به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، تعدادی از شاعران همچون سیده فرشته حسینی، علی محمد مؤدب و فاطمه عارف نژاد در رثای شهید قدس اسماعیل هنیه اشعاری سرودند.
فرشته حسینی شعر خود را با عنوان «مرد میدان» سروده است.
در غزه مردی میشناسم کوه ایمان است
مردی که از هر منظری مثل شهیدان است
مردی که مثل حاج قاسم، مثل مغنیه
عمریست در جنگ است، عمری مرد میدان است
مردی که اسرائیل را از پا در آورده
مردی که نام دیگرش در قدس طوفان است
قربان حق کردهست اسماعیلهایش را
او که تمام روزهایش عید قربان است
داغ جوان دیدهست، اما قامتش خم نیست
داغ جوان دیدهست او یعقوب دوران است
او در شجاعت کفر صهیون را در آورده
در استقامت، چون بلندیهای جولان است
نامش هنیه است و نشانش صبح آزادیست
مردی که از هر منظری مثل شهیدان است
همچنین علی محمد مؤدب شعری با عنوان «شهید قدس» سروده است.
مبارک است بر دلم، طلوع چهرۀ غمت
خوش آمدی شهید من، مبارک است مقدمت
شهید من خوش آمدی، دلم چقدر تنگ بود
برای اشک و خندهات، برای شادی و غمت
چه استوار آمدی که خون کند دل مرا
هلال ابروان تو طلیعۀ محرمت
همیشه مثل رودها پر از خروشی و تپش
شکوه قاب خاطرهست غیرت مجسّمت
بخواب نور چشم من! که چشمهات خستهاند
به خون نشستهاند اگرچه اشکهای نمنمت
به خون تپیده میهمان، پر از دریغ و غیرتم
شدهست خشم گریهام، حماسهخوان ماتمت
غمت مباد، جان من! برادرم! شهید قدس
که محکم ایستادهام به پای عهد محکمت
فاطمه عارف نژاد شعری با عنوان «زندهتر» سروده است.
بکُش! بکُش! که قرار است زندهتر باشیم!
که در نهایت شب، مژدهٔ سحر باشیم
سری به نیزه بزن باز، عصر عاشوراست
از آسمان و زمین لازم است سر باشیم
شبیه پرچم سرخی که میوزد با شور
نوید فتح به هنگامهٔ خطر باشیم
زمان آن شده از ذوالفقار دم بزنیم
زمان آن شده شمشیر شعلهور باشیم
شبیه صاعقه نازل شویم بر سر کفر
به محو کردن طاغوت، مفتخر باشیم
مباد سورهٔ انسان نخوانده جان بدهیم
مباد از غم تاریخ بیخبر باشیم
بزن! بکش! که بنا شد سوار مرکب خون
هزار سال بتازیم و در سفر باشیم
از آن کسی که برای حبیب نامه نوشت
برای سوتهدلان پیک نامهبر باشیم
اشارتی به اذانهای منتشر در باد
بشارتی به کرانهای تازهتر باشیم
جوانه میزند از خاک ما نهال قیام
چه باک اگر همگی زخمی تبر باشیم؟