به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سعید جلیلی: چگونگی ایفای نقش جریان دانشجویی در چهاردهمین دوره انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و حضور مصداقی در آن برای حمایت از نامزد اصلح یا معرفی معیارها و تمرکز بر افزایش مشارکت در انتخابات از جمله مواردی است که به دغدغه بخش قابل توجهی از فعالان دانشجویی تبدیل شده است.
به همین منظور برای بررسی راهبردهای تشکلهای دانشجویی در میزگردی با امیرحسین سیدرحیمزاده، دبیرکل اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی، علی بیات و سعید خلیفه از اعضای شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی به گفتوگو نشستیم.
سیدرحیمزاده در پاسخ به این سوال گفت: جدا از اینکه شهید رییسی و امیر عبداللهیان را از دست دادهایم، نکتهای که وجود دارد این است که آن ارکانی که فضای اداری کشور را بر عهده دارند در کار آنها خللی وارد نشد. برخی نیز در این ایام این موضوع را مطرح کردند که اتفاقا ما رییس جمهور را از دست دادیم و مجلس هم تشکیل نشده و ما در گیر و دار تعیین رییس مجلس بودیم و به شوخی میگفتند "ببینید ما نه دولت و نه مجلس داریم، اما اوضاع دارد بر وفق مراد پیش میرود!"
وی ادامه داد: چیزی که میتواند خللی به آن وارد شود این است که احیانا اگر دولت پروژه سیاسی داشته باشد، آن پروژه با مشکل و سختی مواجه شود. به طور مثال میبینید که مذاکرات هستهای بعد از شهادت شهید جمهور و وزیر ایشان با یک قوت ویژهای از سوی طرف غربی پیگیری میشود.
شما میبینید آقای باقری سرپرست وزارت امور خارجه هر روز در حال سفر و گفتگو هستند. این نشان میدهد آنجایی که ممکن است خللی وارد شود بحث پروژه سیاسی است که به سبب پیگیری دشمن برای دریافت امتیاز سیاسی در این برهه زمانی از شماست.
سیدرحیمزاده بیان کرد: البته فقدان مسئولین این طور نیست که بدون هزینه باشد و تاثیری نداشته باشد. اما اینکه چطور شرایط داخلی تغییری در آن ایجاد نشده به سبب وجود ساختار، ولی فقیه و آقا است که میتواند شرایط را حفظ کند و آن آرامش را در مردم به وجود آورد. نکتهای که وجود دارد این است که درباره موضوع مذاکرات هستهای صرفا کار در دولت نیست و در ارکان بالاتر نظام درباره آن تعیین و تکلیف انجام میشود. طرف آمریکایی حدس نمیزد که قرار است انتخاباتی در کار باشه که میتواند اثرگذار باشد. وقتی که دید چنین فرصتی به وجود آمده و میتواند در آینده ایران تاثیر گذار باشد، از این فرصت دریغ نکرد.
سیدرحیمزاده افزود: در حالت طبیعی هم اگر آقای رئیسی بر سرکار بود احتمالا ما با یک تابستان داغی در این خصوص روبرو بودیم. این موضوع شهادت خادم جمهور شدت آن را بیشتر کرد.
سیدرحیمزاده در پاسخ به این شبهه که «آیا تصمیم نظام به این امر متمایل است که در شرایط فعلی برای رفع تحریم دولتی اهل مذاکره بر سر کار بیاید»، توضیح داد: خیلی شرایط ریاست جمهوری را اینگونه نمیبینم که از بالا بخواهند بسته باشند که ایدهآل نظام کدام فرد برای ریاست جمهوری است، زیرا مردم باید رای بدهند. همان موقعی که آقای روحانی انتخاب شدند، هنوز آقای اوباما دموکرات سر کار بودند و در انتخابات هم آقایان جلیلی و قالیباف نیز حضور داشتند و آقای روحانی رای آوردند.
این موضوع را بیشتر باید در ذائقه ملت بررسی کنیم. آن شرایط را اگر به شورای نگهبان بخواهیم برگردانیم، باز هم نمیتوانیم با قطعیت چنین نکتهای را مطرح کنیم و این نمیتواند عامل اصلی باشد.
علی بیات درباره صف ثبت نام تشکیل شده در انتخابات گفت: در مورد این مسئله آییننامهای را شورای نگهبان وضع کرد که میتوان آن را نقد کرد. مثلا کسی که کمتر از ۴۰ سال داشته باشد نمیتواند رجل سیاسی باشد و یا کسی که بالای ۷۵ سال باشد نمیتواند رجل سیاسی باشد. بنده مسئلهای را در جامعه میبینم و آن این است که برخی از افراد که ثبت نام میکنند به دنبال این نیستند که تصور این را داشته باشند که بتوانند یک روزی رییس جمهور شوند و رای بیاورند.
