
محمد علی صمدی: نیروهای اطلاعاتی در بیان خاطراتشان ملاحظه میکنند

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «خیلی محرمانه»، شامل خاطرات حسن تابانمنش، از کودکی تا پایان مأموریت در مصر، نوشته فاطمه ملکی، سهشنبه ۲۳ اردیبهشت با حضور راوی و نویسنده اثر، محمدعلی صمدی، کارشناس، جواد کلاتهعربی، مدیر نشر ۲۷ بعثت و صادق وفایی، مجری، در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی رونمایی شد.
در ابتدا صادق وفایی گفت: چند سال پیش از من برای نوشتن یک سریال در رادیو نمایش دعوت شد که نویسنده قبلی کار را رها کرده بود. با حسن تابانمنش به عنوان راوی کار مواجه شدم و یک سریال شش قسمتی نوشتم به اسم «در جمعیت گم شد». خوشحالم که امروز آن راوی را دوباره میبینم. کتاب «خیلی محرمانه» زندگینامه حسن تابانمنش نوشته فاطمه ملکی، از نویسندگان ادبیات پایداری و مقاومت بوده و این کتاب تجربه اول ایشان است.
محمدعلی صمدی در ادامه گفت: یکی از مشکلات جدی در روایت انقلاب اسلامی خصوصاً در جنگ گرم، نداشتن روایتهای قابل دسترسی به خصوص در حوزه امنیتی است. برخلاف تصور عمومی که سانسورها در این حوزه از سوی حاکمیت است، خود نیروهای درگیر در این حوزه به دلایل مختلف برای روایت خاطراتشان ملاحظه میکنند؛ همچون حفظ وحدت و پرهیز از حاشیهسازیها و این مسئله به قابل قبول بودن روایتهای انقلاب اسلامی لطمه زیادی میزند. نیروهای سپاه در روایت سال آغازین جنگ و علت شروع جنگ حرفهایی را نمیتوانند بزنند که به دلیل سانسور حاکمیتی نیست و تصمیم شخصیشان است. در حوزه امنیتی وضع از این بدتر است؛ چون بهناچار سانسور حاکمیتی و ملاحظات شخصی افراد وجود دارد. در کتاب «خیلی محرمانه» راوی مسائل را خیلی راحت بیان کرده است؛ بااینحال، به روش کار منتقدم و در تألیف و تنظیم کار مشکلاتی دارد.
نباید در اجرای روشهای موفق گذشته متوقف شویم
حسن تابانمنش، راوی کتاب «خیلی محرمانه»، در این نشست گفت: هرکس درباره کتاب میشنود یا آن را میخواند و من را میشناسد، اولین چیزی که میگوید این است که از بیان این حرفها نترسیدی؟ و منتظر باش که اتفاقی برایت بیفتد. از روز اولی که در این مسیر پا گذاشتم، این شعر عطار همیشه سرلوحه من بوده: گر مرد رهی میان خون باید رفت، از پای فتاده سرنگون باید رفت، تو پای به ره در نِه و از هیچ مپرس، راه خود گویدت که، چون باید رفت. روزی که در این مسیر قدم گذاشتیم، نه به منافع و نه به خطراتش فکر نکردیم. هرجایی نیاز دیدیم، وارد شدیم؛ چه در مسائل امنیتی و چه در جنگ.
تابانمنش زبان به انتقاد گشود و اظهار کرد: مشکل ما در زمینههای اطلاعاتی و امنیتی این است که تا به جایی میرسیم، همان جا متوقف میشویم. اگر حتی آن روش روش موفقی بوده، سعی نمیکنیم آن را بهبود بخشین یا روشهای عملشده و سوخته را عوض کنیم و به دنبال روش جدیدی باشیم.
وی افزود: مطالبی که به آنها اشاره کردهام، در زمان خودش نوآوری بوده. باید از اینها درس بگیریم و این روشها را کنار بگذاریم و روشهای جدیدی را ابداع کنیم تا بتوانیم کاری را که میخواهیم، پیش ببریم. برای مثال، شاید اگر برای عملیات طوفان الاقصی فکر بیشتری میشد و رژیم صهیونیستی درست تحلیل میشد، به جایی نمیرسیدیم که در جریان نبرد با رژیم صهیونیستی، این همه فرماندهان در لبنان و غزه از دست بروند. دوستانی که در این زمینه مسئولاند، باید تلنگری بخورند. در ایران برای ترور دانشمندان هستهای تمام روشها جدید و نوآورانه و نتیجهبخش بوده است.
