به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، او در زمان مذاکرات با طالبان در دوحه و خروج آشفته سربازان آمریکا از افغانستان فرماندهی سنتکام را برعهده داشت. مکنزی در گفتگو با برنامه «رو در رو با ملت» شبکه سیبیاس گفت: توافقنامه دوحه میان آمریکا و طالبان، دولت افغانستان (اشرف غنی) را نابود کرد.»
او افزود: در توافقنامه دوحه بخصوص با مشخص کردن جدول زمانی خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، طالبان دیدند که بدون توجه به پیامدها، مشتاق خروج هستیم و آمریکا اقداماتی را که طالبان هم باید انجام میداد، دنبال نکرد.
به عقیده او، دو رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ و جو بایدن، اهداف سیاسی خروج از افغانستان را بدون توجه به پیامدهایش دنبال کردند.
کتاب خاطرات فرانک مکنزی با عنوان «نقطه ذوب؛ فرمانده عالی و جنگ در قرن ۲۱»، قرار است به زودی منتشر شود. او در این کتاب به مأموریت سه ساله خود در فرماندهی نیروهای آمریکا در خاورمیانه از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ پرداخته است.
او در این کتاب آورده که در مورد خروج سربازان آمریکا از افغانستان با تصمیم رئیس جمهور بهشدت مخالف بوده و حتی میخواسته که استعفا بدهد.
مکنزی در برنامه تلویزیون سیبیاس گفت: در مورد خروج نیروها از افغانستان تصمیم درستی نگرفتیم.
مکنزی در مقدمه کتاب نوشته است که او در سنتکام برخی از «مهمترین و جنجالیترین» عملیاتها در تاریخ معاصر آمریکا از جمله کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و دو رهبر داعش در عراق و خروج سربازان آمریکا از افغانستان را برعهده داشت.
او همچنین نوشته که فرماندهی سنتکام را با این اعتقاد پذیرفت که بازدارندگی ایران باید از نو تعریف شود و در این مورد زیاد فکر کرده است که با در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی حتی برای اقدام نظامی علیه منافع آمریکا در منطقه برنامهریزی نشود.
فرانک مکنزی، ژنرال چهار ستاره ارتش آمریکا در سال ۲۰۲۲ پس از پایان مأموریتش در سنتکام بازنشسته شد.
اظهارات مکنزی در حالی است که آمریکاییها مجبور شدند پس از صرف هزینههای گزاف اقتصادی، انسانی و حیثیتی در افغانستان، نیروهای خود را خارج کنند. با این حال، پس از تصمیم مذکور، ٩٠ ژنرال آمریکایی، ضمن مطالبه استعفای وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش نوشتند: «از دست رفتن میلیاردها دلار تجهیزات نظامی فاجعهبار است. لطمهای که به اعتبار ایالات متحده وارد شده، قابل توصیف و جبران نیست. تا سالیان دور در هر توافق یا عملیات چندملیتی، شریکی غیرقابل اتکا دیده خواهیم شد. دشمنان، حالا به دلیل ضعفی که نشان داده شد، برای اقدام علیه ما جسور شدهاند. ابتدا چین و بعد از آن روسیه، ایران، کره شمالی و دیگران، بیشترین نفع را میبرند».
گفتنی است افغانستان، تلهای بود که آمریکا برای شوروی چید؛ سپس حماقت کرد و خود هم در آن پا گذاشت و هزینههای گزاف از جمله چند هزار کشته داد. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، زمانی که گروهی از جهادیون (طالبان بعدی) را در افغانستان علیه شوروی به خدمت گرفتند، گفت «ما این فرصت را داریم که به روس ها، جنگ ویتنامشان را عرضه کنیم. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و به فروپاشی انجامید».
جو بایدن اواخر مرداد ۱۴۰۰ درباره گرفتار شدن آمریکا در افغانستان گفته بود: «ما ٢٠ سال است روزانه ٣٠٠ میلیون دلار در افغانستان هزینه میکنیم و نمیتوانستیم به این هدر دادن ادامه دهیم. دنیا در حال تغییر و تحول است. ما درگیر رقابت جدی با چین و روسیه و حمله سایبری و اشاعه هستهای (ایران) هستیم... چین و روسیه آرزو دارند که آمریکا ده سال دیگر در افغانستان گرفتار شود.»
در واقع میتوان گفت ادامه حضور در افغانستان یا فرار از این کشور، تبدیل به بازی دو سر باخت برای دولتهای آمریکا شده بود و بنابراین آنها ترجیح دادند خفت قبول شکست و فرار از این کشور را پس از سالها جنایت به جان بخرند.