وی ادامه داد: خیلی از اینها افرادی هستند که سالها از سیاست دور ماندند و میخواهند اسمشان به نوعی مطرح شود یا برخی میخواهند استفاده سیاسی کنند و برخی نیز از عدم احراز خود میخواهند سوءاستفاده سیاسی داشته باشند.
البته نباید چنین نگاه محدودی را داشته باشیم که فقط کسانی بیایند که اسمشان مطرح است و چندین سال در سطوح بالا مملکت فعالیت کردند میتوانند کاندید شوند.
بیات افزود: آیین نامه شورای نگهبان یک آیین نامه حداقلی است. مثلا کسی که دو الی سه دوره نماینده مجلس و یکی-دو سال هم وزیر بوده و سن آن هم با شرایط مطابقت دارد، میتواند در فرایند شرکت کند. واقعا هم در سوابق تاییدهای قبلی شورای نگهبان آن فرد از اینها هم بالاتر بوده، ولی مورد تایید قرار نگرفته است. از سوی دیگر سطح سیاستورزی هم در ایران پایین آمده و زمانی که شما در لایه انتصاب با افرادی مواجه میشوید که سطح بالایی نداشته، این میتواند به لایههای بالایی تسری پیدا کند.
سعید خلیفه اظهار کرد: هر چقدر از فضای شهادت شهید رییسی جلوتر میرویم، مشاهده اینکه ایشان چگونه مدیریت میکردند و چه گسلهای سیاسی در دوره دولت سیزدهم خنثی شده است. فارغ از اینکه چه کف ورودی برای ورود در عرصه انتخابات از سوی شورای نگهبان تعیین شده است، سوال جدی که وجود دارد این است که شرایط عمومی نامزدی که خودش را در شان ریاست جمهوری میبیند چه است؟ محل بحث من تعداد کم یا زیاد ثبتنامها نیست، ما در کشورهای مختلف جهان انتخابات داریم و کاندیدها با وسعتی زیاد از حامیان وارد بدنه سیاسی میشوند و بر اساس نظر یک حزب وارد صحنه انتخابات میشوند. برخی چهرهها که وارد انتخابات شدند این شرایط را نداشتند.
وی ادامه داد: حرف بنده این است که برای نیامدن یک سری افراد که شرایط اولیه را ندارند باید هزینه ایجاد کرد. یا مثلا فردی که مطرح میکرد که انتخابات را تحریم کرده حالا به این نتیجه رسیده بود که یک بار دیگر هزینه به شورای نگهبان و سیستم انتخاباتی تحمیل کند تا از آن دعواهایی که به هر دلیلی در لایههای مردمی به فراموشی سپرده شده است یک بار دیگر مطرح شود. یا جریانی که بنده به آنها حق میدهم؛ دو الی سه دولت را از دست دادهاند، اما به لحاظ سنتی دولت را پایگاه قدرت خود میدانند و ما تقریبا هیچ انتخاباتی را ندیدهایم که اصلاحطلبان تحریم کنند. اما من برای بخشی از جریانهای سیاسی این حق را قائل هستم که وقتی مردم اقبال دارند در فضا حضور داشته باشند. با تنگ کردن دایره روی احزاب ما شاهد اتفاقات خوبی در آینده نخواهیم بود.
خلیفه در ادامه گفت: یک بخشی که جزء آسیب شناسی در لایه حاکمیت و دولت مطرح میشود، این است که باید یک نقشی در آینده سیاسی کشور برای احزاب دیده شود و برای هر کدام سهم قائل شد. مثلا برای اظهارنظرهای سیاسی آنها منع تعقیب سیاسی قائل شد و این موضوعات در لایه سیاسی موضوع میتواند مطرح شود و با نگاه مومنانه رفتار کرد البته نه آن اظهارنظرهایی که امنیت ملی را نشانه رفته است. یکی هم اینکه از آن طرف هم ذهنیت فقیر، عوامانه و رسانه زدهای است که بازگشت خود را در سواری گرفتن از موضوعاتی میداند که حق با جمهوری اسلامی است و در حد یک کاربر دسته چندم فیک به دنبال برخی موضوعات است. در واقع به جای آسیب شناسی کلان از شرایط جامعه سطح خود را به جایی میرسانند که اجازه چنین برخوردی به شورای نگهبان داده میشود.
