عصر جدید در ناوبری ایران/ آیا BeiDou چین میتواند به سلطه بلندمدت GPS آمریکا پایان دهد؟


به گزارش خبرنگار دانش و فناوری گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اعلام رسمی معاون وزیر ارتباطات مبنی بر حرکت ایران از سامانه موقعیتیاب جهانی (GPS) آمریکا به سمت مشابه چینی آن، Beidou (BeiDou)، بیش از یک تغییر فنی، یک بیانیه راهبردی و نقطه عطفی در تأمین امنیت ملی و حاکمیت فناورانه کشور است. این تصمیم، پاسخی قاطع به یک واقعیت انکارناپذیر است: در عصری که موقعیتیابی، شاهرگ حیاتی اقتصاد، لجستیک و دفاع مدرن است، اتکا به زیرساختی که در تملک و کنترل کامل وزارت دفاع یک دولت متخاصم قرار دارد، پذیرش یک آسیبپذیری دائمی است. در ادامه به بررسی فنی مقایسه ای بین بیدو چینی و جی پی اس آمریکایی میپردازیم:
تاریخچه سامانه ناوبری جی پی اس، ابزار جاسوسی از دل جنگ سرد
برای درک عمق این تصمیم، باید به ریشههای این دو فناوری بازگشت. تاریخچه GPS و BeiDou، داستان رقابت قدرتهای جهانی برای تسلط بر آسمان و دستیابی به استقلال استراتژیک است.
تاریخچه GPS: مولود نظامیگری جنگ سرد
سامانه موقعیتیاب جهانی یا GPS، مستقیماً از دل رقابتهای جنگ سرد متولد شد. پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۷ با پرتاب ماهواره اسپوتنیک، آمریکا را شگفتزده کرد، پنتاگون به دنبال توسعه فناوریهای فضایی برای کسب برتری نظامی افتاد. در دهه ۱۹۶۰، نیروی دریایی آمریکا سامانه TRANSIT و نیروی هوایی سامانه Timation را توسعه دادند. سرانجام در سال ۱۹۷۳، وزارت دفاع آمریکا این پروژههای موازی را در یک برنامه واحد به نام Navstar GPS ادغام کرد. هدف اولیه و بنیادین این پروژه، کاملاً نظامی بود: فراهم کردن اطلاعات دقیق موقعیت، ناوبری و زمانسنجی برای نیروهای مسلح ایالات متحده جهت هدایت دقیق موشکها، هواپیماها و سربازان.
اولین ماهواره این سامانه در سال ۱۹۷۸ به فضا پرتاب شد. با این حال، یک تراژدی، مسیر استفاده از آن را تغییر داد. در سال ۱۹۸۳، هواپیمای مسافربری کره جنوبی (پرواز ۰۰۷) به دلیل خطای ناوبری وارد حریم هوایی شوروی شد و مورد هدف قرار گرفت. پس از این فاجعه، رئیسجمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان، اعلام کرد که پس از تکمیل، خدمات GPS به صورت رایگان در اختیار کاربران غیرنظامی در سراسر جهان قرار خواهد گرفت. اما این اقدام بشردوستانه، ماهیت نظامی و کنترل انحصاری آن را تغییر نداد. آمریکا تا سال ۲۰۰۰، قابلیتی به نام "دسترسی انتخابی" (Selective Availability) را فعال نگه داشته بود که به وسیله آن، دقت سیگنال برای کاربران غیرنظامی به عمد کاهش داده میشد. این سابقه تاریخی به وضوح نشان میدهد که GPS همواره یک ابزار قدرت در دستان دولت آمریکاست که میتواند هر زمان اراده کند، آن را علیه دیگران به کار گیرد.
تاریخچه BeiDou، پاسخ چینی به جی پی اس آمریکایی
توسعه سامانه Beidou، پاسخ راهبردی چین به وابستگی تحقیرآمیز به GPS بود. چین که نمیخواست در حساسترین زیرساخت قرن بیست و یکم به رقیب استراتژیک خود وابسته باشد، یک برنامه سهمرحلهای بلندپروازانه را برای دستیابی به استقلال کامل تدوین کرد:
مرحله اول (BeiDou-1): این فاز که در سال ۲۰۰۰ عملیاتی شد، یک سامانه آزمایشی با پوشش محدود برای خود چین بود. این سیستم اولیه، بیشتر برای کسب تجربه و اثبات طرح مفهومی بود و پایههای توسعه آینده را بنا نهاد.
مرحله دوم (BeiDou-2): از سال ۲۰۰۴ کلید خورد و در سال ۲۰۱۲ با پوشش کامل منطقه آسیا-اقیانوسیه به بهرهبرداری رسید. این گام، استقلال منطقهای چین و کشورهای همپیمان آن را تضمین کرد و به آنها اجازه داد از زیر سایه GPS خارج شوند.
مرحله سوم (BeiDou-3): این فاز نهایی که در سال ۲۰۲۰ با موفقیت به پایان رسید، با استقرار منظومهای کامل از ماهوارهها، خدمات Beidou را به سطح جهانی رساند و چین را به یک قدرت تمامعیار در عرصه ناوبری ماهوارهای تبدیل کرد.
تاریخچه Beidou، داستان یک اراده ملی برای شکستن انحصار، دستیابی به استقلال و در نهایت، ارائه یک فناوری برتر به جهان است.
برتریهای فنی BeiDou؛ فراتر از یک جایگزین برابر
تحلیل فنی نشان میدهد که Beidou صرفاً یک معادل برای GPS نیست، بلکه در جنبههای کلیدی از معماری هوشمندانهتر و قابلیتهای پیشرفتهتری برخوردار است. این برتریها به ویژه برای کشوری در موقعیت جغرافیایی ایران، اهمیت دوچندان دارد.
