
لحظه انفجار بمب اتمی و ویرانی گسترده حاصل از آن

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در ۱۵ مرداد سال ۱۳۲۴ (۶ اوت ۱۹۴۵) شهر هیروشیما در ژاپن شاهد نخستین بمباران اتمی تاریخ جهان از سوی آمریکا شد. این رویداد فاجعهبار، همراه با بمباران ناگازاکی طی چند روز بعد، نهتنها تصمیم ژاپن برای تسلیم در جنگ جهانی دوم را قطعیتر کرد، بلکه آغازگر عصر هستهای نیز بود. اکنون، هشتاد سال از آن واقعه گذشته است، اما تصاویر ویرانیهای بهجا مانده همچنان یادآور قدرت مرگبار سلاحهای هستهای هستند.
بمباران هیروشیما ساعت ۸:۱۵ صبح آن روز سرنوشتساز آغاز شد. بمب اتمی که «پسر کوچک» نام داشت، توسط بمبافکن B-۲۹ نیروی هوایی ارتش آمریکا حمل میشد. هرچند قدرت تخریب «پسر کوچک» معادل تنها ۱۲.۵ کیلوتن TNT در مقایسه با سلاحهای هستهای امروزی ناچیز بهنظر میرسید، اما همین میزان کافی بود تا با انفجار در ارتفاع ۱،۹۰۰ پایی، ۱۲.۹ کیلومتر مربع از شهر را با خاک یکسان شود.
هنگامی که بمبافکن به سوی هدف خود، پل «آئوی» در هیروشیما، پیش میرفت، هواپیمای همراه آن (یک فروند بوئینگ B-۲۹-۴۵-MO سوپرفورترس) مأموریت داشت از رویدادهایی که در شرف وقوع بود، عکسبرداری کند. «راسل گاکنبک»، عکاس این پرواز، بعدها گفت که هیچ تصوری نداشت قرار است شاهد نخستین انفجار سلاح هستهای در تاریخ باشد، اما با این حال موفق شد لحظه انفجار را به تصویر بکشد.
تنها یک ثانیه پس از انفجار «پسر کوچک»، گوی آتشینی به قطر ۲۷۴ متر شکل گرفت که دمای سطح زمین را به حدود ۳،۸۷۱ درجه سانتیگراد رساند. این حرارت مرگبار، ساختمانها را ذوب کرد، انسانها و حیوانات را خاکستر کرد و موج انفجاری که به دنبال آن آمد، دو سوم سازههای شهر را ویران ساخت. در همان لحظه، ۸۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و تا پایان سال، شمار قربانیان به بیش از ۱۰۰ هزار نفر دیگر رسید.
هرچند تصاویر ابر قارچی بهتنهایی هولناکاند، اما ابعاد واقعی تأثیر بمب را تنها میتوان از سطح زمین درک کرد. برای نمونه، بمب تقریباً درست بر فراز «سالن نمایشگاه بازرگانی استان هیروشیما» منفجر شد. پس از انفجار، این ساختمان به اسکلت بتنیاش فروکاسته و تمامی سازههای اطراف آن به کلی نابود شدند. امروز، این بنا بهعنوان تنها سازه باقیمانده در آن محدوده، یادگاری شبحگونه از آن فاجعه است.
با وجود آگاهی امروز ما از عظمت و ابعاد این رویداد، بمباران در ابتدا تأثیر چندانی بر ژاپن بهطور کلی نگذاشت. دلیلش این بود که تقریباً هیچکس واقعاً نمیدانست چه اتفاقی افتاده است. بسیاری از دانشمندان ژاپنی حاضر به باور این نبودند که دشمنانشان توانستهاند بمب اتمی بسازند، چه رسد به آنکه از آن علیه ژاپن استفاده کنند. البته آن زمانی که نخستین گزارش مقدماتی به توکیو رسید، امپراتور ژاپن پیشتر برای اعلام تسلیم کشور فراخوانده شده بود و ژاپن بهطور رسمی در ۱۹ مرداد ۱۳۲۴ (۱۰ اوت ۱۹۴۵) تسلیم شد.
برخلاف باور رایج، ژاپنیها در آن زمان از جنگ خسته شده بودند و در حال آماده شدن برای تسلیم بودند، بنابراین بمبها فقط در تسریع این تصمیم تأثیر داشتند و عامل اصلی آن نبودند. در واقع، نیروی محرکه پشت تصمیم آمریکا برای انداختن بمب بیشتر دانشمندان و مهندسینی بودند که این سلاحها را ساخته بودند. اگرچه افرادی مثل جی. رابرت اوپنهایمر بعدها از این اتفاقات ابراز تأسف کردند، اما در آن زمان مشتاق بودند تا قدرت ساخته خود را در عمل و بر روی یک شهر ببینند.
در روزهای پس از تسلیم ژاپن، ایالات متحده و متحدانش کشور را اشغال کردند و مردم در تلاش بودند تا آنچه اتفاق افتاده را درک کنند و جان کسانی را که از انفجار جان سالم به در برده بودند نجات دهند. علاوه بر کسانی که مستقیماً بر اثر بمب جان خود را از دست دادند، نسلهای بعدی کودکان ژاپنی نیز تأثیرات ناشی از تابشهای رادیواکتیو را نشان دادند. پنج تا شش سال پس از بمباران، افزایش قابل توجهی در موارد لوکمیا (سرطان خون) در میان بازماندگان مشاهده شد و حدود پنج سال بعد از آن، ابتلا به سرطانهای تیروئید، ریه و پستان در بازماندگان شروع شد.
اتفاقات هیروشیما و ناگازاکی شاید به نظر دور و مربوط به گذشته باشد، اما امروز دوباره تهدید سلاحهای هستهای بر افق جهان سایه افکنده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، از بازگشت دو زیردریایی حامل دهها سلاح هستهای خبر داد که قدرت انفجاریشان به مراتب فراتر از بمبهایی است که در سال ۱۹۴۵ بر ژاپن انداخته شدند. گفته میشود این تصمیم ترامپ واکنشی به اظهارات «بسیار تحریکآمیز» دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه، بوده است.
فعلاً مشخص نیست این تصمیم، بازی سیاسی صرف است یا واقعاً تغییری در وضعیت امنیتی جهان، اما همین موضوع به ما یادآوری میکند که سلاحهای هستهای هنوز هم یک معضل جدی و همیشگی برای بشریت هستند.