به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، در ابتدای این نشست عبدالله بیچرانلو ضمن بیان مقدمه ای درباره پژوهشی که بصورت مشترک با منصوره حجاری با محوریت خانواده و فرهنگ دیجیتال انجام داده است اشاره کرد و گفت: نگاهی در جامعه امروز حاکم است که هر تکنولوژی و پیشرفتی که در جامعه وارد میگردد بصورت پیشفرض منجر به نتایج بد و زیانبار خواهد بود، اما نتیجه نشان داده که این نگاه اشتباه بوده و میشود در برابر ورود این اتفاقات غافلگیر نشد و حتی استفاده مفید هم داشت. البته این مدل نگاه خطی داشتن نگاهی تهدیدی نسبت به تغییرات و پیشرفت هاست که نیاز به بازنگری دارد. در این شرایط وجوه چالشی این اتفاقات هم قابل توجه است، چون این مسائل از ویژگی تازگی برخوردارن و آمادگی مواجه شدن از ابعاد مختلف وجود ندارد، معمولا کفه چالشها سنگینی میکند.
بیچرانلو ادامه داد: این رسانهای شدن دارای ابعاد مختلفی است که یک خانواده ایرانی را تحت الشعاع خودش قرار میدهد. این خانواده ایرانی در سالهای پیش در یک قالب سنتی و با چارچوبهای مشخص خودش زندگی میکرد اما با تشدید دو عنصر رسانهای شدن و جهانی شدن تغییرات جدیدی صورت گرفته که این قالب سنتی خانواده را دچار تغییرات کرده. بعنوان مثال یکی از مصادیق رسانهای شدن مسئله انتقال در فشردگی زمان و فشردگی مکان است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن ورود به بحث حریم خصوصی اشاره کرد: اگر خانواده ایرانی درگذشته در یک مرز و چارچوب مشخصی زندگی میکرد و به این چارچوب پایبند بود، امروز این مرز زدوده شده و خانواده ایرانی امروز همسایه همه دنیا است، و نه فقط همسایه هممحلهای و همشهری خود. امروز عبارت حریم خانه کمی دچار باز تعریف شده. در گذشته حریم خانه و حریم خصوصی تعاریف دیگری داشت که بخاطر ویژگی خصوصی بودن، غیر از اعضای آن خانه دیگران در جریان نبودند، اما امروز شاهد آن هستیم که بخش قابل توجهی از اتفاقات داخل خانه در پیامرسانها منتشر میشوند و یکی از چالش های وضعیت امروز ما در دوران جهانی شدن، علیرغم اینکه ما به همه چیز دسترسی داریم، همین نقض حریم خصوصی است. تا سالهای سال نمایش دادن حریم خصوصی تابو محسوب میگشت و قابل نمایش نبود، اما امروز بخاطر همین تکنولوژی و جهانی شدن، تمامی اتفاقات با جزئیات کامل نمایش داده میشوند، که ناشی از همین فضای رسانه ای شدن هست. بحث تعهد، آئینهای سورپرایز، تولد، جشنها، رابطه رمانتیک و... همگی شاهد مثالهای این مطلب هستند.
بیچرانلو دادمه داد: در ادبیات دینی درباره خانواده اشارات و تاکیدات زیادی شده که این کانون را محل آرامش اعضای آن میداند، اما گاهی مسائلی منجر به ایجاد اختلال آرامش در خانواده میگردد، مثل استفاده نادرست از ابزار تکنولوژی در خانه، و این موضوع در نسل جدید هم بیشتر دامنگیر است، چون از کودکی در معرض همین ابزار بودند. لازم است قبل از ازدواج و در مراحل آشنایی، طرفین درباره مصادیق حریم خصوصی، مدل و سبک تفریحات و اوقات فراغت، مدل و میزان استفاده از فضای مجازی، توقعاتی که نسبت به همسر در استفاده از این فضا وجود دارد و... بصورت جدی بحث و گفتگو ایجاد شده .
خانواده ای که امروز در دوران جهانی و شبکهای در معرض اینترنت و فضای مجازی و هجوم اطلاعات زیست میکند، دائما در حال نظاره سبک زندگیهای متنوع از تمام مناطق دنیاست و ذائقه مصرف همه مردم در دیدشان است و تحت تاثیر این تنوع قرار خواهد گرفت. این تاثیر حتی گاهی با حضور سلبریتیها یا آیدلها اثرش بیشتر هم خواهد شد. اینفلوئنسرها و سلبریتیهای مجازی دائم در حال ارائه مدلی از نمایش یک سبک زندگی هستند. فارغ از هرچیزی مهم ترین تاثیر آن در بین مردم، ایجاد یک مدلی از مطالبه گری از طرف خانوادههای ایرانی است که چه تصویری از یک زوج خوشبخت میبینیم و ما هم میخواهیم مثل آنها باشیم. به عبارت دیگر در بدنه یک خانواده ایرانی یک فرایند ترکیبی هیبریدی در حال شکل گرفتن است.