نخستین و مهمترین برتری، معماری منظومه ماهوارهای ترکیب ی آن است. در حالی که GPS تنها از ماهوارههای در حال گردش در مدار میانی (MEO) استفاده میکند، Beidou از سه نوع ماهواره به صورت همزمان بهره میبرد: ماهوارههای ثابت نسبت به زمین (GEO)، ماهوارههای در مدار شیبدار (IGSO) و ماهوارههای مدار میانی (MEO). این معماری هوشمندانه به این معناست که بر فراز منطقه غرب آسیا، همواره ماهوارههایی با زاویه بهینه و سیگنال قوی وجود دارند. این ویژگی، پایداری و دقت سیگنال را به ویژه در محیطهای چالشبرانگیز مانند درههای عمیق، مناطق کوهستانی و یا در میان ساختمانهای بلند شهرهای بزرگ—نقاطی که سیگنال GPS ضعیف یا مسدود میشود—به شکل چشمگیری بهبود میبخشد.
دومین برتری، قابلیتهای منحصر به فردی است که GPS فاقد آنهاست. برجستهترین این قابلیتها، سرویس ارتباط پیام کوتاه (SMC) است. این ویژگی انقلابی به کاربران اجازه میدهد تا حتی در غیاب کامل شبکههای تلفن همراه و اینترنت، از طریق دستگاه خود پیامهای متنی ارسال و دریافت کنند. این قابلیت به تنهایی یک مزیت استراتژیک برای ایران است؛ از ارتباط امن یگانهای نظامی در نقاط مرزی گرفته تا هماهنگی تیمهای امداد و نجات در زمان بحران و ارتباط با ناوگان تجاری در آبهای دوردست. علاوه بر این، Beidou در سامانه جهانی جستجو و نجات، قابلیت ارسال بازخورد به فرد مضطر را دارد و به او اطلاع میدهد که سیگنال اضطراریاش دریافت شده است؛ قابلیتی که میتواند در لحظات بحرانی، امیدبخش و نجاتدهنده باشد.
از نظر دقت نیز، در حالی که دقت خدمات عمومی هر دو سامانه در حد چند متر و قابل مقایسه است، معماری پیشرفتهتر و سیگنالهای قدرتمندتر Beidou، پتانسیل دستیابی به دقتهای بالاتر در حد سانتیمتر و میلیمتر (با استفاده از سامانههای کمکی) را فراهم میآورد و آن را در لبه فناوری جهانی قرار میدهد.
امنیت ملی و مسله موقعیت یابی ماهواره ای
مهمترین دلیل برای این گذار استراتژیک، امنیت ملی است. وابستگی به GPS، ایران را در برابر دو تهدید دائمی قرار میدهد: تهدید قطع یا کاهش دقت خدمات به عنوان یک اهرم فشار سیاسی از سوی آمریکا، و تهدید بهرهبرداری خصمانه از آن توسط دشمنان برای هدایت تسلیحات علیه منافع کشور. در واقع، ایران نمیتواند به زیرساختی متکی باشد که همزمان به عنوان سلاحی علیه خودش به کار میرود.
انتخاب Beidou این معادله خطرناک را بر هم میزند. کنترلکننده این سامانه، چین، به عنوان یک شریک راهبردی برای ایران، فاقد هرگونه انگیزه سیاسی برای ایجاد اختلال در خدمات آن است. این امر امنیت و اطمینان راهبردی را برای زیرساختهای حیاتی کشور به ارمغان میآورد. این انتخاب، به معنای خروج از اکوسیستم فناورانه یک دولت متخاصم و ورود به یک اکوسیستم امنتر است که امکان توسعه فناوریهای بومی و نرمافزارهای داخلی را بدون نگرانی از تحریمها یا درهای پشتی (Backdoors) فراهم میکند.
تغییر رویکرد، گامی بلند به سوی حاکمیت و آیندهای ایمن
تصمیم ایران برای جایگزینی GPS با BeiDou، یک اقدام دفاعی هوشمندانه و یک سرمایهگذاری آیندهنگرانه است. این گذار، کشور را از زیر سایه یک تهدید دائمی امنیتی خارج کرده و به یک فناوری پیشرفتهتر، با قابلیتهای برتر و تحت کنترل یک شریک قابل اعتماد متصل میکند. Beidou با معماری ایمن تر، خدمات انحصاری استراتژیک و ضریب اطمینان سیاسی بالا، نه تنها تمام نیازهای ایران را برآورده میکند، بلکه فرصتهای جدیدی را برای رشد و توسعه در عرصههای مختلف میگشاید.
البته مسله استفاده از مکان یاب خارجی، باید در مسیر اصلاح و تعریف نسخه بومی قرار گیرد و توسعه سامانه مکان یابی ماهواره ای بومی باید در دستور کار نهاد های ذی ربط قرار بگیرد.
با توجه به پیچیدگی این ابرپروژه و هزینه بالای مالی و زمانی آن، تا زمان تکمیل پروژه مسله مسیریاب اجباراً باید از طریق همکاری با سکو های خارجی صورت گیرد که نسخه های ایمن تر و همسوتر با امنیت ملی کشور انتخاب های مناسب تری هستند. در نهایت، این انتخاب، گامی استوار در مسیر تحقق حاکمیت ملی و استقلال فناورانه در دنیای پیچیده امروز است؛ دنیایی که در آن، استقلال درشبکه، به اندازه استقلال بر روی خاک اهمیت دارد.