
شعری درباره درخشش حضرت امام جواد علیهالسلام در مجلس علمی برپاشده از سوی مأمون + متن و فیلم
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، شعرخوانی آقای سیدعلی موسوی گرمارودی در حضور رهبر انقلاب در تاریخ ۱۳۸۸/۶/۱۴ در مدح امام جواد (ع):
مجلسی علمی بیارایید
گفت با درباریان مأمون
هر چه دانشمند از هر جا که بتوانید گرد آرید
وآنگه او، یعنی امام شیعیان، ابنالرّضا.
آن کودک نُهساله را
در صدر آن مجلس فرا دارید!
پرسشی فقهی از او دانشوری پرسد که درمانَد
کودکی از دانش فقهی چه میداند؟
من یقین دارم که نتواند
او میان جمع از پاسخ فرو ماند
مجلس از دانشوران پر بود
هر کسی بنشسته بود آنجا که او را نیک درخور بود
در کنار تختِ مأمون، جایگاه برترین دانشور دینی
در دگر سو، جای آن خورشید کوچک
جای آن کودک
سوی آن گر اندکی گردن بیفرازی
چهرهاش را نیز میبینی
چهرهای رخشنده و روشن
در نگاهش موجی آرام است و پُرژرفاست
گویی آن چشمان او دریاست
پرتو مهتابی و کمرنگ یک لبخند
در نگاه و در تبسّم، چشم و لب را میدهد پیوند
کودک است امّا...
صولت نوباوگان شیرها با اوست
کوچک است امّا...
قدرت اندیشگی، چون پیرها با اوست.
چون اشارت کرد مأمون
کرد آغازِ سخن، دانشور برتر
پیری از هفتاد افزونتر
شاید اندک بیش، اندک کم
نام او «یحیای بِن اَکثَم!»
رخصتی دِه تا بپرسم از توای فرزند پیغمبر!
پرسشی در نزد این مردان دانشور
آن امام راستان فرمود:
«آنچه خواهی پرس.»
گفت مرد آیا شکار اندر حرم را حکم فقهی چیست؟
چون کس آنجا افکند تیری.
گر شکاری کشت.
هیچ او را هست تدبیری؟
آن امام پاکجان پرسید:
او مُحِل بودهست یا مُحرم؟
اهل دانش بوده یا نادان؟
تیر را عمدا فکنده یا خطا کردهست؟
روز بوده یا به شب کاین ماجرا کردهست؟
آن چه را او کشت...
بچّهحیوان بود یا حیوان کامل بود؟
آن که صید افکند کودک بود یا انسان عاقل بود؟
نیز آیا او بُوَد بنده؟
یا که آزاد است و خادم نیست؟
او ز کار خود پشیمان است؟
یا که نادم نیست؟
کار او صید است؟
یا شکارش از سر شوق و تفنّن بود؟
وآنچه کرد آیا به احرام خود اندر عمره یا حج تمتّع بود؟
هر یک از اینها که پرسیدم حدود بیست...
در سؤالت نیست!
گر به واقع حکم حق را از سؤال خویش میجویی
خود بگو با من، میان این همه آیا سؤالت چیست؟
تا بگویم پاسخت را در خور هر یک که میگویی
بهت بیفرجام آن پرسنده و مأمون و مجلس را
بعد از این گفتار میدانی؟
من چه گویم آن چه را خود زین روایت بازمیخوانی