به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تحولات سریع در هوش مصنوعی، قدرتگیری شرکتهای فناوری و تشدید رقابت ژئوپلیتیکی، حکمرانی دیجیتال را با چالشهای بیسابقهای روبهرو کرده است. دولتها در تلاشاند تا کنترل بیشتری بر فضای دیجیتال اعمال کنند، اما شرکتهای فناوری همچنان مسیر نوآوری را مطابق با منافع اقتصادی خود هدایت میکنند. این تنش، دوگانههایی مانند کنترل و آزادی، امنیت و نوآوری و نظم و انعطافپذیری را برجستهتر از همیشه کرده است.
دیگر نمیتوان اینترنت را یک اکوسیستم یکپارچه و همگن دانست. سیلیکونولی همچنان بر رقابت آزاد و نوآوری بیمحدودیت تأکید دارد، اما چین مدل کاملاً متفاوتی را پیش گرفته و با ترکیب کنترل دولتی، تقویت پلتفرمهای داخلی و حاکمیت داده، در حال ساختن یک اکوسیستم دیجیتال مستقل است. اتحادیهی اروپا با مقررات سختگیرانه و تنظیمگری دقیق، تلاش میکند بر فعالیت شرکتهای فناوری نظارت بیشتری اعمال کند، اما این سختگیری، توان رقابتی شرکتهای اروپایی را کاهش داده است.
در این میان، کشورهای بریکس پلاس بهدنبال راهی میان این الگوها هستند و میکوشند تا استقلال دیجیتال خود را در برابر غولهای فناوری غربی حفظ کنند. بااینحال پرسش کلیدی این است که آیا مدلهای موجود قادر به پاسخگویی به چالشهای روزافزون حکمرانی دیجیتال هستند؟ با ظهور جدیدترین بچه در بلوک، DeepSeek، یک مدل هوش مصنوعی چینی که اغلب به عنوان رقیب منبع باز ChatGPT OpenAI توصیف میشود، اوضاع چگونه تغییر خواهد کرد؟ در ادامه تا ظهور DeepSeek، نبرد بر سر مالکیت هوش مصنوعی، و معنای همه آن برای آینده فناوری را بررسی کنیم.
در نگاه اول، DeepSeek ممکن است نسخه چینی ChatGPT به نظر برسد، اما چیزهای بیشتری در زیر سطح وجود دارد. DeepSeek یک مدل منبع باز است. هر توسعه دهندهای میتواند آن را ببیند، تغییر دهد و اجرا کند. این یک تفاوت بزرگ با OpenAI است که کاملاً بسته است.
این ماهیت منبع باز یک تمایز کلیدی است. برخلاف OpenAI که به تدریج به سمت یک مدل بسته حرکت کرده است، DeepSeek به توسعه دهندگان این امکان را میدهد که معماری آن را اصلاح کنند و به طور بالقوه نوآوری جهانی هوش مصنوعی را خارج از سلطه غولهای فناوری آمریکایی سرعت بخشد.
اما آیا این بدان معناست که به اندازه GPT-۴ قدرتمند است؟ DeepSeek از رویکرد ترکیبی از متخصصان استفاده میکند که تنها بخشهای خاصی از مدل را بسته به پرس و جو فعال میکند. این کار باعث میشود که از نظر محاسباتی کارآمد باشد، اما اینکه آیا از GPT-۴ بهتر عمل میکند یا خیر، بستگی به کار دارد.
انتشار DeepSeek بلافاصله بازار سهام را تحت تاثیر قرار داد، به خصوص برای NVIDIA، شرکتی که پردازندههای گرافیکی با کارایی بالا برای آموزش مدلهای بزرگ هوش مصنوعی ضروری هستند.
واکنش بازار قوی بود. NVIDIA حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد دلار از ارزش سهام خود را از دست داد و به سرعت بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش یافت. این ایده که DeepSeek با بودجه کمتری آموزش داده بود باعث وحشت شد، اما آیا این واقعیت دارد؟
درباره این ادعا که DeepSeek هوش مصنوعی خود را با هزینه کسری در مقایسه با مدلهای OpenAI آموزش داده است، تردید وجود دارد.
