به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در شرایطی که شاهد شکلگیری تحولاتی سریع در عرصه جهانی هستیم، اصغر فارسی که به تازگی عهدهدار سرپرستی معاونت دیپلماسی عمومی و تبلیغات خارجی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده است، با نگاهی به برخی ضرورتهای پیش رو در تحقق دیپلماسی عمومی، از تلاش این معاونت برای هدایت برنامههای تحولی این سازمان، سخن گفت.
آقای فارسی، با توجه به مسئولیت که به عهده حضرتعالی گذاشته شده است اولویت برنامههایتان چه موضوعاتی و محورهایی خواهد بود؟
در ابتدا باید از ریاست محترم سازمان، آقای ایمانیپور بابت اعتمادی که به اینجانب کردند تشکر کنم، اما در خصوص سؤال شما باید به نکته مهمی اشاره کنم؛ این که در چارچوب برنامههای تحولی سازمان که طی چند سال گذشته با جدیت دنبال شده، اتفاقات بسیار خوبی رقم خورده است.
معاونت دیپلماسی عمومی و تبلیغات خارجی نیز در همان راستا و در ساختار جدیدی که در چارت سازمان ایجاد شد شکل گرفته است. در شرایط فعلی که تحولات نظام بینالملل و از سویی تعارضات بینالمللی نیز با سرعت و شتاب زیادی در حال انجام است بیش از هر زمان دیگری ضرورت بکار گیری اشکال جدیدی از دیپلماسی احساس میشود.
در پرتو چنین تحولاتی، سازمانهای غیردولتی و سازمانهای بینالمللی نقش فعال و تعیین کنندهای در سیاست خارجی کشورها پیدا کردهاند.
همچنین پیشرفتهای روزافزون تکنولوژی، به خصوص در حیطه هوش مصنوعی نیز نقش مؤثری در افزایش دقت اطلاعات و همچنین سرعت تصمیمگیریها ایفا کرده است، در این بین شبکههای اجتماعی نیز نقش انکارناپذیری در سرعت بخشیدن به انتقال اطلاعات دارند. با چنین نگاهی برای تحقق دیپلماسی عمومی با توده مردم و همچنین نخبگان سر و کار داریم، تحولات و شرایطی که به بخشی از آنها اشاره شد، بر اهمیت و کارکردهای دیپلماسی عمومی به شکل باورنکردنی اضافه کرده است.
از همین رو نیز معتقدم که دیپلماسی عمومی تنها از طریق گفتوگوی سفیر یا رایزن با مردم و نخبگان یک جامعه دنبال نمیشود، بلکه استفاده نظام مند از تمامی ابزارها و ظرفیتهایی را شامل میشود که به بخشی از آنها اشاره شد.
با چنین نگاهی پس در برنامهریزیهای خود توجهی ویژه به هوش مصنوعی و رهاوردهای تکنولوژی از جمله شبکههای اجتماعی خواهید داشت؟
بله، اتفاقا یکی از اولویتهای برنامهریزی ما در این معاونت برهمین اساس خواهد بود، توجهی ویژه به این مسئله خواهیم داشت که ایران و ایرانیان در رسانهها و از سوی کاربران شبکههای اجتماعی چطور توصیف میشوند، این که دیگران درباره جمهوری اسلامی چگونه فکر می کنند و چطور باید این فکر را تقویت و یا در صورت لزوم اصلاح کرد.
بیشک این مسئله یکی از مهمترین اولویتهای برنامهریزی ما در معاونت دیپلماسی عمومی و تبلیغات خارجی خواهد بود. برای معرفی شایسته ایران به دیگر ملتها، دست به ایجاد زمینههای لازم خواهیم زد، به خصوص که این قبیل اقدامات نقش موثری در جذب سرمایهگذاران خارجی هم دارند.
سرمایه گذاران خارجی و افرادی که خواهان سرمایه گذاری اقتصادی در دیگر کشورها قبل از اقدامی فضای فرهنگی ، دوستی و حتی خصومت جوامع مورد نظرشان را با اتباع خارجی مورد توجه قرار میدهند. درباره توریسم و گردشگری هم همینطور است. بنابراین رسالت ما در معاونت دیپلماسی عمومی مقابله با تبلیغات مسموم و هراس آوری است که چهره سیاهی از ایران ارائه میکنند.
تلاش برای تحقق دیپلماسی عمومی را با چه نگاهی دنبال میکنید؟
برنامهریزی و تلاش ما در این معاونت با تاکید بر اقداماتی است که منتهی به تعامل میان اندیشهها شود، دیپلماسی عمومی باید با بکارگیری تکنیکهای جدید در نهایت تصمیم گیران و نخبگان سیاسی کشورها را به تصمیم گیریها حمایت گرایانه مجاب کند.
