به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، جلسات دیدار رهبر انقلاب با شاعران در شب نیمه ماه رمضان و همزمان با میلاد حضرت امام حسنمجتبی (ع) به یک سنت فرهنگی اثرگذار در سالهای اخیر تبدیل شده است. این جلسه که در تمام سالهای اخیر بهجز دوران همهگیری بیماری کرونا در همین شب در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار میشود، سابقهای بیشتر از دوران رهبری حضرت آیتا... خامنهای دارد و ایشان از زمان ریاستجمهوری خود بهطور مرتب با شعرا جلساتی برگزار کرده و در جریان رویدادها و تازههای شعر امروز ایران قرار میگرفتهاند.
جلسات دیدار رهبر انقلاب با شاعران در شب نیمه ماه رمضان و همزمان با میلاد حضرت امام حسنمجتبی (ع) به یک سنت فرهنگی اثرگذار در سالهای اخیر تبدیل شده است. این جلسه که در تمام سالهای اخیر بهجز دوران همهگیری بیماری کرونا در همین شب در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار میشود، سابقهای بیشتر از دوران رهبری حضرت آیتا... خامنهای دارد و ایشان از زمان ریاستجمهوری خود بهطور مرتب با شعرا جلساتی برگزار کرده و در جریان رویدادها و تازههای شعر امروز ایران قرار میگرفتهاند.
درباره سابقه ادبی و میزان آشنایی رهبر انقلاب با شعر جدید و قدیم، بسیار میتوان گفت. رهبر انقلاب که خودشان شاعر هستند و در شعر «امین» تخلص میکنند، از دوران جوانی در محافل و جلسات ادبی مشهد حضور داشتهاند و گروهی از شاعران مشهور خطه خراسان از دوستان آن دورانشان هستند؛ شاعرانی، چون زندهیادان مهدی اخوانثالث، احمد کمالپور (کمال)، ذبیحالله صاحبکار، محمد قهرمان و علی باقرزاده (بقا). آشنایی رهبری با ادبیات و بهخصوص شعر در جلسات دیدار سالانه برای همه کسانی که در این جلسات حضور داشتهاند یا آنها را از طریق رسانهها دیدهاند، امری روشن است و نظرات و دیدگاههای منتقدانه و فنی که درباره شعر شاعران حاضر در نشست بیان میکنند، نشاندهنده تسلط و مطالعه ایشان در شعر بهصورت حرفهای و کاملا کارشناسانه است. اما آیا این نشست، تنها دیداری سالانه و نشستی صرفا برای شعرخواندن است؟ اصرار رهبر انقلاب بر برگزاری این جلسات به صورت سالانه و وقتی که برای حضور در جلسه و شنیدن شعرهای تازه شاعران جوان و پیشکسوت تنها بهدلیل علاقه شخصی است یا ایشان با برگزاری مرتب این جلسات و بازتاب رسانهای قابل توجه آن در پی آنند که مسئولان و عموم مردم به جایگاه شعر در سپهر هویتی ایران و در نگاه کلیتر به اهمیت هنر و فرهنگ بیش از پیش توجه کنند؟ در آستانه این دیدار، با چهار نفر از شاعران معاصر که در سالهای اخیر در این جلسات حضور داشتهاند، گفتوگو کردهایم و درباره این نشست، حال و هوای آن و تأثیراتش نظرشان را پرسیدهایم.
حجتالاسلام والمسلمین زکریا اخلاقی که از شاعران غزلسرای برجسته کشور است و به غزلهای پرشور و حال و پراحساس خود مشهور است، در توصیف فضای جلسات دیدار میگوید: فضای جلسات خیلی صمیمی است و دوستان شاعر احساس میکنند که مقام معظم رهبری کاملا به شعرهایشان توجه دارند و از این جهت، این مسأله موجب تشویق و ترغیب بسیار زیاد شاعران میشود، چرا که شاعران از اینکه بهراحتی در حضور مقام معظم رهبری نشستهاند و برخورد صمیمی و بیتکلف ایشان را میبینند، بسیار خوشحال میشوند. این جو صمیمانه و برخورد مهربانانه مقام معظم رهبری باعث میشود که دوستان شاعر خیلی راحت حرفهایشان را بزنند و شعرهایشان را بخوانند و مقام معظم رهبری هم به شعرشان توجه میکنند، تشویقشان میکنند و درباره آثارشان نظر میدهند. این فضای غیررسمی، عادی، صمیمی و خودمانی تقریبا از همان ابتدای شروع جلسه تا آخرش ادامه دارد. وی میافزاید: همین جو صمیمی باعث میشود که شاعران همیشه برای حضور در جلسه مشتاق باشند و اشتیاق داشته باشند که برای ایشان شعرهایشان را بخونند و صحبتهایشان را در مورد شعر خود بشنوند.