این ادعا که DeepSeek کمتر از GPT-۴ آموزش دیده است؟ من آن را نمیخرم. آموزش هوش مصنوعی فقط مربوط به محاسبات نیست - زیرساخت، نیروی کار، جمع آوری دادهها و هزینههای انرژی. این اعداد با هم جمع نمیشوند.
این یک سوال جالب را ایجاد میکند: اگر بتوان مدلهای هوش مصنوعی را ارزانتر آموزش داد، آیا این نشان دهنده فروپاشی حباب سرمایه گذاری هوش مصنوعی است؟ «سرمایه گذاران بیش از حد واکنش نشان میدهند. هوش مصنوعی یک میم سکه نیست – این شرکتها توسط زیرساخت واقعی پشتیبانی میشوند. ما احتمالاً شاهد بهبود NVIDIA خواهیم بود، اگرچه رقابت افزایش خواهد یافت.
یکی از مهمترین زوایای ژئوپلیتیکی در توسعه هوش مصنوعی، تأثیر تحریمهای ایالات متحده بر توانایی چین برای توسعه مدلهای پیشرفته است. واشنگتن صادرات تراشههای با کارایی بالا انویدیا به چین را محدود کرده است و از نظر تئوری تحقیقات هوش مصنوعی را کند کرده است. اما آیا کار کرده است؟
آیا تحریمهای آمریکا علیه NVIDIA نتیجه معکوس دارد؟ شاید. ما شاهد یک تغییر استراتژیک بلندمدت در جنگ سرد هوش مصنوعی هستیم.
اگر DeepSeek بتواند مدلها را بدون دسترسی به بهترین تراشههای NVIDIA به طور موثر آموزش دهد، نشان میدهد که چین راهی برای دور زدن این محدودیتها پیدا کرده است.
این تحریمها توسعه هوش مصنوعی را برای چین سختتر میکند، اما غیرممکن نیست. این یک بازی طولانی است. ما شاهد تغییر در ساختارهای قدرت هوش مصنوعی هستیم که میتواند دهه آینده را تعریف کند.
یکی از بحثبرانگیزترین ادعاها این است که DeepSeek ممکن است از مدلهای OpenAI برای آموزش استفاده کرده باشد که اساساً از رقیب خود کپی کرده است.
حق چاپ در آموزش هوش مصنوعی مرده است. دادگاهها خراش دادن دادهها در مقیاس بزرگ را تأیید کردهاند. واقعیت این است که اجرای کپی رایت سنتی در هوش مصنوعی تقریبا غیرممکن است.
چین نهتنها دیگر صرفاً یک کپیکنندهی فناوری غربی نیست، بلکه در حال تبدیلشدن به یک قدرت نوآور پیشرو در هوش مصنوعی است. با این وضعیت سوال اساسی این است که آیا غرب در حال عقبماندن است؟ باید توجه داشت که تعادل میان تنظیمگری و نوآوری، چالشی اساسی در حکمرانی دیجیتال است. نبود مقررات میتواند هوش مصنوعی را به ابزاری برای دستکاری اطلاعات و انحصار دیجیتال تبدیل کند، اما مقررات سختگیرانه نیز رشد فناوری را کُند و رقابتپذیری کشورها را کاهش میدهد.
درحالیکه قوانین پیچیدهای مانند GDPR در اروپا و نظارتهای فدرال در آمریکا، شرکتهای فناوری را گرفتار موانع بوروکراتیک کرده، چین با آزادی عمل بیشتر توانسته مدلهایی مانند دیپسیک را با سرعتی چشمگیر توسعه دهد. تحریمهای آمریکا نهتنها مانعی برای پیشرفت چین نبوده، بلکه این کشور را به خودکفایی فناورانه سوق داده است. با ظهور هوش مصنوعی مولد، اینترنت در آستانهی تحولی بنیادین قرار دارد.
OpenAI مدلهای خود را با جمعآوری مقادیر زیادی از محتوای آنلاین ساخته است – که بیشتر آن دارای حق چاپ است. OpenAI ادعا میکند که DeepSeek مدلهای آنها را کپی کرده است، اما OpenAI GPT را بر روی مقادیر باورنکردنی محتوای اسکرپی شده، از جمله مطالب دارای حق چاپ، ساخته است. شما نمیتوانید آن را به هر دو صورت داشته باشید.
