عوامل موثر در پیشبرد نهضت ملی شدن صنعت نفت/ از نقش مصدق تا آیتالله کاشانی
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ در میان تمام کشورها نیز بریتانیا بیش از همه به نفت نیاز داشت چرا که هم زودتر از دیگر کشورها صنعتی شده بود و هم در جریان جنگ جهانی دوم، وینستون چرچیل نخست وزیر انگلیس دستور داده بود کشتیهای بریتانیایی سوخت نفتی را جایگزین سوخت زغال سنگ کنند. این نیاز عینی، بریتانیا را بر آن داشته بود که در کشورهای نفتخیز نفوذ کند و دست به استثمار آنها بزند که یکی از آن کشورها ایران بود.
امتیاز استخراج نفت ایران از همان سالهای ابتدایی بشکل انحصاری در اختیار ویلیام دارسی انگلیسی قرار داشت. قرار بر این بود که به مدت ۶۰ سال، فقط ۱۶ درصد از سود استخراج نفت ایران، به شاه ایران در آن زمان یعنی مظفرالدینشاه برسد.
آنچه که باعث شد نگاه مردم به نفت بجای ماده سیاه بدبو تبدیل به سرمایهای ارزشمند که باید متعلق به خود کشور باشد، فعالیتهای جدی و تلاشهای گسترده شخصیتهایی همچون آیتالله کاشانی، فداییان اسلام و دکتر مصدق بود.
زوایای پیدا و پنهان مصدق در نهضت ملی شدن نفت :
دکتر محمد مصدق شخصیت استعمارستیزی بود که در دوران مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهرهبرداری کنند. شخصیت پرشور و تحول برانگیر مصدق بر کشورهای خاورمیانه همچون مصر نیز تاثیر چشمگیری گذاشت. همچنین او نخستین دولتمرد غرب آسیا بود که با اجرایی کردن اندیشه ملی شدن صنعت نفت، پرچم مبارزه با قدرتهای استعماری را برافراشت.
شرایط بین المللی در آن دوران، به نحوی بود که کشورهای مختلف بویژه روسیه، انگلیس و آمریکا خواستار کسب امتیاز نفتی در ایران بودند. علاوه بر آن انگلیس، امتیاز بهرهبرداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، و همین موضوع عاملی شد بر اینکه روسها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال برآیند.
از تلاشهای ما قبل شکل گیری رویدار مهم ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ دکتر مصدق در مجلس را میتوان در به تصویب رساندن قانونی یاد کرد که دست روسها را از منابع نفتی ایران کوتاه میکرد. محمد مصدق برای مقابله با فشار روسیه جهت گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در دوره چهاردهم مجلس به تصویب رساند. این قانون موجب میشد دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع شود.
از جمله تلاشهای دکتر مصدق برای به ثمر نشستن نهضت ملی شدن صنعت نفت میتوان به محکوم کردن انگلیس در لاهه و رأی ندادن به نفع آن، حضور در آمریکا بمدت ۲ ماه جهت متقاعد کردن رجل سیاسی آمریکا جهت همراهی نکردن با انگلستان نام برد. آمریکا در آن زمان با سر دادن شعارهای ضد استعماری، به ظاهر درصدد همراهی با ملی شدن صنعت نفت ایران بر میآمدند، بر این اساس از سمت دکتر مصدق و ملیگرایان ایران توقع میرفت آمریکا به شعارهایش عمل بکند؛ اتفاقی که در عرصهی بینالملل هرگز رقم نخورد و تاریخ شاهد اتخاذ رویکردها و راهبردهای آمریکا علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت شد.
شاید یکی از اشتباهات بزرگ دکتر مصدق در ایام نهضت این بود که در روزهای پایانی مرداد ماه ۱۳۳۲ گمان میکرد میتواند مشارکت اجتماعی و انسجام مردمی را به تنهایی حفظ کند. همچنین میتواند با موضوع کودتا و دخالتهای گسترده انگلستان در ایران مقابله کند؛ اما ورق به نفع مصدق برنگشت و انسجام ملی و مشارکت گسترده اجتماعی، طی ۱۸ ماه جنگ نرم انگلستان که با تکیه بر عوامل خودش در ایران مدیریت میشد، همچنین خانهنشینی آبتالله کاشانی، از بین رفت.