شاعر مجموعه «تبسمهای شرقی» درباره تأثیر این دیدارها بر فضای عمومی شعر کشور، میگوید: این اثرگذاری را از چند جهت میشود بررسی کرد. یک تأثیر این جلسه در جهت رشد کیفی شعر است و یک جهت دیگر سالم ماندن فضای شعر است و جهت دیگر نیز این است که باعث میشود شعر در جامعه ترویج شود و مردم با شعر آشنا شوند و بدانند که شاعران معاصر چه کسانی هستند و جوانهایی را که بهتازگی وارد این فضا شدهاند، بشناسند و شعرهایشان را بشنوند. من فکر میکنم که در بخش دوم و سوم بیشتر ما شاهد آثار و برکات بودیم. این جلسه در سالم ماندن فضای شعر کشور بسیار مؤثر بوده است. وقتی حضرت آقا خودشان به شعر عنایت داشته و به نوعی بر این هنر نظارت کنند، این مسأله باعث میشود که فضای عمومی شعر ما تا حد زیادی سالم بماند و خوشبختانه در حوزه شعر ما هیچ مشکلی الحمدالله نداریم. گاهی در زمینه هنرهای دیگر با چالشهایی مواجه هستیم، اما فضای شعر فضایی سالم و پویاست. از سوی دیگر، این جلسه در ترویج شعر در جامعه و شناختهشدن شاعران بسیار مؤثر بوده است. تأثیرگذاری این جلسات در رشد شعر نسبی است؛ چراکه تمامی عوامل لازم برای تحقق این امر در اختیار ما نیست. نمیتوانیم ادعا کنیم که تأثیر بسیار زیادی دارد، اما همین که جوانان به شعر علاقهمند شده و به این هنر توجه بیشتری نشان میدهند، خود یک موفقیت بزرگ است.
از اخلاقی میپرسم به نظر شما چرا از بین همه هنرها و جنبههای مختلف فرهنگ، رهبر انقلاب چنین توجه و اصراری در مورد شعر دارند که جلسات بهصورت مرتب هرسال برگزار شود و بازتاب رسانهای پیدا کند؟ بههرحال ایشان مرتبا جلساتی با هنرمندان دیگر رشتهها دارند، ولی این تاکیدی روی شعر به چه دلیل است؟ او پاسخ میدهد: اولا شعر هنر اصلی و اصیل ما ایرانیان است. درواقع شعر هنری مخصوص به خود ما بوده و بقیه هنرها بعدها آمدهاند. این یک نکته. نکته دیگر اینکه شعر از جنس کلام و محتواست و مضمونی که میتواند در خود جا دهد و پیامی که منتقل کند، در هنرهای دیگر نیست. گنجینه غنی ادبیات فارسی را که ببینید، متوجه میشوید هرچقدر هم که هنرهای دیگر ما، هنرهای فاخری باشند هیچکدام به پای هنر شعر نمیرسند و نمیتوانند اینقدر معارف و معانی و مضامین را در خودشان جای دهند؛ بنابراین شعر یک هنر بسیار ارزشمند است. از طرف دیگر، خود حضرتآقا از جوانی به شعر علاقه داشتهاند، شعر میسرودهاند و از طرف دیگر با هنرمندان هنرهای دیگر نمیشود چنین جلساتی گذاشت، چراکه شعر هنری است که در یک جلسه میشود آن را ارائه کرد. حتی داستان این شانس را ندارد، چراکه در داستان این ویژگی که بشود آن را در جلسهای ارائه کرد، وجود ندارد، حداکثر این است که چند داستاننویس بیایند داستانشان را بخوانند؛ اما شعر، چون خیلی کوتاه عرضه میشود، در یک جلسه ۴۰ ــ ۳۰ جوان میتوانند شعرهایشان را بخوانند.
