
مسافران نوروزی و نقض تصویرسازیهای مغرضانه از سیستان وبلوچستان
به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، سیدمجتبی طباطباییزاده فعال رسانهای؛ سفر آگاهانه و معنادار و پرشور مسافران نوروزی به این استان سیستان وبلوچستان، گامی مهم و راهبردی در راستای شکستن تمامی کلیشههای اشتباه و بازتعریف واقعیتهای موجود به شمار میرود.
نوروز ۱۴۰۴، با وجود همه تهدیدات رسانهای گروهکهای تروریستی و تلاشهای جریانهای معارض برای ممانعت از سفر به استان، شاهد حضور گسترده گردشگران داخلی در شهرها، روستاها و نواحی کمتر شناختهشده سیستان و بلوچستان بودیم. این حضور را نمیتوان صرفاً یک انتخاب گردشگری تلقی کرد؛ بلکه باید آن را به عنوان یک کنش فرهنگی، اجتماعی و حتی ملی تحلیل نمود. مسافران نوروزی، با سفر خود به این استان، عملاً نقش «سفیران فرهنگی» را ایفا کردند؛ افرادی که نه از طریق روایتهای واسطهای، بلکه از طریق تجربه مستقیم، با واقعیتهای حیات اجتماعی، امنیت محلی، ظرفیتهای گردشگری و زیباییهای طبیعی این سرزمین آشنا شدند.
این سفرها، فراتر از آنکه منجر به ارتقای تصویر عمومی استان در ذهن مردم کشور شود، دو کارکرد اساسی دیگر نیز به همراه دارد. نخست، تداوم این حضورها موجبات «رونق گردشگری مردمپایه» را فراهم میآورد؛ نوعی از گردشگری که بر تعامل مستقیم گردشگر با جامعه محلی، بهرهمندی متقابل و توزیع عادلانه منافع اقتصادی تأکید دارد.
حضور گردشگران در ایام نوروز موجب رونق بازارهای محلی، رشد مشاغل خانگی، افزایش فروش محصولات صنایع دستی و تقویت زیرساختهای پذیرایی و اقامت شد؛ امری که بهویژه در روستاها و مناطق کمتر توسعهیافته، تأثیر مستقیم بر معیشت مردم بومی داشته است.
دوم، چنین سفرهایی بستری برای تحقق «امنیت پایدار مردممحور» را فراهم میآورد و برخلاف رویکردهای صرفاً امنیتی، امنیت مردمپایه مبتنی بر افزایش مشارکت اجتماعی، اعتماد عمومی و تعامل میان فرهنگهاست. وقتی گردشگران از سراسر کشور با استقبال گرم مردم محلی روبهرو میشوند و خود نیز بازتابدهنده تصویری مثبت از امنیت، آرامش و مهماننوازی منطقه میگردند، نوعی همافزایی فرهنگی و اعتماد متقابل شکل میگیرد که بنیانهای امنیتی را مستحکمتر میسازد.
در این میان، صنایع دستی سیستان و بلوچستان نیز سهمی بسزا از این حضور بردهاند. هنرمندان محلی که بسیاری از آنها در قالب مشاغل خانوادگی و زنان سرپرست خانوار فعالیت میکنند، فرصت یافتند تا تولیدات خود را مستقیماً و بدون واسطه به گردشگران عرضه کنند. این امر نه تنها منجر به فروش محصولات و گردش مالی بیش از ۵۵ میلیارد ریالی شد، بلکه موجب ارتقای شأن اجتماعی این هنرها و تقویتامید به تداوم نسل به نسل آنها گردید.
در نهایت، باید اذعان داشت که سیستان و بلوچستان امروز، بیش از گذشته در آستانه یک بازتعریف هویتی قرار گرفته است. بازتعریفی که نه از مسیر طرحهای پرهزینه تبلیغاتی، بلکه از طریق روایتهای شخصی، تجربههای زیسته و حضور آگاهانه مردم کشور در دل جغرافیای این استان شکل میگیرد.
هر مسافر نوروزی که به این دیار پا میگذارد، بخشی از این بازتعریف را بر دوش میکشد؛ با تصویربرداری ساده از یک بازار محلی، با انتشار عکسی از سواحل مکران، با خریدی از دست هنرمند بلوچ، یا حتی با گفتوگویی صمیمانه با مردم زابل، خاش یا سراوان و حضور در اماکن تاریخی و گردشگری، پارکها و حتی بازارهای محلی که هر کدام به تنهایی نمادهای تمدنی، تاریخی و فرهنگی سیستان وبلوچستان محسوب میشوند.
اکنون زمان آن رسیده که این سفرها را نه صرفاً به عنوان رویدادهای گذرا و مدت دار در ایام نوروز، بلکه به مثابه جریانهای فرهنگی پویای مردمی قدر دانست و برای تداوم آنها برنامهریزی کرد. سیستان و بلوچستان، با همه ظرفیتهای مغفولماندهاش، شایسته آن است که نهتنها مقصد سفر، بلکه مقصد نگاه و همدلی مردم ایران باشد. امری مهم که تحقق آن با وفاق ملی، همدلی و همگرایی مردم، دولت، گردشگران فهیم، مردمان بصیر و جوامع محلی استان و... بسیار نزدیک خواهد بود.