به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هزینه کرد فرهنگی، مجموعه هزینههایی است که افراد برای خرید یا بهرهمندی از محصولات و خدمات فرهنگی مانند کتاب، موسیقی، گردش، تفریح و سرگرمی، فیلم و تئاتر، پوشاک، آیینهای مذهبی و… صرف میکنند.
این نوشتار با هدف تحلیل مصرف فرهنگی خانوارهای ایرانی از سال ۱۳۹۶ الی ۱۴۰۱ و بهطور خاص برای سال ۱۴۰۱ بر مبنای تحلیل ثانویه دادههای خام مرکز آمار ایران ارائه شده است. براساس این دادهها، ۳۰۸ کد هزینۀ فرهنگی ذیل ۱۶ بخش مختلف استخراج شده است.
محمد وجدانی مجری طرح هزینه کرد فرهنگی ایرانیان سال ۱۴۰۱: یکی از مسائل مهمی که خلأ آن در پژوهشها و گزارشهای آماری حس میشد، مسئله میزان هزینهکرد فرهنگی خانوارهای ایرانی بود. به عبارتی در مورد هزینهکرد فرهنگی خانوارهای ایرانی صحبتهای متعددی صورت میگرفت و آمار و ارقامهای ریالی و دلاری متعدد و متفاوتی در محافل مختلف مطرح میشد، اما یک کار نظاممند، جامع و علمی صورت نگرفته بود. در واقع اقدام به محاسبات آماری و تهیه و انتشار گزارش هزینهکرد فرهنگی ایرانیان در سال ۱۴۰۱ در راستای پر کردن جای خالی آمار قابل استناد و مستدل بوده است.
وجدانی: مقصود از هزینه کرد فرهنگی هزینههایی است که یک خانواده در زمینههای کتاب، موسیقی، گردشگری، تفریح، سرگرمی، فیلم و تلویزیون، تئاتر، صنایع دستی، مد و پوشاک و حتی سبک زندگی و مسائل آیینی صرف میکنند. آگاهی از هزینههای فرهنگی هم برای سیاستگذار و صاحبنظران حوزه فرهنگ اهمیت دارد تا از منظر جامعهشناختی به آن نگاه کنند، هم اهالی سیاست و اقتصاد را درگیر میکند که بدانند سبد معیشتی و مصرفی خانوار تا چه میزان جایی برای مصارف فرهنگی و نیازهای اولیه دارد و نسبت آنها به چه صورت است و هم برای فعالان و کسبوکارهای فرهنگی تا بدانند ذائقه و مصرف مخاطب متناسب با سن و تحصیلات و استان محل سکونت چگونه است. در واقع یک رفتارشناسی و مطالعه بازار هم میتوان روی این کار انجام داد.
وجدانی: برای انجام شدن این کار و آماده سازی این گزارش ما از پرسشنامه هزینه-درآمد خانوار استفاده کردیم. این پرسشنامه هزینه-درآمد خانوارهای ایرانی سالانه توسط مرکز آمار و بر اساس خوداظهاری خود خانوارها از میزان هزینهکرد و درآمدشان تهیه میشود و براساس یک طبقهبندی بینالمللی طراحی شده است. در سال ۱۴۰۱ این پرسشنامه شامل ۱۹۵۶۷ نمونه خانوار نقاط شهری و ۱۸۳۸۴ نمونه خانوار نقاط روستایی بوده است. تعداد زیادی کد هزینهای در این پرسشنامه وجود دارد و این کدها مورد بررسی و تحلیل قرارگرفت و از نظر اساتید و صاحبنظران نیز استفاده شد. ماحصل مطالعه و بررسی تک تک کدها این شد که ما هزینههای فرهنگی خانوار را ذیل ۱۶ بخش و ۳۰۸ کد هزینهای تعریف کنیم. پس از اینکه این کدها احصا شد لازمه کار انجام عملیات و محاسبات آماری بود تا بتوانیم بر مبنای دادههای خام مرکز آمار اطلاعات قابل استفاده و تفسیر ایجاد کنیم.
وجدانی: این بخشها شامل مد و پوشاک، تفریح و سرگرمی، آموزش، صوت و تصویر، طراحی داخلی منزل، گردشگری، سبک زندگی، نشر و کتاب، نوشتافزار، خدمات فرهنگی، نرمافزار و تجهیزات رایانهای، آئینی مذهبی و صنایع دستی است. در واقع هزینهای که خانوارهای ایرانی در این ۳۰۸ کد و ذیل این ۱۶ بخش انجام داده در طول سال مصداق هزینهکرد فرهنگی آنهاست.