اخلاقی درباره اینکه آیا مسئولان توانستهاند دیدگاههای رهبر انقلاب را در حوزه شعر و فرهنگ، اجرایی کنند، میافزاید: ما از آن قسمت به بعدش مقداری میلنگیم، حالا البته دوستان مقداری توجه دارند و همین مقداری که توجه داشتهاند، امکان رشد شعر را هم فراهم کرده است، ولی مثل همه سخنان دیگری که ممکن است در همه جوانب نتوانند رهنمودها را پیاده کنند یا همت به خرج ندادهاند، ممکن است تمام صحبتهای حضرتآقا جامه عمل نپوشیده باشد. همین مقدار که دوستان توجه کردهاند خوشبختانه در این سالها نتایجش را میبینیم. همین موج شاعران جوان متدین مذهبی که به سمت شعر روی آوردهاند و خیلی هم خوب شعر میگویند و سال به سال هم بر تعدادشان افزوده میشود، بخشی از نتایج و برکات پیگیریهای مربوط به همین جلسات بوده است.
مصطفی محدثیخراسانی، از شاعرانی است که از دوران ریاستجمهوری رهبر انقلاب در جلسات دیدار با شاعران حضور داشته است. او میگوید: در جلسههای دوره ریاستجمهوری که ایشان معمولا ایام عید به مشهد میآمدند، فکر میکنم سه سالی قبل از رهبریشان بود، آقای سیدعبدالله حسینی جلسه شعری تشکیل داده بود. فکر کنم سال ۶۵ یا ۶۶ از طریق آقای حسینی ما را دعوت کردند و خدمتشان رسیدیم. از بزرگترها، آقای کمال، آقای محمد نیک، آقای امیر برزگر و آقای غفورزاده (شفق) بودند و از جوانترها من بودم، آقای نظافت، آقای سیدعبدالله حسینی و آقای هادی منوری. یادم هست در آن جلسه من و مجید نظافت شعرهای نسبتا تند خواندیم. شعری که من خواندم مطلعش این بود: «بیا به آینه، قرآن، به آب برگردیم». یک بیت دارد که: «به دستهای پر از کینه، سفرههای تهی/ به حرف اول این انقلاب برگردیم». بیت تندتری داشت که: «کنون که موعظه در کاخها نمیگیرد/ بیا به سرب به سرب مذاب برگردیم»؛ و آقای نظافت هم شعری از نیماییهای خودش با موضوع بالاشهر و پایینشهر خواند؛ و بعد آقا گفتند دغدغههایی که شما دارید خوب است و اشاره کردند به من و گفتند ولی مسیری که شما نشان میدهید به آنارشیسم ختم میشود. بعد که آقا رهبر شدند، بازهم این جلسه وقتی که عید نوروز به مشهد میآمدند، تشکیل میشد و ۶ ــ ۵ بار من در آن جلسات که در خانه پدریشان تشکیل میشد، حضور داشتم.
وی درباره ضرورتهای تشکیل چنین جلساتی معتقد است: ایشان خودشان شاعر و ادیبند و اهمیت قضیه را میدانند و شناخت عمیقی از کارکرد ادبیات و شعر چه در فرهنگسازی و چه در انتقال فرهنگ دارند و این اشراف تاریخی که به این جریان دارند موجب میشود که اهمیت قضیه را بدانند. من یکبار صحبت خیلی ظریفی از ایشان شنیدم که گفتند دلیل اینکه شعر اینقدر درواقع تاثیر گذار است و انسان را به عوالم دیگر میبرد این است که شاعر لحظهای که این اثر را خلق میکند در عالم دیگری در یک تجرید خاصی است که نمیشود آن را به شکل معمول و مثلا در هنرهای دیگر تجربه کرد. به این دلیل شعر مخاطب را به همان فضاها دعوت میکند. به نظر من شناخت تاریخی ایشان نسبت به ادبیات موجب میشود که اهمیت قضیه را بدانند، چون به آن وقوف دارند. این علاقه شخصی چیزی از جنس تفنن نیست، بلکه مبتنی بر شناخت تاریخی از شعر و نقش ادبیات است.
