مقایسه قدرت اتمی هند و پاکستان: آیا جهان شاهد یک منازعه اتمی خواهد بود؟

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، قدرت اتمی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در معادلات ژئوپلیتیکی جهان معاصر است و در منطقه جنوب آسیا، رقابت هستهای میان هند و پاکستان بهعنوان دو قدرت اتمی همسایه، از حساسیت ویژهای برخوردار است. این دو کشور از زمان استقلال در سال 1947، روابط پرتنشی داشتهاند و منازعات مرزی، بهویژه بر سر منطقه کشمیر، بارها آنها را به آستانه جنگ کشانده است. دستیابی هر دو کشور به سلاحهای هستهای در اواخر قرن بیستم، این رقابت را به سطحی جدید از پیچیدگی و خطر رسانده است. در ادامه به بررسی توان اتمی دو کشور میپزدازیم:
چگونگی اتمی شدن دو کشور در اوج منازعات
هند و پاکستان هر دو در بستر رقابتهای منطقهای و تهدیدات متقابل به قدرت هستهای دست یافتند. هند اولین آزمایش هستهای خود را در سال 1974 تحت عنوان "عملیات بودای خندان" انجام داد و در سال 1998 با آزمایشهای "پوخران-2" بهطور رسمی بهعنوان یک قدرت هستهای شناخته شد. در مقابل، پاکستان که تهدید هند را محور اصلی سیاست امنیتی خود میدانست، در سال 1998 آزمایشهای هستهای "چاغی-1 و 2" را انجام داد و وارد باشگاه کشورهای هستهای شد.
این رقابت هستهای، نتیجه مستقیم تنشهای تاریخی و منازعات ارضی میان دو کشور است که از زمان جدایی در سال 1947 آغاز شده بود. با توجه به گزارشهای مرکز صلح استکهلم (SIPRI)، این دو کشور از زمان دستیابی به سلاح هستهای، بهطور مداوم زرادخانههای خود را گسترش دادهاند و این امر نگرانیهای بینالمللی را درباره احتمال یک درگیری هستهای افزایش داده است.
مقایسه تعداد کلاهکهای هستهای
یکی از جنبههای کلیدی در ارزیابی قدرت اتمی، تعداد کلاهکهای هستهای در اختیار هر کشور است. بر اساس برآوردهای فدراسیون دانشمندان آمریکایی (FAS)، هند تا سال 2023 حدود 160 تا 170 کلاهک هستهای در زرادخانه خود دارد. این تعداد در سالهای اخیر به دلیل برنامههای نوسازی و توسعه هستهای هند رو به افزایش بوده است. در مقابل، پاکستان با تخمین 165 تا 175 کلاهک هستهای، اندکی از هند پیش است. گزارشهای مرکز صلح استکهلم نیز تأیید میکنند که پاکستان با تمرکز بر گسترش زرادخانه خود، ممکن است در آینده نزدیک تعداد کلاهکهایش را بیش از پیش افزایش دهد. این برتری عددی اندک پاکستان، هرچند قابلتوجه است، اما بهتنهایی نمیتواند معیار تعیینکنندهای برای برتری هستهای باشد، زیرا توانمندیهای پرتاب و دکترینهای نظامی نیز نقش مهمی ایفا میکنند.
سیستمهای پرتاب و توانمندیهای موشکی
قدرت هستهای تنها به تعداد کلاهکها وابسته نیست؛ سیستمهای پرتاب و قابلیتهای موشکی برای اجرای بازدارندگی یا حملات هستهای از اهمیت بسزایی برخوردارند. هند در این زمینه از مزیتهای قابلتوجهی برخوردار است. این کشور دارای موشکهای بالستیک سری "آگنی" (Agni) با بردهای متنوع از 700 تا بیش از 5000 کیلومتر است که میتوانند اهداف دوردستی مانند چین را نیز هدف قرار دهند. همچنین، هند با توسعه زیردریایی هستهای "آریهانت" (INS Arihant) و موشکهای بالستیک زیرسطحی مانند "K-4" با برد 3500 کیلومتر، به "تریاد هستهای" (قابلیت پرتاب از زمین، هوا و دریا) دست یافته است. به گزارش مرکز صلح استکهلم، این توانایی هند را در موقعیت برتری استراتژیک قرار میدهد.
در مقابل، پاکستان نیز دارای موشکهای بالستیک سری "غوری" و "شاهین" با بردهای 1300 تا 2750 کیلومتر است که برای هدفگیری هند کافی هستند. موشک کروز "بابور" با برد 700 کیلومتر و قابلیت حمل کلاهک هستهای، یکی از ابزارهای کلیدی بازدارندگی پاکستان است. بااینحال، پاکستان هنوز به زیردریایی هستهای مجهز به موشک بالستیک دست نیافته و تنها از زیردریاییهای دیزلی-الکتریکی برای پرتاب موشک کروز "بابور-3" با برد 450 کیلومتر استفاده میکند.
این محدودیت، بر اساس تحلیلهای فدراسیون دانشمندان آمریکایی، پاکستان را از تکمیل تریاد هستهای بازمیدارد و در مقایسه با هند، در موقعیت ضعیفتری قرار میدهد.
