به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سعید لیلاز اظهار کرد: به طور کلی غرب به ویژه ایالاتمتحده آمریکا یا باید یک ایران تسلیم داشته باشد یا یک جمهوری اسلامی سرنگون شده! غربیها به چیز دیگری غیر از این دو گزاره تن نخواهند داد. در حالی که غرب روز به روز به لحاظ ژئوپلیتیک در حال ضعیفتر شدن است، این خواسته روزبهروز غیرمنطقیتر میشود. آمریکا از تمام زور ژئوپلیتیک خود استفاده میکند تا جلوی روند طبیعی تاریخ را بگیرد. پس از جنگ جهانی دوم، جهان دوقطبی وجود داشت، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان تکقطبی ایجاد شد و امروز جهان به سمت چندقطبی شدن با بازیگران مختلف پیش میرود. این سرنوشت محتوم نظام بینالملل جدید است.
وی افزود: باید قبول کنیم، ایران از مصایب سالهای ۹۸ و ۹۹ که بدترین سالهای تاریخ معاصر ایران از نظر فشار بینالمللی بود، عبور کرده و دیگر به آن باز نخواهد گشت. فرقی نمیکند با ترامپ یا بدون ترامپ؛ با تحریمها یا بدون تشدید تحریمها و با یا بدون ظهور یک حکومت رادیکال در آمریکا و... این شرایط بازنمیگردد.
لیلاز گفت: حمله ۱۴ آوریل ایران به اسرائیل هم همین واقعیتها را نمایان کرد. غربیها در شورای امنیت حتی نتوانستند به یک بیانیه نیمبند برسند. فضای بینالمللی در حال حرکت به سمت یک موازنه جدید است. در این موازنه جدید، جمهوری اسلامی یک بازیگر بزرگ فرامنطقهای است. توجه کنید، هنوز ابرقدرت نشده، بلکه فرامنطقهای است.
او میگوید: ماجرای طوفانالاقصی به همه جهان نشان داد (ازجمله خود من) که اسرائیل پوشالیترین رژیم منطقه است. اسرائیل هیچ چیز نیست و ۱۰ دقیقه بدون آمریکا دوام نمیآورد. من این را نمیدانستم. منِ سعید لیلاز این واقعیت را به این شدت نمیدانستم. آیا میدانستید در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۳، تولید ناخالص داخلی اسرائیل، ۲۱ درصد کاهش پیدا کرده است. رشد اقتصادی اسرائیل منفی ۲۱ درصد بوده است! این عدد در اقتصاد ایران در بدترین سالهای تحریم، بیشتر از منفی ۳ درصد نبوده است. یک اقتصاددان، اقتصادخوانده و یک تحلیلگر متوجه میشود که سقوط ۲۱ درصدی GDP یعنی چه؟ اگر آمریکاییها بلافاصله داربست زیر سقف اقتصاد اسرائیل نزده بودند، این سقف تا حالا چندبار فرو ریخته بود. حتی میتوانم بگویم نتانیاهو، اعتماد حزب لیکود را هم با خود ندارد. موضوع نتانیاهو باقی ماندن در حاکمیت نیست، چون بلافاصله پس از برکناری، باید در دادگاه محاکمهاش حاضر شود.
او برای فرار از زندان تلاش میکند، بحران را به خارج از اسرائیل صادر کند. در این شرایط، پیچیدهترین کاری که ممکن بود انجام شود، حمله به کنسولگری ایران بود. چون هم پاسخ ایران غیرقابل اجتناب بود و هم اگر ایران پاسخ میداد در دام اسرائیل افتاده بود! متوجه هستید. نهایت هوشمندی جمهوری اسلامی در این بود که این پاسخ را داد، قدرتمندانه هم داد، اما به صورت سمبلیک. اگر ایران میخواست، قطعا میتوانست موشکهای بیشتری را در خاک اسرائیل فرود بیاورد و تلفات بیشتری وارد سازد. این اقدام ایران، ۳ ویژگی و دستاورد مهم داشت؛ ۱) بازدارندگی ایجاد کرد. ۲) اقدام اسرائیل در حمله به کنسولگری را تلافی کرد. ۳) باعث قدرتنمایی ایران شد. اتفاقا مخاطب این قدرتنمایی، اسرائیل نبود و کلیت غرب مخاطب این حمله بودند.
در همین ماجرای حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، اگر آمریکا، بریتانیا و فرانسه تمامقد وارد قضیه نشده بودند، خسارت اسرائیل بسیار بیشتر میشد.
لیلاز همچنین میگوید: امیدوارم غربیها، ایران را به جایی نرسانند که ناچار شود، رسما به باشگاههای هستهای بپیوندد. من اطلاعاتی ندارم، تحلیلم میگوید که ایران این توانایی را دارد و این کار را هم انجام میدهد. قبل از حمله ایران به اسرائیل هم مخالفان ایران مدام میگفتند، پهپادهای ایران فیک است، موشکهایش دروغ است و فتوشاپ است. در مورد ظرفیتهای هستهای هم ثابت میشود که ایران به این دانش دست پیدا کرده است. امروز ایران روی نبرد اوکراین، اثرات مهمی داشته است. در مناقشه اعراب و اسرائیل اثرات تعیینکنندهای داشته و این روند را ادامه میدهد. من هرگز تصور نمیکردم روزی و روزگاری، گروهی در یمن با جمع محدود و ظرفیتهای اندک، اسرائیل را این اندازه عاجر کنند. پل هوائی و دریایی بین اسرائیل و آمریکا که برای موشکرسانی و تسلیحات نظامی برقرار میشد، از میان رفته. من میتوانم ماجرای استالینگراد را در سطح دکترا تدریس کنم، اما به شما میگویم که مقاومت استالینگراد در برابر مقاومت ۶ ماهه اخیر غزه هیچ اهمیتی ندارد. عالیترین سطح مقاومت بشری در تاریخ در غزه در حال وقوع است. دشمن ۷ ماه اینطور زمینهایشان را شخم بزند و بر اثر مقاومت، اسرائیل با خفت و خواری از خانیونس خارج شود.