سیدرحیمزاده گفت: ما قبل از اینکه تایید صلاحیتها بخواهد انجام شود نامهای را به شورای نگهبان رساندیم و مطرح کردیم که اگر هر اتفاقی قرار است بیفتد شما باید مشخص کنید که معیارها چه بوده است و دلایل مستدلی برای عدم احراز صلاحیتها داده شود. آن اتفاقی که در حال رخ دادن است را قانونی میدانیم، اما نگفتن دلیل را درست نمیدانیم. مسئله احراز صلاحیت و ساختار تایید صلاحیتها را میتوان شفاف کرد. در آخر شفاف شود اگر یک نفر رد میشود شورای نگهبان دلیل آن را مطرح کند.
وی ادامه داد: نکتهای که وجود دارد این است که یکبار مجلس سعی کرد فعالیت شورای نگهبان را به یک حالت قانونمند در بیاورد و آن را شورای نگهبان سر باز زد. ولی الان میشود گفت شورای نگهبان یک اختیار تقریبا بی حد و مرزی دارد و اینکه مجلس بخواهد محدودش کند انتظار بیجایی است. خود قانون انتخابات هم، چون اصل بر قانون اساسی است شاید بشود گفت مجلس نمیتواند چنین کاری را انجام دهد. الحمدالله برنامههای صداوسیما امسال تناوب خوبی داشته است.
وی ادامه داد: برخی موضوعات بیشتر از اینکه مسئله اجتماعی باشد، بازی رسانهای است و در انتخابات مطرح میشود. این حرفها حرفهایی زرد است که مطرح میشود. مشکل این است که فضا برای سنجش کم است و فضا برای اینکه افراد با چنین حرفهایی رسوا شوند کم است و بازه انتخابات کوتاه است. از سوی دیگر در بعد اجتماعی سیاسی هم علت اینکه این حرفها خریدار دارد این است که نامزدها خیلی به صورت همدیگر چنگ میاندازند.
علی بیات گفت: ساختار درستی برای انتخابات مشخص نمیکنید و نمیدانیم مثلا چه کسی قرار است معاون اول بشود. یکسری طیفهای انتخاباتی داریم و منجر به این میشود که به جای اینکه من دنبال این باشم شخص چه سوابقی دارد یا دیدگاهش به فلان قضیه فرهنگی چیست، دعواها به سمتی میرود که دوگانه سازیهایی احساسی هستند. دوگانههای معیشتی زیاد احساسی نیستند و به همین دلیل با دوگانههایی که بعضا وجود دارند مثل حجاب یا فیلترینگ کار را جلو میبرند.
وی افزود: این دوگانگی باعث میشود تا حرفهای پوپولیستی (عوام فریبانه) زده شود و طرفدارهای نامزدها را تحقیر شوند. آن دسته از افرادی که توانستهاند با احساسات مردم بازی کنند موفقتر هستند. این اتفاق بیشتر در کاندیداهای مجلس رخ میدهد و در لایههایی از ریاست جمهوری نیز وجود دارد.
سعید خلیفه اظهار کرد: به طور کلی این میل در نامزدها چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران وجود دارد که روی موج مطالبات عمومی ایجاد شده در جامعه قرار دهند و خودشان را در ضدیت آن قرار دهند و رای بگیرند. یک بخش از این اتفاق به دلیل این است که توسعه سیاسی در کشورها صورت نمیگیرد. بیشتر بحثهای نامزدها در گفتگوها در برنامه تلوزیونی یا در فضای مجازی حول محور برنامه هفتم و خودرو و مسکن است، اما باز هم درباره توسعه سیاست نمیبینیم چیزی بگویند.
وی ادامه داد: وقتی در میزگردها اعلام میشود افراد متخصص حاضر شوند تا سوالها را بپرسند، اما باز هم بحثهای قبلی مطرح میشوند ناخودآگاه میل به گفتگوهایی که باعث پویایی میشود از بین میرود. مواردی که مورد بحث صورت میگیرد اولویت تصمیم گیری هستن و مثلا درباره ساختار شورای شهرها که مشکلات دارند در اولویت قرار نمیگیرند. صحبت اول جمهوری اسلامی این بود که میخواهم مردم را به وسط صحنه بیاورم. اما برای بعد از انتخابات چه ساختاری ایجاد شده است تا مردم بتوانند پیگیر مطالبات خود شوند.