دکترینها و سیاستهای هستهای
دکترین هستهای هر کشور، رویکرد آن را در استفاده از سلاحهای هستهای مشخص میکند و ازاینرو، یکی از ابعاد مهم مقایسه قدرت اتمی است. هند از سیاست "عدم استفاده اول" (No First Use) پیروی میکند، به این معنا که متعهد شده است تنها در پاسخ به حمله هستهای از سلاحهای خود استفاده کند. این سیاست، همراه با دکترین "انتقام گسترده" (Massive Retaliation)، نشان میدهد که هند بر بازدارندگی متمرکز است و هدفش جلوگیری از درگیری هستهای است. در مقابل، پاکستان سیاست "بازدارندگی حداقلی معتبر" (Credible Minimum Deterrence) را دنبال میکند و به دلیل برتری نظامی متعارف هند، احتمال استفاده اول از سلاح هستهای را رد نکرده است. گزارشهای مرکز صلح استکهلم نشان میدهند که پاکستان حتی سلاحهای هستهای تاکتیکی (با قدرت تخریب کمتر) را برای استفاده در میدان نبرد توسعه داده است، که این امر میتواند آستانه درگیری هستهای را پایین بیاورد و خطر تشدید تنش را افزایش دهد.
توانمندیهای صنعتی و فناوری هستهای
یکی دیگر از ابعاد مهم قدرت هستهای، توانایی تولید مواد شکافتپذیر و توسعه فناوریهای پیشرفته است. هند از نظر صنعتی و فناوری هستهای از پاکستان پیش است. این کشور توانایی غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم در مقیاس بزرگ را دارد و در حال توسعه فناوریهای پیشرفتهای مانند موشکهای چندکلاهکی (MIRV) است. بر اساس تحلیلهای فدراسیون دانشمندان آمریکایی، این خودکفایی هند را قادر ساخته تا زرادخانه خود را بدون وابستگی گسترده به کمکهای خارجی گسترش دهد.
در مقابل، پاکستان نیز توانایی تولید مواد هستهای را دارد، اما در مقیاس کوچکتر و با وابستگی قابلتوجه به کمکهای چین. این وابستگی، به گزارش مرکز صلح استکهلم، میتواند در بلندمدت محدودیتهایی برای توسعه هستهای پاکستان ایجاد کند.
چالشهای ژئوپلیتیکی و تهدیدات منطقهای
موقعیت ژئوپلیتیکی و تهدیدات منطقهای نیز بر قدرت هستهای و احتمال درگیری تأثیر میگذارند. هند با دو قدرت هستهای، یعنی پاکستان و چین، مرز مشترک دارد و باید بازدارندگی خود را در دو جبهه حفظ کند. این موضوع، منابع و تمرکز استراتژیک هند را تقسیم میکند. در مقابل، پاکستان تمرکز اصلی خود را بر هند قرار داده و سیاست هستهایاش بهطور خاص برای مقابله با تهدیدات این کشور طراحی شده است. بااینحال، ناپایداری داخلی و تهدیدات امنیتی در پاکستان، میتواند بر مدیریت ایمن زرادخانه هستهایاش تأثیر منفی بگذارد و خطراتی مانند دسترسی غیرمجاز به سلاحهای هستهای را افزایش دهد.
آیا جهان شاهد یک منازعه اتمی خواهد بود؟
با توجه به دادههای موجود، احتمال وقوع یک درگیری هستهای میان هند و پاکستان به عوامل متعددی بستگی دارد. از یکسو، تعادل نسبی در تعداد کلاهکها و وجود سیاستهای بازدارندگی، احتمال درگیری مستقیم را کاهش میدهد. هند با سیاست "عدم استفاده اول" و تمرکز بر پاسخگویی، تمایلی به آغاز درگیری هستهای ندارد. از سوی دیگر، سیاست پاکستان مبنی بر احتمال استفاده اول و توسعه سلاحهای تاکتیکی، خطر تشدید تنش را افزایش میدهد، بهویژه در سناریوهایی که درگیریهای متعارف به سطح بحرانی برسند. منازعات مرزی مانند کشمیر، که بارها به درگیریهای نظامی منجر شدهاند، میتوانند بهعنوان جرقهای برای تشدید تنش عمل کنند. بااینحال، فشارهای بینالمللی و میانجیگری نهاد های بین المللی، تاکنون از تبدیل این تنشها به درگیری هستهای جلوگیری کرده است. به گزارش فدراسیون دانشمندان آمریکایی، هر دو کشور آگاهند که یک درگیری هستهای میتواند عواقب فاجعهبار انسانی و زیستمحیطی نهتنها برای منطقه، بلکه برای کل جهان به همراه داشته باشد. بنابراین، در شرایط کنونی، احتمال وقوع یک منازعه اتمی پایین است، اما نمیتوان آن را کاملاً منتفی دانست.
به طور کلی، میتوان گفت که هند و پاکستان در قدرت هستهای خود به یک تعادل نسبی دست یافتهاند. هند از نظر فناوری، سیستمهای پرتاب پیشرفته، و تکمیل تریاد هستهای برتری دارد، درحالیکه پاکستان با تعداد اندکی بیشتر کلاهک و سیاست تهاجمیتر در استفاده از سلاح هستهای، تهدیدی جدی محسوب میشود. این تعادل شکننده، همراه با تنشهای تاریخی و منازعات ارضی، منطقه جنوب آسیا را به یکی از پرخطرترین مناطق جهان از نظر هستهای تبدیل کرده است. بااینحال، هر دو کشور از عواقب یک درگیری هستهای آگاهند و این آگاهی، همراه با فشارهای بینالمللی، تا حد زیادی از وقوع چنین فاجعهای جلوگیری کرده است. در نهایت، برابری نسبی میان قدرت اتمی هند و پاکستان، ضمن حفظ بازدارندگی، خطراتی را نیز به همراه دارد که نیازمند توجه و مدیریت مداوم از سوی جامعه جهانی است. در آخر باید دید حال که این زخم کهنه دوباره سر باز کرده ، برنده این منازعه قدیمی چه کسی خواهد بود؟