اگر بخواهم به ویژگیهای منحصر به فرد این گزارش اشاره کنیم باید بگویم همواره مصرف فرهنگی خانوار ایرانی را به صورت کلی از پرسشنامه هزینه-درآمد خانوار یعنی بخش نهم آن تحت عنوان هزینههای مربوط به خدمات فرهنگی و تفریح خانوار گزارش میکردند و یا به صورت آمارهای کلی و بدون ارجاعی که نهادهای مختلف از حوزه فعالیت خود مطرح میکرد، ارائه میشد. نوآوری و وجه تمایز این کار این بود که تکتک کدهای هزینهای پرسشنامه مطالعه شد و به این ۳۰۸ کد رسید. در واقع بخش بزرگتری از محصولات و خدمات فرهنگی را شناسایی و جمعاوری کردیم که در سایر بخشهای پرسشنامه مورد غفلت و بیتوجهی واقع میشد. نکته دیگر این کار این است که ما توانستیم مجموع مصرف، میانگین مصرف و سهم مصرف فرهنگی خانوار را بر اساس معیارهای مختلف محاسبه کنیم. در واقع ما براساس دهک درآمدی، جنسیت، خانوار شهری و روستایی، تفکیک استانها، وضعیت تاهل، وضعیت شغلی، حوزه شغلی یا حتی وضعیت مالکیت منزل یا استیجاری بودن آن سهم مصرف را محاسبه کردهایم.
وجدانی: در وهله اول بین سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ هزینهکرد فرهنگی خانوارهای ایرانی را مورد بررسی قرار دادیم. نتایج نشان از آن دارد که مجموع مصرف فرهنگی خانوارها در این بازه زمانی همواره رشد داشته است و ما در سال ۱۴۰۱ شاهد این هستیم که خانوارهای ایرانی ۲۶۱ هزار میلیارد تومان در زمینه مصرف فرهنگی هزینه میکنند. نکته مهمی که وجود دارد این است که اگرچه مجموع هزینهکرد خانوار ایرانی به صورت اسمی زیاد شده و این امر به دلیل تغییرات در ارزش پول و تورم طبیعی است، اما آنچه باید به آن توجه داشت این است که سهم هزینهکرد فرهنگی خانوارها از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ روند نزولی داشته است. سهم هزینهکرد یعنی اینکه یک خانواده ایرانی چه میزان از مجموعه هزینه سالانه خود را به فرهنگ و کالاها و خدمات فرهنگی اختصاص داده است. ما در سال ۹۶ میبینیم که این سهم ۱۱.۵ درصد بوده و در سال ۱۴۰۱ رسیده به ۹.۱ درصد از مجموع هزینهها. تازه باید دقت داشت که این رقم با احتساب هزینه کفش و پوشاکی است که خانوار بهعنوان نیاز ضروری به آن وابسته است. در واقع اگر مد و پوشاک را حذف کنیم میبینیم که این سهم در سال ۹۶ معادل ۵.۸ درصد و در سال ۱۴۰۱ به ۳.۹ درصد رسیده. این روند نزولی بدین معناست که هزینهکرد فرهنگی خانوار کم شده، یعنی سبد فرهنگی خانوار ایرانی روزبهروز کوچکتر شده است.
وجدانی: مشکلات اقتصادی و معیشتی که در کشور وجود دارد و تورم و کاهش رفاهی که خانوارهای ایرانی با آن مواجه هستند موجب شده کالا و خدمات فرهنگی به کالای لوکس تبدیل شود و هنگامی که خانوار در هزینههای ضروری و روزمره خود دچار چالش است از جمله اولین چیزهایی که از سبد مصرف خود حذف میکند فرهنگ است. در واقع اگر میانگین هزینهکرد فرهنگی یا سرانه هزینهکرد فرهنگی خانوار ایرانی را براساس تعدیل با نرخ تورم و از نظر واقعی و نه اسمی بررسی کنیم میبینیم این روند نزولی کاملاً مشهود است و یک خانوار ایرانی بهظور میانگین در سال ۹۶ حدود ۱۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه میکرده و این رقم در سال ۱۴۰۱ به ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسیده است.