وی ادامه داد: مسلما وقتی این مشکل برطرف نشود در انتخابات آینده هم ما با این موضوع صحبت میکنیم چرا فلان مسئله مورد بحث قرار میگیرد. قرار بوده توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی مبنا باشد. تا زمانی که این محدودیت باشد نمیتوان توقع داشت این بحثها از بین برود. میانجی گرهای دولت باید سرجای خودشان باشند، اما نباید شاهد تبعیض در آزادی باشیم.
سید رحیم زاده گفت: جنبش دانشجویی به علت جو نخبگانی و بری بودن از بحث سیاسی یک موقعیت خاص دارد و آن را متمایز میکند. این دو عامل کنار یکدیگر فرصتی را ایجاد میکند تا بتواند بهتر از همه اولویت کشور را مشخص کند. کار ما در مرحله اول اولویت داشتن است که بدانیم اولویت کشور چیست وگرنه حضور یا عدم حضور ما اهمیتی ندارد. بعد باید دید این اولویتها را چطور باید دید و چطور باید پیگیری کرد. چالش ما این است در فضای رسانه، در فضای ستادها و در فضای مکتوبات این اولویتها را مشخص کنیم.
علی بیات گفت: تشکل دانشجویی حزب نیست. باید معیار تعیین کنیم و بر اساس معیار هر جنبش نامزدها را بسنجیم. باید معیارها را بگوییم و بر اساس آن برنامهها حرفها و مناظرهها را بسنجد و در آخر مردم ببینند باتوجه به این موارد کدام یک را انتخاب کنند.
سعید خلیفه در ادامه گفت: بحران اثرگذاری در تشکیلات دانشجویی در حال حاضر یک بحران جدی است. در این شرایط اگر هر تشکیلاتی بخواهد حمایت مصداقی از نامزدی داشته باشد خیلی سخت است بخواهد خود را توسعه دهد. هر دانشجویی بخواهد عضو تشیکلاتی بشود به صداقت در مسئلهای که مطرح کرده است توجه میکند و اعتماد میکند.
علی بیات نسبت به فعالیت مصداقی تشکیلات در سالهای ۸۴ و ۸۸ گفت: تشکلهای دانشجویی در آن زمان موثرتر بودند و حتی در آن زمانی که اینترنت نبود مطالب آنها در سطح جامعه خوانده میشد. برای من باید دغدغههایم اولویت باشد. کسی که حرفهایش موافق من باشد اگر کاری کرد که مقابل اولویتهای من باشد باید جلوی آن بایستم.
سعید خلیفه گفت: تشکیلات دانشجویی نهایتا ۲۰ سال پیش وارد عرصه سیاسی کشور شدند. اگر طی ۲۰ سال کار نکرده باشی تا به ۵ تا مسئله برسی و حالا بخواهی مطالبه کنی دیگر حمایت مصداقی از نامزدها محل سوال نیست.
علی بیات ادامه داد: یک زمانی هست میدانم که اگر از نامزدی حمایت کنم میتوانم در دولت او اثر بگذارم و او میرود پیگیر مطالبات من میشود، اما الآن این فضا را در فضای دانشجویی این را نمیبینیم. اگر الان برویم و حمایت کنیم برعکس میشود و او بر ما اثر میگزارد و، چون ما از اون حمایت کردیم باید بیاییم بگوییم ما اشتباه کردیم یا باید کارهای او را توجیه کنیم.
سید رحیم زاده اظهار کرد: انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ سردترین انتخاباتی بود که میشد دید و تقریبا همه میدانستند چه کسی قرار است رئیس جمهور بشود و فضای دانشگاه سیاسی نبود. ورود مصداقی آسیب سیاسی دارد و شخص برای اینکه همچنان حمایت را داشته باشد، چیزی میدهد که فسادزا است. اگر همین الان هر تشکیلاتی ورود مصداقی بکند در بلند مدت آسیب را میبیند.
وی ادامه داد: جنبش دانشجویی مقام آرمانی دارد. هیچ وقت یک شخص تمام اولویتهای شما را قرار نیست پیگیری کند و نهایتا بیشترین تطابق را ممکن است با آرمانهای شما داشته باشد. در نتیجه نباید برویم زیر علم او.
علی بیات در پایان گفت: جنبش دانشجویی وظیفهای بالاتر از رسانه دارد. یکسری اولویت دارد و باید اون را بسنجد و این آرمان برای او مقدس است.
سیدرحیم زاده خاطرنشان کرد: مرز باریکی بین مصداقی وارد نشدن و کاری نکردن است؛ این مرز سر اولویتها است. برای جنبش دانشجویی سه مطلب عدالت و جمهوریت و نفی تحجر و تجدد اولویت دارد.