به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دیروز در حالی که روزنامه غربگرای شرق، تصاویر و گزارشهای اعتراضات به جنایات رژیم صهیونیستی را از صفحه اول خود حذف کرده بود، روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران، اعتراضات مذکور را به چپها نسبت داد و سعی کرد انگ کمونیستی به آن بزند؛ انگار که داشتن وجدان درد نسبت به جنایت و نسلکشی هفتماهه صهیونیستها متوقف به چپ و راست بودن انسانهاست؟! یادآور میشود کمونیست یا ضدیهود بودن، برچسبهایی که پلیس و نیروهای امنیتی در آمریکا و اروپا برای سرکوب جنبشهای اعتراضی به ویژه اعتراضات ضد صهیونیستی میزنند و از این جهت، دنبالهروی روزنامه سازندگی عجیب و قابلتامل است.
روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان «خیزش دانشجویان چپ» مینویسد: «آنچه درخصوص اعتراض دانشجویان در دانشگاههای آمریکا و فرانسه باید موردنظر قرار بگیرد، این است که برخی از کارشناسان معتقدند که این اقدام را به نوعی باید رگههایی از چپگرایی در ایالاتمتحده دانست که حالا در حال همهگیر شدن است. به عنوان مثال، مینوچه نعمت شفیق که اقتصاددان مصریالاصل و مقام بلندپایه سابق بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و بانک انگلستان و رئیس سابق دانشکده اقتصاد لندن به شمار میرود و حالا ریاست دانشگاه کلمبیا را به عهده دارد از دو سو تحت فشار است. برخی از دانشجویان، اساتید و قانونگذاران چپگرا از اینکه شفیق به پلیس نیویورک اجازه داد تا اعتراضات دانشجویان طرفدار فلسطین را متوقف کند، خشمگین هستند و علیه او دست به اعتراض زدهاند و برخی دیگر هم خواهان کنارهگیری وی هستند. در سوی دیگر این ماجرا هم سرمایهداران یهودی هستند که از نیویورک تا کالیفرنیا و حتی در اروپا حضور دارند و طی دهههای مختلف با نفوذی که داشتند، توانستند بورسهای تحصیلی را از مجرای پژوهشکدهها و دانشگاههای مطرح دنیا به بسیاری از ساکنان خاورمیانه و آفریقا اعطا کنند که حالا همین اشخاص در حال موضعگیری علیه ریاست دانشگاهها و مقامات سیاسی آمریکا هستند».
در همین حال روزنامه هممیهن سعی کرد اعتراضات جامعه دانشگاهی آمریکا را با برخی دستکاریهای خارجی در دانشگاههای ایران در سالهای گذشته مقایسه کند و ضمن این که بزرگی اعتراضات اساتید و دانشگاهیان در ۲۰۰ دانشگاه آمریکا علیه نسلکشی در غزه را پنهان میکند، نوعی این همانی میان تحرکات ناکام گروهکهای برانداز در ایران و اعتراضات خودجوش دانشجویی در آمریکا و اروپا برقرار کند.
هممیهن در سرمقاله خود مینویسد: «جنبش دانشجویی در هر جامعهای، نشانهای از وجود یک درد درماننشده و مزمن در نهادهای متعارف آن است. مثل تب که علامت عفونت است. هرگاه ساختار قدرت مانع از تغییرات ضروری میشود، کمکم شکافهای اجتماعی را افزایش داده و نوعی ناترازی را در جامعه و سیاست ایجاد میکند و، چون نهادهای رسمی وضعیت را پذیرفتهاند یا ذینفع هستند، در نتیجه قادر به حل این وضعیت ناپایدار نیستند... متأسفانه این روزها محافل اقتدارگرای داخل کشور بهجای آنکه از این موارد درس بگیرند و اجازه ندهند که اعتراضات جامعه و دانشجویان عمیقتر شود، به شکل غلطی نتیجه میگیرند که: «پس ما خوبیم!». مواجهه نادرست غربیها با دانشجویان و استادان و هنرمندان و نویسندگان خود واجد سویههای درسآموزی هم هست. آنان درپی پنهانکاری نیستند، گزارشها و تصاویر آن اعتراضات و اقدامات پلیس مستقیم مخابره و منتشر میشود و طبعاً اگر دادگاهی هم باشد، علنی و با مقررات کامل دادرسی است. اگر اعتراضات دانشجویی موجود در ایالاتمتحده ادامه یابد، بهطور طبیعی بیش از آنکه با سرکوب نهائی و کامل روبهرو شود، با درسآموزی و موفقیت نسبی مواجه خواهد شد. جامعه سالم و متعارف جامعهای نیست که هیچ اعتراض و یا خشونتی در آن نباشد. جامعه سالم راههایی برای رسیدن به تفاهم و عبور مسالمتآمیز از اختلافات را دارد. این کار با ارجاع داوری نهائی به مردم و نیز وجود نهادهای مستقل، چون نیروی مسلح و دستگاه قضائی مستقلشدنی خواهد بود و پس از هر اعتراض و حتی درگیری و بازداشتهایی، جامعه به وضعیت تعادلی و البته در یک پله بالاتر از گذشته قرار خواهد گرفت».
این اظهارات و مقایسه در حالی است که همین حالا دانشجویان و اساتید معترض به نسلکشی اسرائیل (قتلعام بیش از ۴۰ هزار نفر و آواره کردن دومیلیون نفر) در آمریکا سرکوب و مضروب میشوند یا در معرض اخراج از تحصیل و اشتغال قرار میگیرند؛ و حال آنکه نه از خارج توسط سرویسهای جاسوسی و گروهکهای تروریست و تجزیهطلب حمایت میشوند، نه اقدام به ضرب و شتم و فحاشی و تخریب اماکن و آتشافروزی و... میکنند، نه به پلیس و نیروهای امنیتی حمله میکنند و آنها را مضروب میکنند و یا به قتل میرسانند، نه خودروی پلیس و آمبولانس را آتش میزنند. رفتارهای زنندهای که در اغتشاشات سالهای ۱۳۷۸، ۱۳۸۸، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ از سوی آشوبگران و اشرار آدمکش و برخی عناصر نفوذی گروهکها در دانشگاه در کشورمان دیده شد و مورد حمایت کامل آمریکا و رژیم کودککش اسرائیل قرار گرفت.
اجمالاً این که اعتراضات ضد صهیونیستی اخیر در دانشگاهها و خیابانهای اروپایی و آمریکایی- که اتفاقا با سرکوب شدید پلیس و اختناق گسترده در مدیریت دانشگاهها همراه بوده، محافل همسوی غربگرا را به تلاطم انداخته و نمیدانند با بیحیثیت شدن مدعیان حقوق بشر و لیبرال دموکراسی در دنیا کنار بیایند یا قیام اعتراضی مردم و نخبگان در غرب علیه این نظم ظالمانه و ضد انسانی؟!