گروه استان های خبرگزرای دانشجو، مجید کاظمی، فعال دانشجویی قسمت چرایی به اهمیت و جایگاه این دیدار پرداخته ام و در قسمت چیستی به کیفیتِ کلیِ مطلوبِ مدنظرِ حقیر جهت پرداختِ دانشجویان در بیاناتشان، در قالبِ اصولی چهارگانه مطرح داشته ام و همچنین در قسمت چگونگی به شرحِ پرداختِ متناسب با هویتِ دانشجویان و ساحت هایِ هشتگانه ایشان نکاتی معروض داشته ام.
چرایی
دیدار دانشجویی، سالانه است، و هر سال تشکلهای دانشجویی فرصت ارائه بحث خویش را مستقل از دیگری و بصورت زنده در مقابل شخص اول کشور را دارند. در این نشست نیز وزرای علوم و بهداشت و دیگر مسئولان مرتبط به فضای دانشگاهی عموما حضور دارند و شنوایِ سخنان نمایندگان تشکلها هستند. قاعدتا چنین فرصتی بزرگترین فرصت هر تشکلی جهت ظهور و بروز چارچوبهای نظری و عملی خویش به مسئولین، جامعه دانشگاهی و آحاد مردم میباشد و قطعا تک تک جملات این نمایندگان در سرنوشت خیلِ کثیری از جامعه دانشگاهی موثر است؛ لذا نیاز است این بیانات جامعیت، کیفیت و دقت لازم را داشته باشند.
چیستی
ما فعالان تشکلهای دانشجویی بایستی بدانیم با چه کیفیتی به موضوعات، مسائل و مطالبِ مختلف بپردازیم. از دید حقیر چیستی این نشست شامل اصولی چهارگانه است که بایستی رعایت شود.
اصل اول: شناختِ وضع موجود و وضع مطلوب
اصل دوم: قیاس و ارزیابیِ واقع بینانهِ تناسبِ وضع موجود با وضع مطلوب
اصل سوم: چگونگی برخورد با وضع موجود جهت رسیدن به وضع مطلوب با ارائه و گزارش نقشه راه و کیفیت کنشگری در این راه و گزارشِ وضعیتِ، کیفیت و کمیتِ پرداختِ تشکل ایشان به این نقشه راه در یک سالی که گذشت.
اصل چهارم: طرح موانع و چگونگیِ رفع آنها با ارائه راهکارهایِ واقع بینانه، بررسی شده و میدانی.
چگونگی
متأسفانه عموم بیانات تشکلهای دانشجویی در دیدار نوروزی رهبر انقلاب، به طرح بحثْ خارج از دانشگاه و دانشجویی خلاصه میشوند، بقدری که اگه کسی عنوان جلسه را نداند و نماینده تشکلها را نشناسد بعید است بتواند تشخیص دهد ایشان، نمایندگانِ بخشیهایی از جامعه دانشگاهی و دانشجویی اند.
برای فهم این عدم دقت و چگونگی پرداخت به موضوعات اینچنینی، بایستی هویت مدعوین جلسه را باری دیگر در ذهن خویش تداعی کنیم، دانشجویان و میبایست از هویت خاص آنان شروع به بحث کنیم تا هویت عام آنان و نه بالعکس.
برا این امر میبایست ساحتهای وجودی یک دانشجو را باز تعریف کنیم که میتواند در قالبِ ساحتهای هشتگانه مطرح شود.
ساحت اول: دانشجویی (جویندگی دانش) - طرح، بحث و نقدِ فرآیندِ جویندگی و تحصیلِ دانش در جامعه علمی کشور بالاخص دانشگاههای کشور، همچنین آسیب شناسی و ذکر موانع و راهکارهای رفع آن.
- طرح واقع بینانه وضعیتِ کیفی دانشجویان و آسیبهای نظام اداری و صنعتی برای بکارگیری ایشان و همچنین بیان رسای انتقادات بجای اقشار مختلف دانشجویان
- بیان رویکردهای تشکل خویش در برخورد با وضعیت دانش جویی و دانشجویان و گزارشی از اقدامات و طرحهای خویش در این باره.
