به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، پرفروشترین آثار از فروردین تا پایان شهریور ماه به گزارش سامانه (سینما تیکت)، به ترتیب «تگزاس ۳» با ۱۱۷ میلیارد تومان فروش، «تمساح خونی» با ۷۷ میلیارد تومان فروش و «مست عشق» با ۶۷ میلیارد تومان فروش بودهاند.
شش ماه آغازین سال جاری هفت میلیون و پانصد هزار قطعه بلیت سینما در سامانه سینما تیکت، در سراسر کشور به ارزش چهارصد و پنجاه میلیارد تومان به فروش رفته است. نیمه نخست سال1403، روزهایی پرفروغ برای سینماگران بوده است و برای تحلیل و بررسی اکران پاییزی سینماها زمان زیادی باقی مانده است اما بررسی فروش ششماهه فیلمها میزان محبوبیت ژانرها و علاقه مخاطبان به تنوع آثار نمایشی را طی ماههای گذشته به خوبی نشان میدهد.
حضور دو فیلم کمدی در جایگاههای نخست فروش بلیط و همچنین اکران چندین فیلم کمدی و استقبال مخاطبین از این آثار، بسیاری از سینماگران و سینماداران را به آینده فروش آثار کمدی در سینمای ایران امیدوار کرده است.
علی رغم تمام این افتخارات و رکورد شکنیها در فروش فیلمها، سینمای کمدی ایران در چند سال اخیر بارها توسط کارشناسان و فعالان حوزه سینما مورد انتقاد قرار گرفته است و یکی از نکات قابل تامل بیان شده، دور بودن فضای خلق شده در آثارکمدی، از فرهنگ جامعه ایرانی است.
منتقدان، کمدی را در جامعه ایرانی خلق موقعیت در پس ایجاد لحظههای به ظاهر خندهدار و درواقع تامل برانگیز و دارای پیام میدانند و معتقدند بعضی از فیلمنامههایی که امروزه به روی صحنه می روند، فراواقعی و دور از زندگی روزمره هستند و لمس و درک آنها برای مخاطب آسان نیست و در نتیجه آثار در گذر زمان به دست فراموشی سپرده میشوند.
فاطمه مولازاده در کتاب «آسیبشناسی فیلمنامهنویسی کمدی در سینمای معاصر ایران» این گونه نوشته است: «فیلمنامهنویسی در سینمای کمدی ایران باید دوگام اساسی بردارد. ابتدا زمینه واقعگرایانه باور پذیر را درونی کند و به کار گیرد و سپس به هیجان و غافلگیری بپردازد. شکلگیری صحیح هیجان، هم به غریزه نویسنده و تجربه وی از آثار کلاسیک و هم به آگاهی از ساختار و بازنویسیهای مداوم مربوط است.»
نکته دیگری نیز که مورد بحث است، محدود شدن سینما به چند سبک خاص و یا به اصطلاح «تک ژانری شدن» سینما است. منتقدان بر این باورند که تمرکز بیش از حد بر فیلمهای کمدی یا هر سبک منحصر به فرد دیگر، میتواند باعث کاهش تنوع سبکها و تضعیف سایر بخشهای سینمایی شود.
انواع مختلفی از سبکها در صنعت جهانی سینما در جریان است همچون اکشن، درام، عاشقانه، تاریخی، سیاسی، جنگی، بیوگرافی، اجتماعی و کمدی و... با این حال در کشور ما بخش اعظم فروش گیشه متعلق به آثار کمدی و تعداد کمتری آثار اجتماعی و یا تاریخی است.
سینما علاوه بر رسالت سرگرمی، موظف به فرهنگسازی در ابعاد مختلف جامعه نیز میباشد و این وظیفه با تولید آثار فرهنگی، اجتماعی و تاریخی و... صورت گرفته و تک ژانری شدن فروش آثار در سینما نه تنها میتواند منجر به فراموشی این نکته شود، بلکه خلاقیت و سوژه سازیها را نیز در آثار کمدی از بین میبرد.
در گذر زمان در سینمایی با برتری مطلق ژانر کمدی در گیشه ممکن است رقابت فیلمسازان دور از ارزش هنری و فرهنگی قرار گیرد و تنها فروش گیشه ارزش برتری فیلمی بر فیلم دیگر باشد.
سینمای ایران با نگاه به تمام این شرایط همچنان در تمامی سبکها آثاری را به خود دیده است که آماده رقابت با آثار برتر جهانی هستند و بارها در طول تاریخ در جشنوارهای معتبر و بزرگ جهانی با آثاری اجتماعی و مسئلهمحور خوش درخشیده است و با تکیه بر مهارت و خلاقیت هنرمندان امروز خود، به سوی قلههای بعدی حرکت میکند.
اکرانهای سینما در نیمه دوم سال ۱۴۰۳ با فیلمهای کمدی «زودپز» به کارگردانی رامبد جوان، «هفتاد سی» به کاگردانی بهرام افشاری و «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت و همچنین آثار اجتماعی، «استاد» به کارگردانی سید عماد حسینی، «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری و «بازی را بکش» به کارگردانی محمد ابراهیم عزیزی به پیش میرود و پاییزی جذاب در گیشه را وعده میدهد.
نوشته: امیرحسین پورزاد