این نیروی اطلاعاتی فعال در کشورهای منطقه توضیح داد: طرح این مطالب شاید به تشکیلات لطمه بزند؛ ولی به این لطمه نیاز است؛ چون این شکل ساختارها باعث میشود با پیشرفتهای فنی روز و مشکلات اجتماعی و اقتصادی که به دشمن کمک میکند، هر روز آسیب ببینیم بابت کارهایی که باید اقدام میکردیم و نکردیم و تحفظاتی که باعث شده فکر جدید را در کار وارد نکنیم. چرا استکبار از انقلاب اسلامی تا مدتها نمیتوانست تحلیل درستی ارائه کند؟ چون هر روز با مسائل جدیدی مواجه میشدند. ولی الان برعکس شده؛ چون ما نوآوری نداریم.
بهترین راه را مطرح کردن خاطراتم دیدم
حسن تابانمنش ادامه داد: به عنوان نیرویی که در این زمینه کار کردهام و سالها عمرم را گذاشتهام، به جای اینکه این خاطرات را در ذهنم نگه دارم، بهترین راه را مطرح کردنش دیدم تا انگیزه و تلنگری برای مسئولان باشد.
تابانمنش درباره تجربهاش در مصاحبه گرفتن با افراد بیان کرد: با چند نفر از فعالان این حوزه مصاحبه گرفتهام و با این حوزه آشنا هستم. هنگام مصاحبه با آن افراد، هرجایی که میدیدم مسیر غلط است یا حرفی را نمیخواهد بزند یا فراموش کرده، تذکر میدادم و مسیر را تکمیل میکردم. در بحث مقاومت و پایداری مشکل وجود دارد و این حوزه نیاز به افراد متخصصش دارد تا مسیر مصاحبه گم نشود و نواقص تکمیل شود.
وی افزود: فضاسازی را در مسیر مصاحبه لازم میدانستم و برای اینکه مخاطب موضوعی را که درباره لبنان میگویم بفهمد، فضای بیروت را کامل تشریح کردم. گاهی با بیان جزئیات تذکر میگرفتیم که اینها را نگویید، چون صفحات کتاب زیاد میشود و با افزایش قیمت، فروش کم میشود. با این حال سعی کردم برای مخاطب درست روایت کنم تا فضای آن زمان را درست بفهمد. این کتاب جا داشت مفصلتر شود، اما به بنا به دلایلی کار نهایی این شد. امیدوارم شروعی باشد برای کسانی که دنبال شنیدن روایتهای واقعی هستند.
ملاحظات بسیاری در بیان جزئیات وجود داشت
در ادامه فاطمه ملکی گفت: در نگارش کتاب ملاحظاتی وجود داشت. در کتابهای حوزه ادبیات پایداری و امنیتی و اطلاعاتی باید در نظر بگیریم که چه مسائلی را میتوان گفت و دربارهشان حرف زد. لیستی را تهیه و موضوعات را دستهبندی کردم. بخش دیگر مربوط ملاحظات خودم بود. در مستندنگاری به واسطه آموزشهایم به این نگاه رسیدم که به حریمهای خانواده وارد نشوم و چارچوبهای اصلی را حفظ کنم.
فاطمه ملکی درباره امانتداری روایتهای راوی اظهار کرد: ملاحظه دیگر پاسداری و امانتداری از همه روایتهای راوی بود و تلاش کردم هرچه راوی در طول مصاحبهها میگوید، عیناً داخل متن بیاورم؛ اما جزئیات مصاحبه را بیشتر کردم. تلاش کردیم به مسائل مختلف وارد شویم؛ اما در مسائل مربوط به بوسنی به خیلی مسائل نمیشد ورود کرد. یا اینکه درباره بهار عربی مصر و جریانات تونس و لیبی ترجیح دادم تحلیلهای راوی را مقدم بر قصه بیاورم و بعد مسائل مختلف در تاریخ منطقه و نقش ایشان را در منطقه ذکر کردم. جزئیات مصر را هم نتوانستم بگویم؛ چون مسائل این منطقه هنوز جاری است و افرادی مشغول فعالیت هستند و بیان جزئیات به این موضوع لطمه میزد.