این یک سؤال حقوقی وجودی را ایجاد میکند: چه کسی صاحب مدلهای هوش مصنوعی است؟ اگر دادههای آموزشی از اینترنت حذف شود، آیا حتی چارچوب قانونی برای محافظت از آن وجود دارد؟ ما یا به طور کامل در مورد حق چاپ تجدید نظر میکنیم یا میپذیریم که آموزش هوش مصنوعی بر اساس خراش دادن انبوه است. هیچ چیزی در این بین وجود ندارد.
با ظهور DeepSeek، گفتوگو به فراتر از فناوری تغییر میکند - این در مورد قدرت ژئوپلیتیک است. سرورهای DeepSeek در چین هستند، اما بیایید خودمان را مسخره نکنیم - هوش مصنوعی پیشرفته همیشه یک فناوری با کاربرد دوگانه است، چه در ایالات متحده، چین یا روسیه میزبانی شود.
نگرانی؟ مدلهای هوش مصنوعی میتوانند برای جنگ سایبری، کمپینهای اطلاعات نادرست و عملیات اطلاعاتی استفاده شوند. مسابقه هوش مصنوعی دیگر فقط در مورد نوآوری نیست، بلکه یک جنگ سرد سایبری تمام عیار است. مدلهای هوش مصنوعی، نمایندگان جدید در یک مبارزه ژئوپلیتیکی هستند.
اما این فقط در مورد رقابت بین ایالات متحده و چین نیست - اروپا نبرد نظارتی خود را دارد. ضربالمثلی وجود دارد: ایالات متحده نوآوری میکند، چین تکرار میکند، و اروپا قانونگذاری میکند. اما اکنون، مقررات اروپا تنها ممکن است گسترش هوش مصنوعی چین را کاهش دهد.
از آنجایی که DeepSeek قبلاً در برخی از کشورهای اروپایی ممنوع شده است، مقررات هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای رقابت بین المللی مورد استفاده قرار میگیرد.
اگر رویکرد منبع باز DeepSeek قابل اجرا باشد، آیا به این معنی است که ما شاهد سیل استارت آپهای اقتصادی با هوش مصنوعی خواهیم بود که فناوریهای بزرگ را به چالش میکشند؟ DeepSeek ثابت نکرده است که هوش مصنوعی با بودجه کمتری قابل توسعه است. احتمالاً کاملاً برعکس است.
دیپ سیک با ارائه برخی از مدلهای خود به صورت رایگان تضمین کرده است که سود دیجیتالی دوران هوش مصنوعی به طور عادلانه بین همه کاربران اینترنت تقسیم میشود. این استراتژی غیرمتمرکز و منبع باز در تضاد کامل با اکوسیستمهای بسته، دارای محدودیت و موانع و انحصار چند بازیگری است که مشخصه فناوری هوش مصنوعی در کشورهای غربی است. هوش مصنوعی باز با روند جهانی دموکراتیزه شدن تکنولوژیک همسو است. «مارک آندرسن»، سرمایهگذار در دره سیلیکون در پلتفرم رسانه اجتماعی ایکس نوشت که دیپ سیک به عنوان هوش مصنوعی منبع باز «هدیهای عمیق به جهان» است.
مدلهای تخصصی هوش مصنوعی را ایجاد خواهد شد شاید یکی برای ترجمه بهینه شده باشد، دیگری برای تحقیقات پزشکی. اما مدلهای اساسی مانند GPT-۴؟ اینها در حوزه غولهای فناوری باقی خواهند ماند.
یکی از آیندههای احتمالی این است که هوش مصنوعی از مدلی شبیه به Spotify استفاده کند که در آن شرکتها هزینههای مجوز را برای حذف دادهها پرداخت میکنند. ممکن است به سمت یک «مدل Spotify» برای آموزش هوش مصنوعی پیش برویم، جایی که تولیدکنندگان محتوا برای کارشان که در مجموعه دادههای هوش مصنوعی استفاده میشود، درآمد کمی کاهش میدهند.
اما این برای تولیدکنندگان محتوا، روزنامه نگاران و هنرمندان چه معنایی دارد؟ مرگ حق تکثیر در هوش مصنوعی میتواند به معنای پایان کار نویسندگان کوچک، هنرمندان و سازندگان محتوا باشد، درست مانند آنچه صنعت موسیقی در جریان استریم مشاهده کرد.