وی میگوید: اینکه رهبر انقلاب شعر را هنر و ثروت ملی ما میدانند به این معناست که شعر میراث زندگی یک ملت در طول تاریخ و عصاره آرزوها، اندیشهها و حسرتهای یک ملت است و طبیعتا جزو سرمایهها و ثروتهای آن ملت محسوب میشود؛ از این منظر به نظر من ایشان شعر را هم به شکل عام در سطح جهان چنین میدانند ولی شعر فارسی را تافتهای جدابافته نسبت به ادبیات و شعر جهان میدانند. حتی اینکه ایشان اینقدر دغدغه زبان فارسی دارند هم یک بحث فرهنگی و هم یک بحث اعتقادی است، چون اصلا من در صحبتهایشان شنیدم که زبان فارسی، زبان تشیع است. ضمن اینکه ما وقتی زبان فارسی را داشته باشیم، هویت خودمان را، یکپارچگی خودمان را و آن قدرت نرم تاریخی را که تبدیل به ثروت ملی ما شده است، داریم. آن قدرت در محدوده زبان فارسی برای ما معنا و مصداق پیدا میکند و هر آسیبی به زبان فارسی برسد، آسیب به سرمایه ملی و ثروت ملی ما رسیده است. محدثیخراسانی با بیان اینکه عدم توجه مسئولان فرهنگی به شعر و نقش مهم آن در فرهنگ ملی را یک مشکل بزرگ و تاریخی و نیازمند آسیبشناسی میداند و میگوید:، اما به نظر من همین توجهی هم که میکنند، صددرصدش مدیون این جلسه است و اگر این جلسه نبود، خیلی بیشتر از اینها از نظر توجه نظام فرهنگی فراموش شده بود.
یکی از شاعرانی که در جلسات دیدار رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر حضور داشته و شعرهایش مورد توجه عمومی واقع شده است، مهدی جهاندار، شاعر اصفهانی است. او در بیان خاطرات خود از دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب اسلامی، نقبی به گذشته میزند و از نخستین حضورش در این دیدارها میگوید: فضای ادبی این نشستها خیلی صمیمی است. من اولین سالی که در این نشستها شرکت کردم، سال ۷۸ بود. بهیاد دارم جلسه در آن زمان در اتاق کوچکی برگزار میشد و همه هم روی زمین مینشستند، خود رهبر هم روی زمین مینشستند، فضایی خیلی صمیمیو دوست داشتنی بر جلسات حاکم بود. جلسه خلوت بود، تعداد حاضران زیاد نبود و خیلی به حوزه نقد شعر ورود میکردند و نظرهای خیلی قشنگ و ادبی ارائه میکردند؛ البته این جلسهها از زمان ریاست جمهوری ایشان برگزار میشده است.
جهاندار ادامه میدهد: احتمالا برخی هم ممکن است خرده بگیرند که حالا چه وقت پرداختن به شعر است، باید به موضوعات مهمتر و مشکلات دیگر پرداخت و شعر را به فرصت و فراغتی موکول کرد، اما ایشان اصرار دارند که باید به شعر پرداخته شود، این جلسه برگزار شود و کشور به امر شعر بپردازد. بههرحال ایشان به عنوان رهبر انقلاب، کارهایشان از روی حکمت است، نه اینکه از روی علاقه شخصی. ایشان در جایگاه رهبری مسلما علاقه شخصی را در تصمیمگیریهایشان دخالت نمیدهند. حتی یک بار سال ۹۶ بود و همین جمعیت شعرا در محضر ایشان بودند، ایشان گفتند که اگر من یک بودجه محدود داشته باشم و مخیر باشم که آن را صرف کاری کنم، همه آن بودجه را صرف شعر میکنم. دلیلشان هم این بود که شعر در کشور ما هنر اول و هنر مادر است و اگر این هنر گسترش پیدا کند و فعال شود، بقیه حوزهها هم فعال میشوند. همچنان که اگر مادر یک خانواده سالم و سرحال و پویا باشد، همه خانواده سرحالاند و کانون خانوادگی گرم است. خیلی استدلال زیبایی در این زمینه بود.
