرفته شده بود. اما انقلاب اسلامی، جایگاه ویژه زعامت معنوی سعودی را با تهدید جدی مواجه کرد. عربستان به عنوان حکومتی ظاهرا ضدسرمایه داری و درواقع ضدشیعی، توان زایش ایدهای هم سطح با «سیاست ممزوج با معنویت، دیانت، اسلامیت» که در انقلاب ایران تولید شد، نداشت/ندارد؛ بنابراین تحمل مدعی جدیدی در جهان اسلام، از دشواریهای حکمرانان سعودی است؛ که خود را در سیاستهای نفتی، منطقهای و بین المللی این کشور به وضوح نشان میدهد.
فواد ایزدی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، چهار درخواست عربستان از امریکا را تشریح کرد. ایزدی نخستین درخواست عربستان را تضمین امنیت سعودی از سمت امریکا به صورت مکتوب است. به عبارت دیگر در صورت هرگونه تعرض به عربستان، امریکا از نقش تماشاچی فراتر رود. درخواست دوم سعودی، غنی سازی اورانیوم داخل عربستان است. طبق پیمانهای داخلی، امریکا از هرگونه همکاری هستهای با کشورهایی که غنی سازی داخلی دارند، منع شده است. درخواستم سوم سعودی، مطالبه تسلیحاتی مدرنتر از ابزار اسرائیل است و چهارمین درخواست مربوط به پادشاهی محمد بن سلمان مربوط میشود.
پاسخ دولت بایدن به این درخواست ها، ارجاع سه مورد اول به موافقت کنگره بود؛ و ازآنجاکه سعودیها در کنگره مخالفان جدی دارند و نیز بی اعتمادیای که به اقدامات بن سلمان وجود دارد، بنابراین کلیه درخواستهای عربستان به عادی سازی روابط با اسرائیل منوط شد. در عادی سازی روابط با اسرائیل، کشورهای عربی منتظر کنش عربستان هستند. اما عملیات طوفان الاقصی، مسیر این عادی سازی را تا حدودی بهم ریخت؛ بنابراین اتفاقات پیش رو، میتواند تعیین کننده چشم انداز سیاستهای منطقهای کشورها باشد.
سعودیها در عرصه بین الملل بسیار کار کردهاند و به این نکته پی بردهاند که امریکا کشور رو به افولی است و نباید تمام تخم مرغهای خود را در سبد امریکا بگذارند. بازیهایی که اکنون با ایران، چین و روسیه آغاز کردهاند، از این درک ناشی میشود؛ شناختی که در ایران هنوز محقق نشده است. ازآنجاکه سعودیها اصالتا غربی هستند، بازیهای آنها نیز سقفی دارند که توسط امریکا تعیین میشود.
ابولفضل غنچی، وابسته نظامی سابق جمهوری اسلامی ایران در ریاض، ابتدا ساختار قدرت در عربستان را شرح داد. غنچی، فرآیند تعیین ولیعهدی تا پیش از ملک سلمان را ولیعهد شدن فرزندان عبدالعزیز توضیح داد؛ که پس از ملک سلمان با ابداع واژه «ولی ولیعهد»، ابتدا مقرن بن عبدالعزیز، سپس محمد بن نایف و در نهایت محمد بن سلمان طبق این نقشه راه روی کار آمدند.
محمد بن سلمان با طرح چشم انداز ۲۰۳۰ که هدف اصلی آن اقتصادی و تنوع بخشی به اقتصاد نفت بود؛ اهدافی امنیتی را نیز نشانه گذاری کرده است؛ از جمله ارتقای آمادگی نظامی نیروهای مسلح، استقلال راهبردی در بعد دفاعی و امنیتی، کاهش ۵۰ درصدی بودجه نظامی و بومی سازی صنایع نظامی و...
