
آینهای هزارتکه از زن ایرانی در «برای دختران این آبادی»

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دبیر مجموعه «برای دختران این آبادی» گفت: خیلی وقتها به این فکر میکردم آنچه در مقابل ماجرای پوشش انجام میدهیم، واکنشی است و کنشی نیست؛ کنش از جنس ایجاد حرکت و رسیدن به مطالبه مستمر و منجر به نتیجه و کنشی که از آگاهی ریشه گرفته باشد و در دام جریانهای به ظاهر زنانه فمنیستی نیفتاده و به دنبال حریم باشد. ما جمعیتی هستیم که به این پدیده باور داریم و این حریم برایمان محترم است و برایش تا حالا کارهای بسیاری انجام دادهایم. چرا تا الان روایتش نکردهایم؟ چرا تلاش و مطالبهمان را برای ماندگاری این حریم مطرح نکردهایم؟
سمیه عالمی درباره چالش روایت نکردن موضوع پوشش بیان کرد: یکی از چشم اسفندیارهای روایت ما این است که به دلیل مستورگی و حیایی که جوهر زن ایرانی است، خیلی وقتها روایت نکردهایم. مهمترین کنش در این ماجرا و این جنگیدن برای حفظ این حریم محترم را روایت نکردهایم. باید برای حفظ حریم از حاکمیت مطالبه کنیم.
عالمی درباره مطالبهگری روایتها از حکومت توضیح داد: مخاطب بسیاری از روایتهای این مجموعه حاکمیت است و زن محجبه را در مقام کنش قرار داده است. نگاههای دقیقی در روایتها وجود دارد و روایتها منظر دارند. برخی روایتها را شاید بیست بار خوانده باشم؛ اما باز هم موقع خواندن به خاطرم میآمد که چقدر این حرفها دیر دارد زده میشود و از سوی دیگر خوشحال بودم که چقدر در این خصوص گویا شدهایم.
برای زن صد سال آینده مینویسیم
دبیر این مجموعه روایت با اشاره به اینکه برخی از دوستان گرفتار محافظهکاری شدند و پیشنهاد ما را برای نوشتن نپذیرفتند، ادامه داد: ما داریم برای زن صد سال آینده مینویسیم و زنی که حفظ حریمش را با چه روشهایی مدیریت کرده.
این نویسنده درباره همکاریاش با نشر مهرستان اظهار کرد: با نشر مهرستان درباره موضوعات مشترکمان گفتوگو کردیم و محور این نشر زنان و مسائل خانواده بود. درباره چند موضوع حرف زدیم و این موضوع نقطه اشتراک ما شد. با نشر مهرستان پیوند خوردیم و کار شروع شد. کار بعدی نیز با این نشر در دست اقدام است که شامل مسئله دیگری از مسائل زنان امروز است و به دبیری معصومه امیرزاده منتشر خواهد شد. امیدوارم این زنجیره قطع نشود و این روایتها خلق و ماندگار شوند.
تصویر زن در ادبیات مخدوش است
سمیه عالمی درباره تصویر زن در ادبیات ایران تصریح کرد: چند سال پیش دعوت شدم تا از تصویر زن در ادبیات مکتوب بگویم. آنجا همه خواندههایم را سر خط آوردم تا ببینم چه تصویری از زن ایرانی در رمان فارسی شکل گرفته. نتیجه این شد که این تصویر فاصله جدی دارد با آن زنی که تاریخ ایران روایتش کرده و زنی که دارد زندگی میکند. تصویر مخدوشی از این زن در ادبیات وجود دارد و تصویر آن زن شاهنامهای و تکثر زنان فردوسی نبود. اینجا چیزی در ذهنم شکل گرفت که چه کسی باید این تصویر را بازنمایی کند؟ چه کسی باید زری سووشون را برومندتر کند؟ رفتیم به سمت بازنمایی درست از شخصیت زن ایرانی.
او در پایان گفت: دانش را همه دارند؛ اما بینش را هرکسی ندارد. نویسندگان مجموعه به دلیل بینشی که دارند، توانستند کار را به نتیجه برسانند. این کار آیینه هزار تکهای است که هرکس میتواند تصویری از خودش را در این تکهها پیدا کند.