او درباره جایگاه شعر در فضای فکری و فرهنگی ایران میگوید: شعر روزی رسانه اول کشور ما بوده است، یعنی اینکه هر خبر یا هر اتفاق مهمی را میخواستند اعلام کنند، از طریق شعر این کار را میکردند؛ مثلا واقعه غدیر را میخواستند گسترش دهند به وسیله شعر این کار را انجام میدادهاند یا مثلا حتی حکام زمانه وقتی میخواستهاند سالگرد پادشاهی یا فاتح شدنشان در فلان جنگ را به رخ بکشند، از ابزار شعر استفاده میکردند. بعضیها در زمان معاصر میگویند که دیگر به اینکه شعر یک رسانه است اعتقاد ندارند و میگویند با حضور رسانههای تصویری، دیگر شعر آن جایگاه را ندارد. نظر رهبر انقلاب این است که اتفاقا شعر همچنان یک رسانه قوی است و باز دلیلشان بر این امر این است که شعر با خلوت آدمها سرو کار دارد. همانگونه که شاعر در خلوت خودش شعر میگوید، مخاطبش را هم در خلوت خودش درگیر میکند، یعنی شعر با خلوت آدمها کار دارد؛ بنابراین تاثیرگذاری خودش را دارد، یعنی کاری - ورود به خلوت آدمها - که رسانههای شلوغ امروزی نمیتوانند انجام دهند. آدمها بالاخره خلوت خودشان را حفظ میکنند و هر کسی به اندازه خودش، تاجایی که بتواند، اجازه ورود هر چیزی را به خلوت خود نمیدهد ولی شعر هرچقدر هنریتر باشد، بیشتر به خلوت آدمها نفوذ پیدا میکند و تاثیرگذارتر میشود.
رهبر انقلاب تعبیری درباره شعر دارند و شعر را ثروت ملی ما ایرانیان میدانند، از جهاندار میپرسم برداشت شما از این تعبیر چیست و او میگوید: یکی از کارهایی که ما شعرا باید انجام بدهیم، این است که معنای دگرگونشده کلمات را به جای خودشان برگردانیم. ایشان هم به خاطر دغدغهای که درباره فارسی دارند، بسیار این کار را انجام میدهند. درباره مفهوم ثروت و ثروتمند بودن، من یاد بیانی از مرحوم حضرت آیتالله بهاءالدینی، مجتهد و عارف بزرگ معاصر درباره حضرت آیتالله بهجت افتادم که گفتند ثروتمندترین انسان روی زمین، آیتالله بهجت هستند. این تعبیر از شعر که شعر هم ثروت ملی است، از همین دست است.
گفتیم شعر هنر اول و هنر مادر ماست، انشاءالله همه مادرها سلامت باشند. کسی که مادرش را دارد چقدر بهرهمند است نسبت به کسی که مادرش را خدای نکرده از دست داده است. چنین کسی حاضر است چقدر پول بدهد تا جایش را با کسی که مادرش را دارد، عوض کند. وی با اشاره به عملکرد مسئولان فرهنگی کشور و توانمندی آنها در اجرایی کردن دیدگاههای رهبر انقلاب میگوید: ذات شعر به این دلیل که شعر یک هنر مجرد و بیبعد است، ایجاب میکند که ما چشم انتظار کسی نباشیم. مگر برای حافظ و بزرگان ما کسی کاری کرده است؟ حتی چه بسا اشکالاتی سر راه امثال حافظ و سعدی هم حکام وقت میتراشیدند. داستان فردوسی هم که دیگر داستان معروفی است. ما شعرا نباید امیدمان به کسی باشد، باید هدفمان را در نظر بگیریم و رهبر انقلاب هم در بیانات خودشان هر سال این را تبیین میکنند و ما باید همین مسیر را ادامه بدهیم. مسئولان خودشان سود میبرند اگر به این امر بپردازند و کشور بیشتر در مسیر قله پیشرفت قرار میگیرد. البته باید قبول کرد که مسئولان در موارد زیادی خیلی کار نمیکنند، شاید هم تقصیری ندارند. به هر حال شعر یه هنر ذوقی است و بالاخره ممکن است یک نفر هم ذوقی نداشته باشد.
نفیسه سادات موسوی از شاعرانی که در جلسات سالهای اخیر دیدار شعرا با رهبر انقلاب حضور داشته است در توصیف فضای جلسه میگوید: شاعرانی که برای بار اول به جلسه میروند با استرس و فشار زیادی وارد جلسه میشوند، چون احساس میکنند خیلی جلسه رسمی و سنگینی است ولی مادامی که افطاری خورده و مراسم شروع میشود، صمیمیت فضای جلسه باعث میشود این استرس فروکش کند. به هرحال شما در حضور شخص اول مملکت هستید ولی آنقدر این جلسه فضای گرم و صمیمانه دارد که بلافاصله این حس سرایت میکند. از همان ابتدا که شاعران یکی یکی شروع میکنند با بازخوردهایی که آقا دارند، حالا چه نظراتی که به شوخی و از روی لطف و بنده نوازی است و چه آنهایی که خیلی جدی و فنی است، آن احساس سنگین بودن را تغییر میدهد مخصوصا برای کسانی که بار اولشان است. خود رهبر با اشراف فنی که دارند، فضای جلسه را هم صمیمی و هم فنی نگه میدارند یعنی بعضی وقتها مثلا به یک شاعر اسم و رسمدار یک تذکر ریز فنی میدهند که آدم متوجه میشود جلسه صرفا برای شعر شنیدن و یک شب شاعرانه نیست و مسأله شعر برای ایشان مسأله جدی است و دغدغه اش را دارند.