نقش برجسته آیتالله کاشانی در پیشبرد ملی شدن صنعت نفت :
مشارکت گستردهی مردمی در به ثمر نشستن نهضت، مرهون حضور مجتهد شیعی در رأس این حرکت بزرگ ضد استعماری بود. بازگشت آیتالله کاشانی از لبنان با یک استقبال تاریخی بی سابقه، پشتوانه پیروزی نهضت ملی ایران شد. از اولین مطالبات مطرح شدهی مرحوم آیتالله کاشانی در تاریخ ۲۸ خرداد سال ۱۳۲۹ پس از بازگشت از تبعید لبنان، جلوگیری از بلعیده شدن نفت ایران توسط انگلستان بود؛ لذا میتوان موفقیت اصلی نهضت که شامل مشارکت گسترده سیاسی اجتماعی مردم ایران مشود، نتیجه عزم راسخ آیتالله کاشانی و همراهان وی یاد کرد.
به همان اندازه که جبهه ملی و مصدق در سالهای بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت، نجات ایران از سیطره دو دولت قدرتمند شوروی و انگلیس را، کمکخواهی از آمریکا میدیدند، آیتالله کاشانی معتقد بود نباید به آمریکا اعتماد کرد. مرحوم کاشانی به این حقیقت که آمریکا به دنبال رسیدن به منافع خود است و مدنظر داشتن آزادی و استقلال ایران خیالی بیش نیست، باور داشت.
آیتالله کاشانی در خصوص هر سه قدرت انگلیس، شوروی و آلمان، نگاه واحدی داشت و هر سه را غیر قابل اعتماد با ماهیت ضدامپریالیسی میدانست. او در مصاحبهای با خبرنگار هرالد تریبون به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: «ما نمیخواهیم که هیچ دولتی در امور ما دخالت کند. برای ما اجنبی اجنبی است. ما نسبت به هر سه سیاست آمریکا، انگلیس و شوروی به یک نظر نگاه میکنیم.»
همچنین به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی: «آیتالله کاشانی سوابق دخالت آمریکا را در ایران تجربه کرده بود و بارها به خبرنگاران گفت: «متفقین با سردمداری آمریکا ایران را پل پیروزی کردند، اما پس از فتح پل پیروزی را زیر پا له کردند. آمریکاییها راه آهن ایران را فرسوده کردند و جبران هم ننمودند.»
علاوه بر آن به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی: «آیت الله کاشانی در مقابله با سیاست فریبکارانه آمریکا که در جریان ۲۸ مرداد روشن شد خواهان سیاست عزتمدارانه بود و میگفت: «ملت ایران از آمریکا خواهان کمک مالی نیست. اگر آمریکا به حریف استعماری ما کمک نکند ما خواهیم توانست با فروش نفت خود سالیانه تا ۴۰۰ میلیون دلار عایدی داشته باشیم. ما هرگز به دریوزگی نزد آمریکا نمیرویم. همینقدر که از حریف استعماری، حمایت نکند راضی خواهیم بود.»
کارشکنی انگلستان در نهضت ملی شدن صنعت نفت :
این موضوع برای انگلستان مبرهن بود که برای شکست نهضت باید مشارکت مردم هدف قرار داده شود؛ لذا توجه جدی به ابزارهایی، چون رسانهها، احزاب و مطبوعات، از راهبردهای انگلستان بشمار میرفت.
در همین ارتباط موسی حقانی نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر میگوید: «دشمن استعمارگر ما یعنی انگلستان پی برد اگر بخواهد نهضت ملی شدن صنعت نفت را شکست بدهد باید مشارکت مردم را هدف قرار دهد. برای همین طی ۱۸ ماه تمام همّ خود را از طریق مطبوعات، احزاب و کانونهایی که در خدمت استعمار بودند، بطور پیدا و پنهان این قرار داد که مشارکت سیاسی_اجتماعی را به حداقل برسانند و انسجام ملت ایران را از بین ببرند.»
نقش مردم در ملی شدن صنعت نفت :
شکلگیری رویداد مهم نهضت ملی شدن صنعت نفت در تاریخ ایران با عوامل مختلفی گره خورده است؛ از شخصیتهای سیاسی و ملی، چون دکتر مصدق و جریانهای مذهبی، چون فداییان اسلام و مرحوم آیتالله کاشانی. نکتهی مهم در کنار همهی این عوامل، نقش برجستهی حضور و مشارکت گسترده و منسجم مردم ایران است. همانطور که در واقعهی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش مردم بسیار پر رنگ است.
سرانجام با تلاشهای دکتر مصدق و همراهان وی همچنین با حضور موثر مرحوم آیتالله کاشانی به عنوان سردمدار شیعی این نهضت و عامل حضور و انسجام مردمی، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی مطرح و در روز ۲۹ اسفند همان سال به تصویب رسید؛ اما با وجود نقش بیبدیل مصدق و کاشانی در نهضت، بعد از سرکوب نهضت وضعیت بهرهبرداری و استخراج نفت طی کنسرسیومی که آمریکاییها طراحی کرده بودند، به آنها داده شد.