
درمان بیماران مبتلا به افسردگی با تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پژوهشگران دانشگاه تهران به سرپرستی دکتر رضا کاظمی با همکاری پژوهشگران دانشگاه استفورد به سرپرستی دکتر مهین آدامسون، در قالب یک کارآزمایی بالینی به بررسی اثرات rTMS در بهبود بی لذتی در بیماران مبتلا به افسردگی پرداختند که نتایج این بررسی، نشان داد تحریک مغناطیسی فراجمجمهای میتواند منجر به کاهش بی لذتی در بیماران افسرده شود.
دکتر رضا کاظمی، عضو هیأت علمی دانشکده کارآفرینی و سرپرست این تیم پژوهشی، درباره اهمیت پژوهش انجام شده، گفت: «افسردگی یکی از شایعترین اختلالهای روانپزشکی است. تاکنون داروهای ضد افسردگی توانستهاند علائم این بیماری را بهصورت کلی کاهش دهند؛ علیرغم کاهش کلی علائم افسردگی برخی از علائم یا تحت تأثیر داروها نیستند و یا خیلی کم از داروهای ضد افسردگی تأثیر میپذیرند.»
دکتر کاظمی افزود: «یکی از چالشهای اصلی در درمان افسردگی، درمان اختصاصی علائم است. بی لذتی بهعنوان علامت اصلی این بیماری، باعث اختلال جدی در عملکرد بیماران افسرده میشود و هیچ درمان دارویی برای بر طرف کردن این علامت وجود ندارد.»
سرپرست تیم پژوهشی دانشگاه تهران گفت: «تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای (rTMS) یکی از روشهای درمانی جدید برای درمان افسردگی است که در سال ۲۰۰۸ مورد تأیید سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) برای درمان این بیماری قرار گرفته است. در این روش فرد در حالی که هشیار است بر روی یک ناحیه خاص از قشر جلوی پیشانی تحریک مغناطیسی را دریافت میکند.»
وی این روش درمان را یک روش بسیار ایمن و با حداقل عوارض جانبی توصیف کرد و گفت: «طبق مطالعات پیشین، ما این چنین فرضیهسازی کردیم که rTMS بهخاطر اثرگذاری بر روی سطوح گلوتامات، متأثر شدن ساختارهای اصلی مدار پاداش اعم از VMPFC و ACC با تحریک DLPFC، قادر خواهد بود بی لذتی را در بیماران افسرده کاهش دهد.»
دکتر کاظمی درباره چگونگی و روش انجام این بررسی، گفت: «۶۱ بیمار افسرده در قالب ۳ گروه (دو گروه تحریک یک طرفه بر روی قشر پیش پیشانی پشتی جانبی چپ و تحریک دوطرفه برروی قشر پیش پیشانی چپ و راست و یک گروه تحریک ساختگی) تحریک مغناطیسی را به مدت ۲۰ جلسه دریافت کردند و به منظور شناسایی پیشبینی کنندههای پاسخ به بی لذتی در خط پایه (قبل از شروع درمان) از بیماران EEG ثبت گرفته شد. نتایج این پژوهش که در مجله Scientific reports منتشر شده نشان داد که تحریک مغناطیسی بر روی قشر پیش پیشانی هم در تحریک یک طرفه بر روی قشر پیش پیشانی چپ و هم در هر دو نیمکره میتواند منجر به کاهش بیلذتی در بیماران افسرده شود. در گروه تحریک دوطرفه حتی بیماران افسردهای که کاهش ۵۰ درصدی در علائم نداشتند، بهبودی معنیداری در بی لذتی داشتند.»
وی اظهار داشت: «علاوه بر کاهش علائم بیلذتی، موضوع دیگری که در این مطالعه به دنبال بررسی آن بودیم، پیدا کردن نورومارکر جهت پیش بینی پاسخ به کاهش بی لذتی بود. ویژگیهای بیماران در خط پایه (قبل از شروع درمان) کمک میکند قبل از توصیه این درمان به بیماران یک برآورد اولیه از احتمال پاسخدهی فرد به درمان داشته باشیم که همین امر باعث کمک به اقتصاد سلامت و توصیه به درمان مناسب برای فرد میشود.»
وی افزود: «نتایج مطالعه ما نشان داد در گروه تحریک دو طرفه، بیمارانی که در خط پایه عدم تقارن آلفا را در نواحی خلفی (PAA) یا قدامی (FAA) نیمکره راست داشتند کاهش در بی لذتی داشتند. در گروه تحریک یک طرفه، بیمارانی که عدم تقارن آلفا در نواحی قدامی چپ (پیشانی) یا عدم تقارن آلفا در نواحی خلفی راست داشتند کاهش در بی لذتی داشتند.»
دکتر کاظمی گفت: نتایج مطالعه ما نشان داد rTMS برای کاهش بیلذتی مؤثر است و میتواند بهعنوان یک درمان مؤثر برای کاهش علائم بی لذتی در نظر گرفته شود. همچنین عدم تقارن آلفا، پیشبینی کننده بهتری برای بی لذتی است.»
این پژوهش مشترک با همکاری دکتر رضا کاظمی، عضو گروه توسعه کارفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران و دکتر رضا رستمی، عضو گروه روانشناسی شناختی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران و دکتر مهین آدامسون، دکتر آنجلا فیلیپس و دکتر جان کوتزی از دانشگاه استنفورد انجام شده است.
نتایج این پژوهش از طریق لینک https://www.nature.com/articles/s۴۱۵۹۸-۰۲۴-۸۵۰۵۷-w در دسترس علاقهمندان است.