تلاش ما در معاونت جدید سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بر این است که از این ظرفیت به نحو کامل استفاده کنیم. در این مسیر، همکاری سایر دستگاههای کشورمان و به خصوص وزارت امورخارجه نیز بسیار ضروری است.
در معاونت دیپلماسی عمومی و تبلیغات خارجی برای مخاطبشناسی نیز جایگاه ویژهای قائل هستیم چراکه از آن طریق قادر به تعریف راهبردها، برنامهها و اقدامات پیش رو خواهیم بود. به خصوص که مواجهه با توده مردم در مقایسه با جامعه نخبگان در کشورهای مختلف تفاوت زیادی دارد.
به عنوان نمونه ممکن است در پاکستان شیوه و ابزار کار حسب اقتضائات آن جامعه با کشور دیگری در همین منطقه جغرافیایی فرق داشته باشد و همین است که بر مخاطبشناسی تاکید داریم.
از طرفی به دلیل وجود محدودیت های مالی و اعتباری، باید در استفاده از ابزارها و شیوههای اقدام نیز دقت بیشتری صورت گیرد تا منابع مالی تلف نشود. در هر صورت زمانی که بحث اولویت ها و محورها و موضوعات کاری به میان میآید باید طیف وسیعی از مسائل را مد نظر قرار داد و با کارکارشناسی پیش رفت.
از این رو چنانچه بررسی های کارشناسی توصیه کند، شورای راهبردی دیپلماسی فرهنگی و تبلیغات خارجی در سازمان و در معاونت ایجاد خواهد شد. موضوع مهم دیگر به اسناد امضا شده میان ایران با کشورهای دیگر درچارچوب ماموریت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بازمیگردد، به طورکلی اسناد امضاء شده به همکاری ها و تعاملات، مبنای رسمی و قانونی می دهد و به یک معنا جهت روابط میان دو کشور را مشخص میکند.
در این چارچوب، موافقتنامه فرهنگی به عنوان سند مادر ارزش زیادی دارد، این سند پس از امضاء، توسط مجالس کشورها مصوب شده و به شکل قانون درمیآید، برنامه مبادلات به عنوان سند اجرایی موافقتنامه فرهنگی نیز به این خاطر که به صورت جزئی حوزههای همکاری را مشخص می کند اهمیت فراوان دارد؛ از همین رو معاونت دیپلماسی عمومی بنا دارد به این بخش و همینطور به کمیسیونهای مشترک و مصوبات آن نگاه ویژه و دقیق تری داشته باشد.
نکته مهم دیگری که درباره این سؤال باید بگویم آن است که در دیپلماسی عمومی برند سازی و هویت سازی مسئله مهمی به شمار میآید. اصل کار همین است و باید به فراهم سازی سازو کار آن بپردازیم، مزیت فرهنگ و تمدن ایرانی – اسلامی خدا محوری ،انسان دوستی، مدارا، مسالمت جویی، صلح طلبی ودفاع از مظلوم است، برای معرفی هویت و برندی تلاش خواهیم کرد که در بردارنده این ویژگیها باشد.
از آنجایی که نگاه به همسایگان در دیپلماسی فرهنگی و سیاست کلی کشورمان جزو رویکردهای مهم به حساب میآید آیا برنامه ویژهای برای این امر دارید؟
ایران از جمله کشورهایی است که بیشترین همسایه را دارد، با حدود 5500 کیلومتر مرز زمینی و 2700 کیلومتر مرزی آبی، همسایگان همانطور که می توانند فرصتهای زیادی برای کشور فراهم کنند و موجب رونق تجارت و سبب توسعه کشور شوند، میتوانند اسبابی برای تهدید هم باشند. همسایگان ایران از نظر سیاسی، دینی و میزان توسعه یک دست و همگون نیستند، سطح مداخلات خارجی نیز در منطقه همسایگی ایران به دلایل فراوان بالاست.
در چنین شرایطی حضور قدرتهای بیگانه در منطقه اسباب گرفتاری میشود. بنابراین همسایگان در سیاست کلی کشور جایگاه مهم دارند ، بخشی از محیط همسایگی ما منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است که اشترکات فرهنگی و تمدنی زیادی با ایران دارد، فرهنگ ایرانی در ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان فرهنگ غریبی و ناآشنایی نیست.
این کشورها در حوزه تمدنی ایران قرار دارند، زبان فارسی در این کشورها پاس داشته میشود. تاجیکها و مردم تاجیک در ازبکستان، در شهرهای سمرقند وبخارا به فارسی صحبت میکنند، ایران و این کشورها آداب ور سوم وشخصیت های مشترک فراوانی دارند.
همینطور در قفقاز جنوبی شامل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و حتی قفقاز شمالی، در شرق ایران کشورهای افغانستان و پاکستان نیز به همین ترتیب، همچنین با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم وجوه متشرک زیادی داریم.
