به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نجات دریاچه ارومیه بیش از هرچیز به ارائه راهکارهای علمی احتیاج دارد. در این میان دانشگاههای مختلف و شرکتهای دانش بنیان با پیش کشیدن طرح و برنامههای مختلف چندین راهکار عملی را روی میز دولت مردان گذاشتند.
معاون اول رئیس جمهور در نخستین جلسه «کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه» در دولت چهاردهم که روز گذشته با حضور وزیر جهاد کشاورزی و معاون علمی رئیس جمهور، روسای سازمانهای محیط زیست و سازمان برنامه و بودجه، استانداران استانهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه و مدیران سازمانها و دستگاههای عضو کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه برگزار شد گفت: مشکل دریاچه ارومیه، تنها یک بحران برای سه استان همجوار دریاچه نیست، بلکه یک بحران ملی است که حل آن هم «عزم ملی» و راهکار ملی، نه محلی را میطلبد.
عارف با بیان اینکه بگوییم نمیشود «هنر» نیست باید «راهکار» پیشنهاد کرد، توضیح داد: مشکل دریاچه ارومیه، تنها یک بحران برای سه استان همجوار دریاچه نیست، بلکه یک بحران ملی است که حل آن هم «عزم ملی» و راهکار ملی را میطلبد.
وی افزود: خلبان پروازی که از روی دریاچه ارومیه عبور میکرد به من گفت که هر وقت از روی این دریاچه پرواز میکنم، با دیدن آن چه به روز دریاچه آمده است، واقعاً بهم میریزم و این حسی است که همه مردم ایران درباره این نقطه از ایران دارند، دریاچه ارومیه متعلق به چند استان نیست، بلکه نقشی ملی دارد و همه مردم ایران نسبت به آن این احساس را دارند.
بیشتر بخوانید:
دانشگاه ایالتی یوتا آمریکا یکی از مراکز بزرگ علمی است که در مقالهای با اشاره به اینکه دریاچه ارومیه ایران و دریاچه بزرگ نمک آمریکا با مشکل خشکی مواجه هستند نوشت: بسیاری از دریاچههای نمک در سراسر دنیا به دلیل بهرهبرداری بیرویه آب در حوزههای آبریزشان در حال خشک شدن هستند. در بین این دریاچهها دو عدد از بزرگترین دریاچههای آب شور جهان قرار دارند یعنی دریاچه بزرگ نمک آمریکا و دریاچه ارومیه ایران.
رشد بالای جمعیت در حوزه آبریز این دو دریاچه باعث افزایش تقاضا برای محصولات کشاورزی و موارد دیگر شده است. مشکلات دریاچه بزرگ نمک آمریکا از اواخر صده ۱۸۰۰ شروع شد و همچنان ادامه دارد. از آن زمان تاکنون ۶۷ درصد از وسعت دریاچه کاسته شده است. توسعه شبکههای آبیاری سهم ۷۵ درصدی در خشک شدن این دریاچه دارد و تغییرات آب و هوایی و خشکسالی تنها ۲۵ درصد در خشک شدن این دریاچه سهم دارد. شوری دریاچه به ۱۸۰ گرم در لیتر رسیده و این مسئله موجودات بیمهرهای که در آن زندگی میکنند را به دردسر انداخته است. تنها یک درصد مردمی که در حوزه دریاچه زندگی میکنند در بخش کشاورزی مشغولاند.
تراکم جمعیت در حوزه دریاچه ارومیه دو برابر دریاچه بزرگ نمک آمریکاست و ۲۸ درصد مردم در اطراف این دریاچه شغل کشاورزی دارند. رشد سریع جمعیت باعث افزایش سریع ساخت و ساز در حوزه این دریاچه از سال ۲۰۰۰ شده است و ۸۷ درصد وسعت دریاچه از آن زمان تاکنون از بین رفته است. توسعه شبکههای آبیاری در حوزه دریاچه ارومیه دیرتر از دریاچه بزرگ نمک آمریکا شروع شده، اما روند آن سریعتر بوده و این امر باعث شده است شوری آب دریاچه فقط طی ۲۰ سال از ۱۹۰ گرم در لیتر به ۳۵۰ گرم در لیتر برسد.