یکی از نکات خیلی مهمی که بر اساس دهکهای درآمدی به دست آمده است اینکه دهک اول درآمدی به طور میانگین سالانه ۲ میلیون ۴۰۰ هزارتومان مصرف فرهنگی دارد و این درحالی است که دهک درآمدی دهم و نهم به ترتیب معادل ۲۵ میلیون و ۲۰۰ و ۱۴ میلیون و ۶۰۰ میانگین مصرف فرهنگیشان بوده است. به عبارتی میتوان گفت از مجموع مصرف فرهنگی در کشور که بالاتر میزان آن ذکر شد بیش از نیمی از این هزینه کرد متعلق به دهکهای درآمدی دهم، نهم و هشتم جامعه است که وضعیت رفاهی بهتری نسبت به سایرین دارند. هم در دهک اول و هم در دهک دهم بخش عمده هزینهها متعلق به مد و پوشاک است که نشان از این واقعیت دارد که لباس خریدن در زمره نیازهای ضروری همه دهکهای درآمدی است و با وجود تورم و مشکلات معیشتی بازهم نمیتوان از سبد مصرفی آن را حذف کرد. فلذا ما در برآوردهای خود هم با احتساب مد و پوشاک و هم بدون آن آمارها را ارائه کردهایم تا امکان مقایسه و تحلیل به میزان بیشتری فراهم شود.
در مورد خانوارهای شهر تهران هم به این نکته اشاره کنم که میانگین هزینهکرد فرهنگی ساکنین این استان ۸ میلیون و ۸۰۰ هزارتومان است. از نظر مجموع هزینه کرد هم تهران در صدر کشور قرار دارد و ۴۲ همت از مصرف فرهنگی کشور را پوشش داده است یعنی حدود ۱۶ درصد از مصرف کل کشور دست تهران و باقیمانده میان ۳۰ استان تقسیم میشود.
برمبنای شاخص تحصیلات نیز هرچقدر تحصیلات سرپرست خانوار افزایش یافته میزان هزینهای که خانوار برای کالاها و خدمات فرهنگی صرف میکند نیز نسبت به سایر ردههای تحصیلی افزایش داشته است. از منظر نوع مالکیت محل سکونت نیز خانوارهای دارای ملک شخصی، رایگان یا منزل سازمانی نسبت به مستاجرین هزینهکرد فرهنگی بیشتری را اظهار داشتند که این امر نیز طبیعی بنظر میرسد.
در پایان شاید بد نباشد بهصورت بخشی نیز به برخی آمارها اشاره کرد:
وجدانی: از مجموع ۲۶۱ همت هزینهکرد فرهنگی در سطح کشور، ۱۴۳ همت متعلق به مد و پوشاک، ۱۹ همت متعلق به امور طراحی داخلی منزل، ۲۰ همت آموزش، ۱۷.۸ همت تجهیزات رایانهای، ۳.۶ همت نشر و کتاب و ۷.۸ همت نوشت افزار است. در خصوص هزینههای مرتبط با امور مذهبی و آیینی هم باید گفت که مجموع آن در کشور حدود ۹ همت است.
مجری طرح هزینه کرد فرهنگی ایرانیان سال ۱۴۰۱: در مجموع باید گفت برای تهیه این گزارش از مرحله ایدهپردازی گرفته تا احصای کدهای هزینهای و عملیات آماری و تحلیل دادهها و نتایج و انتشار آن همواره تیمی جوان و خلاق پای کار بودند و ماهها زمان صرف آمادهسازی این کار کردند که باید از همه این بزرگواران تشکر کرد. لازم به ذکره که این گزارش به همت گروه سیاستپژوهشی نمافر، اندیشکده حکمروایی فرهنگی (حرف) و اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه تهیه و تدوین شده است. در حال حاضر هم نسخه مجلد فیزیکی و هم نسخه الکترونیکی این کار قابل تهیه است. انشالله این نوید را هم بدهیم که به زودی در ابتدای سال آینده داشبورد هزینهکرد فرهنگی خانوارهای ایرانی از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ بر مبنای شاخصهای محل سکونت (خانوار شهری-روستایی و به تفیکیک استان)، جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات، وضعیت محل سکونت اعم از ملکی یا استیجاری، تعداد اعضای خانوار، وضعیت شغلی و... نیز رونمایی خواهدشد که امکان محاسبه مجموع، میانگین و سهم مصرف فرهنگی خانوارهای ایرانی مطابق با درخواست کاربر براساس هریک از شاخصهای ذکر شده را فراهم میآورد و در دسترس علاقهمندان، سیاستگذاران، دغدغهمندان، پژوهشگران و فعالان حوزه فرهنگ و هنر قرار خواهدگرفت.