ملکی افزود: ملاحظات دیگر در خصوص مسائل لبنان بود؛ چون یکی از کتابهای باارزش این حوزه، «بدون مرز» گلعلی بابایی، توقیف شده بود و رعایت میکردم تا آن اتفاق برای این کتاب نیفتد. همچنین اساساً از یک مأمور امنیتی مصاحبه گرفتن بسیار سخت است. گاهی ایشان احتیاط میکرد و اطلاعات را طبقهبندیشده میگفت که چالش بعدی کتاب بود.
سانسورهای کتاب غیرحرفهای است
محمدعلی صمدی در بخش دیگر این نشست گفت: شکل بیان راوی بیان راحتی است و مشکل نحوه دریافت خاطرات است. کسی که خاطرات را تألیف میکند، حق ندارد در کتاب دست ببرد. سانسور مربوط به مراحل بعد است. بخشهایی از این کتاب پر از نقص است و مخاطب را با سؤالات بیپاسخ مواجه میکند. در فضاسازی نیز این اثر با مشکلاتی مواجه است. سانسورها بسیار غیرحرفهای است و باید مشخص باشد چه مقدار از محتوا حذف شده است. کتاب فاقد تحلیل امنیتی است و هموزن روایت، نیاز به تحلیل و پاورقیهایی دارد. برای کتابهای مستندنگاری و تاریخ شفاهی هیچ پلن و برنامهای نداریم و آثار صرفاً مکتوب صحبتهای افراد است.
پا در جاده مسدودی گذاشتیم
مدیر نشر ۲۷ بعثت عنوان کرد: پیش از این، اولین کتاب جدی که در این حوزه دیدیم، توقیف شد. با این حال، به همت آقای روزیطلب اتفاق بدیعی رقم خورد و پا در عرصهای گذاشتیم که به هزاران دلیل مسدود مانده است. وارد عرصهای شدهایم که جادۀ نرفته است.
جواد کلاتهعربی ادامه داد: اساتید بزرگ گفتهاند اگر کسی جنگش را روایت نکند، جهادش را ناقص گذاشته. کار افرادی که به راوی برای بیان این خاطرات خرده میگیرند، عجیب و ناشایست است. کسی که امروز به روایتهای این حوزه چنین نگاهی دارد، مانند همان کسی است که در دهه شصت برای حضور در جنگ ملاحظاتی داشت.
کلاتهعربی درباره حذفیات کتاب توضیح داد: سانسورها و ملاحظاتی وجود دارد که طبیعی است. این را که چه مطالبی در کتاب بیاید، بر عهده راوی گذاشتیم و ایشان جاهایی ملاحظاتی داشته و سراغ برخی موضوعات نرفته است. موارد سانسورشده بسیار محدود است و اصل حذفیات مربوط به ملاحظات راوی است.
این نویسنده ادبیات پایداری تأکید کرد: جریان موجود بین سازمانهای امنیتی مبنی بر گفته نشدن مسائل، باید شکسته شود. بخشی از جنگ ما با دشمن همین روایت است. از مبارزهمان غافل شدهایم و امیدوارم در وهله اول این کتاب فتح بابی باشد. انتشارات ۲۷ بعثت در آینده هم در این زمینه کتاب خواهد داشت. کتابی را از یکی دیگر از نیروهای امنیتی داریم که در مرحله بازنگری است و به زودی وارد فرایند چاپ میشود. بازخوردها بسیار خوب بوده و تحسین شدهایم و این بازمیگردد به شجاعت و رسالتی که آقای تابانمنش برای خودش تعریف کرده است.
این ناشر در پایان گفت: به عنوان ناشر از سازمان متبوعم تشکر میکنم که بین این همه ناشر که در این حوزه فعالیت میکنند، از ما حمایت کرد و اجازه داد به این عرصه وارد شویم.