دو دلیل عمده به عنوان عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح شده است که یکی از آنها کاهش ۲۰ درصدی منابع تجدیدپذیر این دریاچه به دلیل تغییرات آب و هوایی در حوزه آن است و عامل دیگر، کاهش ۵۰ درصدی ورودی آب به دریاچه از سال ۱۹۹۵ است. برای کاهش آب رودخانههای ورودی به این دریاچه سه دلیل میتوان برشمرد: ۱- افزایش دو برابری زمینهای زیرکشت در اطراف دریاچه از دهه ۱۹۸۰، ۲- افزایش تعداد چاههای کشاورزی اطراف دریاچه به ۸۹ هزار حلقه ۳- سدسازی.
برآورد میشود ۶۸ درصد مشکلات خشکی این دریاچه به دلیل بهرهبرداری از آب ورودی به آن و ۳۲ درصد در اثر تغییرات آب و هوایی و خشکسالی باشد.
طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ برنامهای برای احیای دریاچه ارومیه به اجرا گذاشته شد که تا حدودی به تثبیت سطح دریاچه کمک کرد و مانع خشکی بیشتر آن شد؛ اما روند خشک شدن آن ازسرگرفته شده و وسعت آن به ۸ درصد اندازه طبیعیاش رسیده که نشان میدهد برنامه احیای این دریاچه ناموفق بوده است. این نگرانی وجود دارد که بخش جنوبی دریاچه بهزودی بهطور کامل خشک شود.
این گزارش با بیان اینکه طوفان نمک از سطح دریاچه بزرگ نمک آمریکا و دریاچه ارومیه سلامت جمعیت اطراف را تهدید میکند در پایان راهکارهایی را برای احیای این دو دریاچه پیشنهاد کرده است که عبارتاند از:
۱- یک اراده قوی سیاسی، تامین مالی مناسب و جلب مشارکت فعال مردمان محلی و گروههای ذینفع محلی برای موفقیت برنامههای نجات و احیای دو دریاچه ارومیه و دریاچه بزرگ نمک آمریکا ضروری هستند.
۲- برای احیای بسیاری از اکوسیستمهایی مثل دریاچه ارومیه و دریاچه بزرگ نمک آمریکا باید اقتصاد کشاورزی پایه منطقه به اقتصاد خدماتی و صنعتی تغییر یابد و طرحهایی برای اشتغالزایی از دریاچه تدوین و طراحی شود. با این کار به جای رقابت مردم بر سر بهرهبرداری بیشتر از آب و محیط زیست منطقه، هم منافع مردمان منطقه تامین میشود و هم دریاچه از خشکی نجات پیدا میکند. برای مثال میتوان گردشگری و فعالیتهای تفریح و سرگرمی در دریاچه را رونق داد و به برداشت از ذخایر معدنی توجه کرد.
۳- در راستای احیای دریاچه باید به حفظ تالابهای اطراف دریاچه که شوری کمتری دارند نیز توجه شود. حفظ و احیای این تالابها مشخصاً نیاز به آب کمتری در مقایسه با احیای دریاچه دارد.
۴- اتکا به پروژههای هزینهبر انتقال آب برای احیای دریاچه مسئله ساز است. هزینه زیاد و زمانبر بودن این پروژهها معمولاً دستکم گرفته میشود. ضمن اینکه مناطقی که آب از آنها انتقال داده میشود نیز دچار کمآبی میشوند. به جای طرحهای انتقال آب به دریاچه که بسیار پرهزینه و زمان بر است بهتر است طرحهایی برای حفظ و بقای آب در دریاچه به اجرا گذاشته شود.
۵- مدیران و سیاستگذاران باید از نزدیک بر میزان پیشرفت و موفقیت برنامههای احیای دریاچه نظارت داشته باشند و از تجارب گذشته درس بگیرند و به طور فعال، برنامههای آینده خود را بهروز کنند.
بعدازپیرانشهرلبمرزگانالوتونل.زدن.ابوبیادندریاچه،......
نونتویابرپروژهاست...هرچندسالیی.
...زمینکشاورزیشمیکنند..
کارشتمامه.