وی میگوید: نگاه طناز و مهربان آقا به چشم من خیلی آمده است. من چهار پنج بار در این جلسه دیدهام بزرگ و کوچک و زن و مرد اگر جایی احساس کنند میشود شوخی کرد برای اینکه سنگینی فضا کم شود، این کار را میکنند؛ ضمن اینکه در سالهایی که من پیگیری کردهام، دغدغه زبان فارسی و محتوایی که قرار است به شعر و نظم فارسی تبدیل شود خیلی برای رهبر انقلاب پررنگ است و این را تقریبا هر سال تکرار میکنند.
موسوی درخصوص تأکید پیوسته رهبر انقلاب درباره ضرورت پاسداشت زبان فارسی معتقد است: احساس میکنم گره خوردگی زبان به فرهنگ و هویت ما و اینکه در طول تاریخ دنبال کنید که ایرانیها از کجا بودهاند، فضای ادبیاتشان چگونه بوده، محتوای آثارشان چطور بوده و ... اکثر اینها با زبان فارسی پیوند دارد. اگر زبان را از این نسل بخواهیم بگیریم یا اهمیتش را کم کنیم یا فضا به سمتی برود که زبان مادری جاهای مختلف و اقلیمهای متنوع به زبان ملی اولویت پیدا کند، کمکم هویت ملی کمرنگ خواهد شد و بعد اثرش را درمیهندوستی هم میگذارد، یعنی شما وقتی نقطه مشترک نداشته باشید که به عنوان یک پرچم به آن نگاه کنیم، کمکم ایران، یکپارچگی و استقلالش درذهن افراد مخصوصا جوانترها رنگ میبازد و این چیزی است که حضرت آقا خطرش را احساس کردهاند و شاید مسئولان دیگرکمتر به آن توجه دارند؛ اهمیت حفظ زیر یک پرچم بودن راباید درک کرد ودانست که زبان فارسی درحوزه فرهنگ وهویت الان درحال پرچمداری است. درهمین جلسه هم ما نگاه کنیم، میبینیم شعر ترکی یا شعر عربی خوانده میشود و این طور نیست که افرادی با گویشهای دیگر اجازه نداشته باشند، شعربخوانند. اتفاقا مورد توجه قرار میگیرند وآقاهم باشناختی هم که ازاین زبانها دارند، گاه پا به پای آنها یا به همان زبانها نکتهای را میگویند، اشارهای میکنند و صحبت میکنند ولی باز تاکیدشان بر ضرورت یکپارچگی و دغدغهبندی برای خود زبان فارسی است که نشان میدهد ما زبانها و گویشهای دیگر را میپذیریم ولی ذیل پرچم زبان فارسی یعنی همه باید در نهایت زبان فارسی را اولویت قرار بدهند.
شاعر مجموعههای «بینا» و «ترنج» در ادامه با اشاره به سابقه دیدارهای رهبر انقلاب با شاعران، میگوید: رهبر از دوره ریاستجمهوری این جلسه را داشتند و زمانی که سفر مشهد میرفتند هر سال با شعرای مشهد این جلسه را برگزار میکردند، یعنی این دغدغه را از سالهای قبل داشتهاند که حتما باید با شعرا جلسه سالانه داشت و شعرهای جدید را شنید و راجع به شعر و اینکه باید به چه سمتی برود، نظر داد. اینکه چرا اینقدر شعر برای ایشان اهمیت دارد و چرا ایشان میخواهند شعر را به صف اول بیاورند فکر میکنم از دو منظر میشود به آن نگاه کرد، یکی اینکه اکثر کشورها و فرهنگهای مختلف در هفت هنر هر کدام یکی هنر اولشان است یا در تاریخشان بیشتر به آن اهمیت دادهاند و فکر میکنم برای ایرانیها شعر آن هنر اول است. آقا سعی میکنند این پرچمداری را حفظ کنند، بهخاطر اینکه ما نهتنها پیشینه درازی در این رشته داریم بلکه پیشینهای غنی و قوی هم داریم و حیف است که این رشته قطع یا کمرنگ شود یا این نقطهقوت ایرانیها و فارسیزبانها در طول تاریخ به حاشیه برود. وی در ادامه با اشاره به اینکه خیلی از شاعرانی که از لحاظ ایدئولوژیک یا سیاسی با نظام قرابت ندارند هم میتوانند ذیل یک سری مفاهیم مشترک مثل عشق یا وطن با یکدیگر به زبان شعر ارتباط و تعامل داشته باشند، میافزاید: این افراد هم در جلسات حضور دارند تا با توجه به ظرفیت شعر که بهصورت ضربالمثل یا شعار مشترک در بیان مردم بهخصوص جوانان جاری میشود، از این ظرفیت که بهخاطر گرهخوردگی شعر با اهالی زبان بهوجود آمده، استفاده شود.