غنچی دو معضل عربستان در حوزه نظامی را ۱. صرف بودجه سنگین برای تجهیزاتی که بهدلیل فقدان نیروی آموزش دیده و شایسته نظامی، توان استفاده و بهره گیری از آنها را ندارد و ۲. فقدان تجربه جنگ طولانی مدتی که طی آن توان و ظرفیت خود را سنجیده باشد.
غنچی گرچه پیشرفتهای نظامی، موشکی، ناوسازی و ... عربستان را بالاتر از ایران خواند؛ اما عربستان را حاصل تربیت وابسته پرور غرب و امریکا خواند که چشم اندازهای نظامی ۲۰۳۰ آن نمادین و شعاری مینماید.
محور انتهایی نشست تخصصی «هوشمندی در سیاست همسایگی» به چشم انداز توافق ایران و عربستان اختصاص داشت. منوچهر متکی ارتباط دو کشور را علیرغم پروندههای باز میان آن دو، دارای ایجاب و توجیه دانست. عربستان بخشی از ایجاب این ارتباط را از بیرون و به دستور میگیرد؛ اما برای ایران، اجتناب از رفتارهای پرهزینه و ایجاد ارتباطات منطقهای در این برهه مهم تلقی میشود. وی داشتن موضع و پیوست در این ارتباط را ضروری خواند.
ابولفضل غنچی آینده توافق مذکور را در نهایت بر مدار همکاریهای امنیتی (و نه نظامی) خواند که از احیای توافق ۲۰۰۱ در راستای حفظ مصلحت منطقه فراتر نخواهد رفت.
ذوق زدگی زیاد ایران پس از توافق با عربستان، سوالاتی را درباره سرنوشت پروندههای باز میان دو کشور به میان کشیده است؛ پروندههایی از قبیل:
- ردپای عربستان در اتفاقات سال ۱۴۰۱
- حمله به سفارت عربستان در پی قتل شیخ نمر
- کشتار حجاج ایرانی در فاجعه منا
- و...
سیاست خارجی ایران در رابطه با عربستان تابعی از دو منشا تصمیم است: فضای نظریات سیاست خارجی و روابط بین الملل و اقتضائات عملگرایانه مبتنی بر صحنه واقعیتهای جاری. پراگماتیسم ضروریِ حاکم بر تصمیمات فضای سیاست خارجی ایران بر مبنای چند مقدمه، این رابطه را توجیه میکنند:
مناسبات ایران و عربستان، به عنوان دو مدعی رهبری معنوی جهان اسلام، پس از شتاب زدگی اولیه و با گذر ۱۰ ماهه از توافقی که با وساطت چین صورت گرفته است؛ نیازمند ملاحظه در لایههای متعدد است. خانه اندیشه ورزان طی نشستی با حضور منوچهر متکی، فواد ایزدی و ابولفضل غنچی این لایهها را وارسی کرده است. این نشست به ابتکار اندیشکده سبا برگزار شد.
- شناخت عربستان به مثابه نیروی پیشبرد منویات امریکا/غرب در منطقه و مهار ایران
- محدودیت سقف بازیگری و ابتکارات عربستان در مناسبات با ایران
- موانع عربستان در توافق همه جانبه با امریکا به دلیل عدم اعتماد امریکا از اقدامات محمد بن سلمان
- ناتوانی عربستان در حفظ وجاهت رهبری جهان اسلام با ظهور شعارهای سیاسی انقلاب ایران
از جمله مواردی هستند که واقعیت عربستان را روشن میکنند. در پرتوی این واقعیات و علیرغم اینکه متن منتشرشدهای از توافق اسفند ۱۴۰۱ در اختیار تحلیل گران قرار ندارد، و با توجه به شکنندگی همواره روابط دو کشور، آینده توافق مذکور در نهایت بر مدار همکاریهای امنیتی (و نه نظامی) خواهد بود و از احیای توافق ۲۰۰۱ در راستای حفظ مصلحت منطقه فراتر نخواهد رفت.