بهعلاوه ایرانیان زیادی نیز در این کشورها زندگی میکنند که میتوانند هویت، اندیشه ، طرز فکر وسبک زندگی ایرانی را معرفی و یا آن را نمایندگی کنند. بنابراین در تنظیم سیاست همسایگی که می تواند حلقه اول سیاست خارجی کشور باشد ضرورتهایی لازم است ، این ضرورتها باید در چارچوب دیپلماسی عمومی دنبال شود.
هدف نهایی این است که چهره و تصویر ایران در محیط همسایگی تصویر واقعی بوده و مخدوش نباشد. در حقیقت این وظیفه به عهده ماست ، متاسفانه سالیان طولانی مردم و دولت های منطقه را از ایران ترسانده و ایران هراسی را ترویج کرده اند.
بنابراین کار مهم دیگر ما غلبه بر ایران هراسی و ترویج همگرایی و دوستی و ممانعت از سوء استفاده و دخالت بیگانگان، از طریق افزایش تبادلات فرهنگی ،علمی و توریستی است.
در منطقه آسیای مرکزی اولویت ما افزایش تعاملات و ارتباط مردم با مردم، سازمان های مردم نهاد با همکاری بیشتر بخش خصوصی وطراحی ساختارهای مشترک است ، در مناطقی از حوزه همسایگی ایران، بهجای اینکه تلاش ها به سمت همگرایی باشد و رفع کدورت ها و رفع تعارضات پیگیری شود، از جانب برخی همسایگان طور دیگری عمل شده است، ما با کشورهای همسایه منافع و آینده مشترک داریم.
از این رو گفتمان مبتنی نیازها، امنیت و صلح در منطقه اساس کارمان خواهد بود ، مشارکت جدی در برنامههای فرهنگی سازمان های بین المللی مانند شانگهای، اکو، ایسیسکو و ... و تلاش برای مفاهمه بیشتر بر مبنای هویت جمعی و درک مشترک از جمله رویکردهای این معاونت در محیط همسایگی خواهد بود.
برای تقویت بنیه کارشناسی در حوزه دیپلماسی فرهنگی و تبدیل آن به توان ملی چه برنامههایی را میشود اجرا کرد؟
به طور کلی فعالیت در محیط بینالملل به دلیل اوضاع به شدت متغیر آن نیازمند به روز بودن و تسلط بردانش روابط بینالملل، توانایی تحلیل رویدادها و پیش بینی روندها است.
از این رو کارشناسان این حوزه باید از قابلیت هایی که به برخی از آنها اشاره شد برخوردار باشند تا بتوانند از فناوری های جدید در این عرصه به خوبی استفاده کنند.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کارشناسان توانمند و مجرب را در اختیار دارد، کارشناسانی که در کشورهای مختلف فعالیت میدانی داشتهاند. با این حال هنوز جای کار زیادی هست و نباید به همین مقدار اکتفا کرد.
بیشک باید از ظرفیتهای علمی سایر نهادهای فرهنگی، به خصوص دستگاههایی که در خارج از کشور فعال هستند نیز استفاده کرد. همینطور استفاده از ابزارهای نو، نظیر هوش مصنوعی باید جدی تر در دستورکار قرار گیرد.
ارتباط با اندیشکدهها و تشویق کارشناسان به آمد وشد بیشتر با مراکز مطالعاتی از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر ضروری است که دورههای آموزشی ویژه ای برای کارشناسان هر منطقه تدارک دیده شود، نشستهای کارشناسی با حضور اساتید و نخبگان دانشگاهایی مورد توجه باشد و در نهایت برای آینده پژوهشی و پیش بینیروندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در سطح کشورها، منطقه و نظام بین الملل در سازمان نیازمند برنامهریزیهای همه جانبه هستیم.
مسئله مهم دیگر انتخاب رایزنان و وابسته های فرهنگی است، همواره تلاش سازمان براین بوده افراد بهرهمند از تجربه کافی برای این مسئولیتها انمتخاب شوند، همکارانی که روحیه کار جمعی و توان ارتباط گیری داشته باشند.
در خارج از کشور به همان اندازه که فرد منتخب باید توان تحلیل داشته باشد، ضروری است که از استعداد و توانمندی اجرایی نیز بهره مند باشد. از طرفی ظرفیتهای داخل کشور را بشناسد و از ظرفیتهای کشوری که در آن مامور شده نیز آگاه باشد، کار با سازمانهای بینالمللی را بداند و همینطور بتواند با نخبگان و مراکز علمی و دانشگاهی تعامل کند. بیشک توفیق در این امور مستلزم آموزش است و البته جوهره فرد هم بسیار اهمیت دارد.