موسوی تفکیک دیدار عمومی شاعران با دیدار شعرای آیینی را تفکیکی هوشمندانه میداند و اضافه میکند: این دو گروه را جدا میکنند تا آن نگاه ایدئولوژیک که تصور میکند شاعران شرکتکننده در نشست دیدار با شعرا، حکومتی یا طرفدار نظام یا حزباللهیاند وجود نداشته باشد بلکه جلسه ویژه شاعران است و خیلیوقتها شاعری که برای خواندن انتخاب میشود، شاید شعرهای آیینی یا مذهبی خوبی هم داشته باشد ولی به او میگویند عاشقانه بخواند؛ یعنی این اجازه داده میشود، بهخصوص به خانمها که این میدان بیشتر داده میشود؛ مثلا بهطور خاص به خاطر دارم که خانم کلامی که بهخاطر شعرهای آیینیشان بیشتر شناخته شده هستند، در جلسه رهبر به ایشان گفتند که اصلا عاشقانه زنانه بخوانند. آقا در این دو سه سال به عاشقانه عفیف و نجیب هم خیلی توجه داشتهاند. این جداکردن نشست شاعران آیینی این نگاه را تقویت میکند که ما فقط بهدنبال مثلا شعر هیأت و شعر اهلبیت نیستیم و فقط این را شعر نمیدانیم، بلکه شعر به ماهو شعر برای ما اهمیت دارد. وی درباره تأثیر این نشستها بهخصوص در دیدگاه مسئولان فرهنگی کشور میگوید: قطعا مسئولان خیلی عقبتر از خود شاعران هستند؛ یعنی مسئولان در سطح ماندهاند و معمولا نکاتی را که آقا در دیدار یا در صحبتهای بعد از دیدار میگویند، مسئولان در سال پیش رو مد نظر قرار میدهند؛ مثلا اگر رهبر میگویند به مفاهیم دعای ابوحمزه توجه کنید، میبینید که کنگره و جشنوارههای زیادی با همین موضوعات مثلا دعای ابوحمزه برگزار میشود؛ یعنی تلاش میکنند، اما بهشکل سطحی سعی میکنند واکنشی به آن حرفها داشته باشند ولی آن عمق لازم در این کار نیست؛ بهصورت سطحی سعی میکنند که شکل کار را حفظ کنند ولی حالا یا دل نمیسوزانند یا آن ضرورت به اندازه خود رهبر برای مسئولان پررنگ نیست که بخواهند عمقی یا ادامهدار و مستمر به موضوعات بپردازند. ولی اتفاقی که من در جمع شاعران میبینم بهنظرم عمیقتر است چرا که این جلسه برای شاعران انگیزهبخشی دارد، چون بخواهیم یا نخواهیم حضور در این جلسه و بهویژه شعرخواندن یک سکوی پرتاب است، حداقل در طرف خانمها چراکه من خانمهای زیادی را میشناسم که اولین آشنایی مردم با آنها بهواسطه شعری بوده که در دیدار رهبری خواندهاند و پخش شده و بعد از آن به عنوان یک شاعر بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند و پرکارتر شدهاند و به آنها بیشتر مراجعه شده است و دعوتهای مختلف، پیشنهاد کتاب یا پیشنهادهای همکاری برایشان به وجود آمده است. به همین دلیل حتی شاعرانی را هم میشناسیم که الان شاید خیلی همسو با حکومت نیستند؛ یا شاید خیلی مذهبی درجهبندی نشوند ولی میآیند و در جلسه شعر میخوانند و بههرحال با این حضور طیف مخاطب جدیدی به آنها اضافه میشود و شناخته میشوند. البته شاعرانی که دل در گرو انقلاب و آرمانهایش دارند، انگیزه درونی بیشتری هم دارند که بتوانند در آن فضا باشند و در برابر رهبر شعری بخوانند و وقتی هر سال آقا رهنمودی طی صحبتهایشان میکنند، تکاپویی برایشان ایجاد میشود که به آن سمت بروند که برای جلسه دعوت شوند و در آن حضور داشته باشند.
