گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ به واسطه گسترده بودن اقوام ایرانی در سراسر این سرزمین میتوان قهرمانان بیشماری را در گوشه گوشه آن یافت. در طی سالهای گذشته سریالهایی برای معرفی این قهرمانان پخش شده است از جمله: «سریال «راز ناتمام» با محوریت زندگی شهید باهنر، «بانوی سردار» که بخشی از زندگی بیبی مریم بختیاری است که با ایستادگی مقابل ظلم در این منطقه شناخته شد، «صبح آخرین روز» در رابطه با زندگی شهید مجید شهریاری شهید هستهای، مجموعه تلویزیونی «کوچک جنگلی» که در رابطه با قیام میرزا کوچکخان و مردم گیلان ساخته شد نام برد.
نمایش قهرمان واقعی و معرفی این دست از شخصیتها که از دل تاریخ برآمدهاند میتواند به عنوان الگو و الگو سازی برای جامعه کنونی موثر واقع شود. با مرور تاریخ و مشاهده قهرمانان بیشمار در تمام ادوار، دست هنرمندان برای پرداخت به زندگی این افراد باز است تا روایتگر بخشی از سرگذشت واقعی زیسته در این سرزمین باشند. مخاطبانی که سالها با مشغلههای مختلف فرصت مطالعه تاریخ و سرگذشت پیش آمده بر این سرزمین را ندارند و علاقهمند به شناخت هویت تاریخی خود هستند برای رفع این نیاز و در زمان سرگرمی به تماشا و مطالعه دیداری روایت تاریخی مینشیند. بیان دراماتیک تاریخ و مشاهده آن به فهم بهتر و درک و شناخت کاملتر مخاطب از روایت واقعی کمک میکند.
حال چند روزی از پخش سریال «سنجرخان» روایتی از قهرمانی کُرد ملقب به «سردار اکرم» از شبکه اول سیما می گذرد. شهامت و مقاومت این سردار در برابر استعمار نیروی انگلیس و روس سبب شد تا این قهرمان در حافظه تاریخی این سرزمین باقی بماند. شروع سریال بی هیچ مقدمهای نمایانگر روحیه عدالت گر این شخصیت است. او در برابر ظلم و زورگویی میایستد و به دنبال حقیقت است؛ بنابراین فیلمنامه و شخصیت پردازی این سردار لایههایی مشخص و شفاف دارد و روحیه سنجرخان را به نمایش میگذارد.
یکی از نکات مهم در ساخت فیلم و سریال تاریخی مبحث پژوهش و پشتوانه مطالعاتی آن است. زیرا آثاری که براساس واقعیت و هویتهای واقعی افراد ساخته میشوند با حساسیت بیشتری توسط مخاطبان دنبال میشوند و مستند بودن روایت همراه با دراماتیک شدن داستان نباید حقیقت را زیر سوال ببرد. فیلمنامه ابتدایی این سریال توسط زنده یاد ضیاالدین دری به نگارش رسید که در ادامه با درگذشت این نویسنده محمدحسین لطیفی در قامت کارگردان این سریال را به مرحله فیلمبرداری رساند.
یکی از آفتهای جدی در ساخت فیلمهای تاریخی نزدیک کردن مخاطب به فضای اثر است. به واسطه هزینه بسیار بالای ساخت آثار تاریخی پرداخت به جزئیات تصویر گاها نادیده گرفته میشود. سریال سنجرخان به گونهای روایتگر دوره تاریخی است که میتوان گفت توانسته مخاطب را به فضای اثر نزدیک کند، اما ترسیم فضای محلی کردستان میتوانست با ظرافتهایی بیشتر به تصویر کشیده شود. صرفا استفاده از لباسهای محلی و فضای روستایی و کلمات کُردی نمیتوان انتظار مخاطب را برآورده کند، اما در نهایت قابل قبول ظاهر شده است.
این سریال مثال بارز این جمله است که با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است. سریال کیفیت لازم برای معرفی قهرمان و نمایش سلحشوریهای آن را ارائه کرده است، اما به دلیل کمبود اعتبار و طولانی شدن پروسه ساخت که استارت آن از سال ۹۹ زده شد و بعد از چندسال به اتمام رسید میتوان ضعفهایی را در آن مشاهده کرد.
سریال در ترسیم شمایل قهرمان موفق است بخصوص عدم استفاده از بازیگر چهره در نقش اصلی یکی از ریسکهایی بود که در این سریال انجام شد. چالشی که در نهایت سبب شد یک بازیگر محلی کُرد زبان به نام فرشید گویلی نقشآفرین شخصیت سنجرخان شود. این موضوع سبب میشود تا تماشاگر شاهد چهرههایی جدید باشد و تصویری تکراری از یک بازیگر را مشاهده نکند.
سریال سنجرخان نمایانگر قهرمانان مبارز این خطه است و در خلال آن شاهد فرهنگ و آداب و رسوم و تاریخ این بخش از سرزمین خود هستیم. برگزاری جشن نوروز و نمایش غنای آداب و رسوم کردستان در کنار معرفی قهرمانان مورد توجه قرار گرفته است و با پخش این سریال مخاطبان بیشتری جذب فرهنگ کردستان میشوند.
اکنون رسانه ملی رویهای جدید را پیشرو گرفته است و با همکاری صداوسیما استانها تعاملی بیشتر برقرار کرده است. توقع میرود که توجه جدیتر و حمایتهای لازم صورت گیرد. رسانه ملی دارای ظرفیتهای لازم برای معرفی چهرههای شاخص علمی، ادبی، هنری و ورزشی است که به عنوان الگو و به جهت شناخت بیشتر این چهرهها به مخاطب باید از این ظرفیت استفاده لازم را داشته باشد. باید دید در ادامه این تعامل و استفاده از فضای مثبت همکاری با مرکز استانها بصورت جدی پیگیری خواهد شد یا خیر.