ساحت دوم: دانشگاه (مرجعیت علم)
- طرح واقع بینانهِ وضعیت کمی و کیفی تولید علم در کشور
- طرح واقع بینانهِ وضعیت کیفی تدریس و اداره یِ کلاسِ #اساتید و نحوه جذب #هیئت_علمیها و همچنین نحوه رتبه بندی ایشان
- قیاس تولیدات علمی با نیازها و مسائل بومی کشور و همچنین ارزیابیِ تطابقِ تحقیقات اساتید و پایان نامههای دانشجویان با مسائلِ حیاتی و رویِ زمین مانده نواحی مختلف کشور در حیطههای مختلف علمی، چون تورم و گرانیهای افسارگسیختگه، چرخه تولید، سبک زندگی ایرانی اسلامی، خودروسازی، قانونگذاری، آموزش و پرورش، آب و هوا، کشاورزی، صنعت، بهداشت، بانکداری، مهندسی سازه ها، مسکن، هوافضا، اینترنت ملی، حجاب، نفوذ، فیلترینگ، سواد رسانه، زیرساختهای اعتراضاتِ قانونیِ مدنی، جوانی جمعیت، فساد و راههای مقابله با آن و ...؛ اینگونه میتوانیم درک کنیم تا چه مقدار کنشکری ما میتواند در کیفیت زندگی مردم و رضایت ایشان و همان چیزی که رهبر انقلاب از ما مطالبه کردند یعنی اداره کشور به شیوه اسلامی نقش داشته باشد و کم کاری ما میتواند تا چه مقدار ما را شریکِ جرمِ وضعیتِ فعلی بکند، جرمِ ترک و ضعفِ فعل
ساحت سوم: تشکلهای دانشجویی
- طرح واقع بینانه کیفیت کنشگری جریانات دانشجویی، مزایا، نیازمندی ها، آسیبها و تهدیدهای آن (بقدر کفایت و آنگونه که موجب قضاوت نابجا و توهین به دیگران و درنتیجه کدورت و تفرفه نشود)
ساحت چهارم: انقلاب اسلامی (انقلاب اسلامی)
پرداخت به اندیشهها و #آرمان_های انقلاب اسلامی و تطابقِ واقع بینانهِ این آرمانها با وضعیت موجود و نقدِ فاصلهِ
وضعیت موجود با این آرمانها
ساحت پنجم: قانونگذاری جمهوری اسلامی (نظام اسلامی)
- طرح واقع بینانهِ کیفیت و اثرگذاری قوانینِ وضع شده
- طرح خلأهای قانونی و قانونهای مهم و اثرگذار رویِ زمین مانده
ساحت ششم: عملکرد جمهوری اسلامی (دولت اسلامی)
- طرح واقع بینانه عملکرد سران قوا علل الخصوص دولت؛ در حیطههای مختلف بویژه امورات مربوط به دانشجویان و دانشگاهیان و انتقاد از خلأها و کم کاری موجود و همچنین بیان همکاریهای اعضایِ تشکل ایشان با نهادهای رسمی کشور
ساحت هفتم: امت اسلامی (جامعه اسلامی)
- طرح واقع بینانهِ کیفیتِ وضعیت موجود جامعه و امت اسلامی و بیان دغدغهها و مطالباتِ بحقِ ایشان و نقد کم کاری هایِ مسئولین و گزارش فعالیتهای میدانی تشکل ها، چون اردوهای راهیان پیشرفت و جهادی و همچنین هستههای مقاومت (مثالی برای بسیج دانشجویی) و همدردی با وقایع رخداده در جامعه و امت اسلامی، چون حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان و همچنین تهاجم ظالمانه صهیونیست هایِ ملعون به سرزمینهای بحق مردم عزیز فلسطین
ساحت هشتم: تمدن اسلامی (تمدن اسلامی)
- طرح واقع بینانه وضعیت موجود ما با وضعیت مطلوب تمدن سازگونه ایرانِ اسلامی و نقد کم کاریهای مسئولین جهت پیشرفت به سطح تمدن اسلامی و همچنین ذکر موانع سر راه این پیشرفت و راهکارهای موردنظر و همچنین گزارش فعالیتهای خویش در جهت پیشرفت بسمت تمدن سازی
جمع بندی
بیانات نمایندگان تشکلهای دانشجویی عموما با رویکرد خارج از دانشگاه، انتقادی و آنهم خطاب به مسئولین است. با یک برآیند کلی میتوان گفت تشکلهای دانشجویی بیانات خویش را محدود و معطوف میدارند به ساحت عملکردی جمهوری اسلامی مخصوصا دولتمردان و همچنین بخشی از ساحت امت اسلامی که آنهم صرفا به جهت همدردی و شعاردهی با و برای ایشان خلاصه میشود بعبارتی دیگر طبق خوانش حاضر، عموم نکات ایشان در برگیرنده یک و نیم ساحت از هشت ساحت وجودی یک دانشجوست. البته بنظر میرسد در عمل، به ساحتهای مختلفی میپردازند ولیکن در زمانی که بایستی آن پرداختهها را شرح دهند، نمیدهند! هرچند وقتی میبینیم عموم دغدغههای نمایندگان تشکلها که برخواسته از همفکری مسئولان رده بالای آن تشکل است این چنین است بنظر میرسد آنچنان که باید در عمل نیر پرداختی شایسته و بایسته به ساحتهای وجودی خویش ندارند. همانطوری که رهبر انقلاب طی نکات خویش فرمودند که:اثرگذاری تشکلهای دانشجویی در محیط دانشجویی آنطور که باید دیده نشده است. میبایست در عین پرداخت به ساحت هایی، چون دولت و امت اسلامی به ساحتهای دانشجویی، دانشگاهی، تشکلی، نظام و قانون و تمدن اسلامی نیز بپردازیم. انشاالله
پی نوشت
هر آنجایی که از اصطلاح واقع بینانه استفاده شده است به جهت اهتمام به توصیه رهبر عالیقدر انقلاب در جهت نگاه نقادانه در کنار نگاه سرافرازانه است که میتوان آن را معادل نیمه خالی و پر لیوان که مثالی رایج است، دانست.