شکی نیست که شعر یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهیترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. اولا باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیا باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کمآمدن و کاهش نشود. ثالثا باید از آن برای نیازهای کشور استفاده بهتر و برتر کرد. نمیتوانم ادعا کنم و بگویم که عامل رشد و گسترش دامنه شعر در کشور ما - که این گسترش امروز نسبت به گذشته بسیار آشکار و بیّن است - دقیقا چه هست. شکی نیست که یکی از مهمترین عواملش، بازبودن فضای جولان در عرصههای مختلف فکری و علمی و ذهنی است که این هدیه انقلاب است به ما، بلاشک. ما دوران قبل از انقلاب را دیدیم، شعرای آن وقت را دیدیم، میشناسیم، با خیلیشان نشستوبرخاست داشتیم. بهترینهایشان هرگز این مجال را پیدا نمیکردند که در یک منظر عمومی، در یک محضر عمومی بیایند خودشان و شعرشان را ارائه بدهند. یک شاعری مثل مرحوم امیری فیروزکوهی که حقا در قله غزل زمان خودش قرار داشت، بیشترین تجلی و نمایشی که از او میشد مشاهده کرد، در یک جلسه خصوصی بود که در گوشه انزوای خودش، چهار تا، پنج تا دوست و رفیقش باشند و او غزل خودش را بخواند. یا حالا در عرصه شعر نو، مرحوم اخوان که قطعا بهترین شاعر نیمایىِ زمان خودش بود و بهنظر من از همه اقرانش قویتر، مسلطتر و لفظ و معنای شستهرفته و بهتری داشت، در یک گوشهای زندگی میکرد؛ کسی از او خبری نداشت، کسی او را نمیشناخت، جز یک عده خواص؛ در حال عزلت و انزوا. یعنی وضع عرضه شعر این بود. طبیعی بود که وقتی بزرگان شعر اینجور منزوی و در عزلت و در خمول زندگی کنند، جوانها خیلی رشد پیدا نمیکنند؛ این چیز قهری است.
زکریا اخلاقی: این جلسه درسالم ماندن فضای شعرکشور بسیار مؤثر بوده است وقتی حضرت آقا خودشان به شعرعنایت و به نوعی بر این هنر نظارت داشته باشند، این مسأله باعث میشود که فضای عمومی شعر ما تا حد زیادی سالم بماند و خوشبختانه در حوزه شعر ما هیچ مشکلی نداریم
مصطفی محدثیخراسانی: اینکه ایشان اینقدر دغدغه زبان فارسی دارند هم یک بحث فرهنگی و هم یک بحث اعتقادی است، چون من در صحبتهایشان شنیدم که زبان فارسی زبان تشیع است. ما وقتی زبان فارسی را داشته باشیم، هویت، یکپارچگی و قدرت نرم تاریخی را که تبدیل به ثروت ملی ما شده، داریم
مهدی جهاندار: یک بار درمحضر رهبر انقلاب بودم. ایشان گفتند که اگر من یک بودجه محدود داشته باشم و مخیر باشم که آن را صرف کاری کنم، همه آن بودجه را صرف شعر میکنم و دلیلشان هم این بود که شعر در کشور ما هنر اول و هنر مادر است و اگر این هنر گسترش پیدا کند و فعال شود، بقیه حوزهها هم فعال میشوند
نفیسهسادات موسوی: اگر فضا به سمتی برود که زبان مادری جاهای مختلف و اقلیمهای متنوع به زبان ملی اولویت پیدا کند، کمکم هویت ملی کمرنگ خواهد شد و یکپارچگی و استقلال ایران در ذهن افراد رنگ میبازد و این چیزی است که حضرت آقا خطرش را احساس کردهاند و شاید مسئولان دیگر کمتر به آن توجه دارند.