منصوره حجاری در ادامه بحث گفت: ما امروز با زوج هایی روبرو هستیم که در مفاهیم اصلی زندگی مثل عشق، تعهد، خیانت و... درحال حرکت و تغییر چارچوب هستند و مرزهای این مولفهها را جابجا میکنند و آن دسته زوج هایی موفق خواهند بود که درباره چیدمان این مرزها همواره با همدیگر صحبت کرده باشند. همانطور که معنا و مصادیق این مفاهیم در حال جابجایی هستند، فرایندهای ارتباطی نیز دچار تغییرات است. حتی در این دوره تعاریف زوجین از بحث خیانت و سطح آن هم در حال تغییر است، به عنوان مثال یک زوج کار کردن با غیر همجنس را در محیط کار مدلی از خیانت میداند و یک زوج دیگر ارسال ایموجی در چت.
پژوهشگر حوزه خانواده و رسانه در ادامه بحث حریم خصوصی گفت: در بحث حریم خصوصی امروز دیوارهای خانوادههای ایرانی سیال شده و زوجین با علاقه تصاویر بخشهای مختلف خانه خود را فضای مجازی به اشتراک میگذارند، بهگونهای که افراد با دیدن این عکسها تمام جزئیات و بخشها و لوازم خانه را پیشبینی میکنند.
حجاری ضمن ادامه بحث اینفلوئنسرها گفت: پایه اصلی سبک زندگی این قشر، مصرف است و آنها نیازمند پدیدهای به نام «اقتصاد توجه» هستند. این نیازمندی به توجه تا آنجا پیش میرود که برای بخش به بخش تولیدات محتوایی سناریو و برنامه وجود داشته باشد. به عبارت دیگر فردی که پشت دوربین قرار دارد تا بخشی از روزمرگی را ضبط و به نمایش بگذارد صرفا یک فیلمبردار ساده نیست، بلکه ترکیبی متشکل از سناریونویس، طراح صحنه و دکور، کارگردان و... برای تولید این محتوا نظر میدهند و تصمیم میگیرند که چگونه ضبط و پخش شود. تنها دلیل این کار هم درگیری و نیاز این قشر به اقتصاد توجه است و همین پدیده آنها را وادار به زندگی نمایشی میکند. در دنیای سلبریتیها همه نقشها در خانواده با مدل جدیدی براساس نیاز روز تقسیم شده که با مدل خانوادههای ایرانی متفاوت است؛ اما در طی زمان تبدیل به الگویی برای خانوادهها خواهد شد که زندگی ایدهآل را در زندگی آیدلها میبینند. در ادامه این الگونماییها و تغییرات میتوان به سفرهای شخصی شده(بیشتر در خانمها بصورت تنهایی)، خانه شخصی شده(خانه دیزاین شده که توسط خانم ادعا میشود اینجا خانه من است)، رضایتبخش بودن کارهای خانه توسط زنان(کار در خانه همواره لذتبخش است)، والدگری مشارکتی(تقسیم کار ارتباط با فرزند بصورت مشترک)، سفرهای خارجی خانوادگی(معرفی بعنوان بخش لاینفک زندگیها)، چالشها و بازیهای خانوادگی(اجرای دابسمش یا بازیهای دو نفره) و... از این دست موارد هستند.
این پژوهشگر حوزه خانواده در ادامه گفت: در این پژوهش ما به یک مدل سه سطحی زیست بوم ارتباطی خانواده دو فضایی شده دست یافتیم. در این مدل خانوادهها به سه مدل تقسیم شده اند: مدل اول خانواده درونگرای جمع محور است. این مدل حریم خصوصی مهم است، نظارت به مصرف رسانهای وجود دارد، نقشهای خانوادگی بصورت جمعی طراحی شده و مناسک خانوادگی پلتفرمی دنبال میگردد.
دومین مدل خانواده برونگرای فردمحور- نمایشی است. در این مدل نیز خودافشایی و خودابرازی وجود دارد، نظارتی وجود ندارد، مرز و چارچوبی نیست، نقشها و مناسک خانوادگی واقعی نیست و نمایشی دنبال میشود.
و نهایتا سومین مدل هم خانواده برونگرای فرد محور- کالایی شده است. این مدل فردگرایی بالایی دارد، دچار فراغت زدگی و مرکز زدایی شده است.
در پایان باید به دو نکته اشاره کرد. ما با یک اکوسیستم و زیست بومی از خانواده ایرانی مواجهیم که تحت تاثیر رسانهای شدن و دسترسی طولانی به فضای مجازی دچار نوعی از فردیت و خودمحوری شده. نتیجه آنکه خانوادهها امروز مدل و سبک زندگی خود را در فضای مجازی میبینند و انتخاب میکنند، مثل عشق ورزیدن، مدل ابراز علاقه، یا حتی مدل خواستگاری، سورپرایزها و... که البته این مدل همواره توقعات خاصی را بوجود میآورد.