کد خبر:۱۸۲۸۳۴
آنچه در هفت گذشت؛

دوسالگي هفت در هاله‌اي از بي‌تدبيري و بدشانسي

سازندگان برنامه تلويزيوني هفت در تصميمي حيرت انگيز با كنار گذاشتن مسعودفراستي از برنامه ديشب و حذف بخش نقد فيلم آن هم به دليل حضوري كه بنا بود داريوش مهرجويي داشته باشد پايه گذار يك بدعت عجيب و خيره كننده و ...
به گزارش خبرنگار فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، برنامه ديشب هفت به مناسبت آغاز سومين سال پخش اين مجموعه تلويزيوني يك برنامه ويژه بود، برنامه‌اي كه بنا بود در آن هم به مناسبت دو سالگي هفت و هم به خاطر فيلم «نارنجي پوش» و آيتم‌هاي ويژه‌اي كه براي داريوش مهرجويي تدارك ديده بود، برنامه‌اي خاص و ديدني باشد و شروع سومين سال توليد برنامه تلويزيوني هفت را با اتفاقي ويژه آغاز كند.

اما آنچه ديشب رخ داد كاملاً نتيجه‌اي عكس به همراه داشت و مي‌توان گفت يكي از حيرت آورترين موقعيت‌هاي پيش آمده براي دست اندركاران اين برنامه تلويزيوني طي دو سال گذشته بود، ديشب واقعاً براي برنامه هفت شب خوبي نبود، شبي كه هفت در هاله‌اي از بي‌تدبيري و بدشانسي گير افتاد و نتوانست آنچه براي مخاطبانش تدارك ديده بود آنطور كه مي‌خواست و انديشيده بود به اجرا برساند.

اتفاق اصلي از آنجا آغاز شد كه داريوش مهرجويي علي‌رغم قولي كه داده بود در برنامه حضور نيافت و از سوي ديگر عليرضا سجادپور هم حاضر نشد در مناظره ويژه هفت حضور يابد و درباره وضعيت اخير سينماي ايران و مشكلات پيش آمده در آن به گفت‌وگو بپردازد.

اما اين همه در حالي بود كه سازندگان برنامه تلويزيوني هفت در تصميمي نادر و حيرت انگيز و با كنار گذاشتن مسعودفراستي از برنامه ديشب و حذف بخش نقد فيلم آن هم به دليل حضوري كه بنا بود داريوش مهرجويي داشته باشد پايه گذار يك بدعت عجيب و خيره كننده و تاثرآور در اين برنامه شدند كه البته ناگفته نماند اين كارشان بي‌جواب نماند و شد آن چه شد!
 
چطور سازندگان برنامه هفت به اين نتيجه مي‌رسند كه به مناسبت حضور يك فيلمساز؛ حال اين فيلمساز هركسي كه باشد با هر پيشينيه‌اي و سابقه‌اي و هر سن و سالي، مهمترين بخش برنامه را حذف كنند و منتقد جدي و فرهيخته آن را كنار بگذارد آيا چنين عملي به مسلخ بردن نقد و ذبح كردن باب گفت‌وگو آن هم به دلايل نادرست و بي‌جا نيست؟!
 
در واقع مي‌توان گفت حذف بخش نقد و خارج كردن منتقد از برنامه براي برنامه‌اي مثل هفت كه نقد و تحليل بنا بود جايگاه ويژه‌ و برتري در آن داشته باشد بيشتر به يك انتحار و خودزني مي‌ماند كه باعث مي‌شود هم اعتماد بينندگان از برنامه سلب شود و هم ذات و ماهيت اصل برنامه مورد خدشه وارد گردد و حال بايد ديد توليدكنندگان برنامه هفت و تصميم ‌گيرندگان آن براي خدشه‌اي كه بر اعتماد مخاطبانش پديد آمده چه تدبيري خواهد انديشيد و چگونه اين زخم را ترميم خواهند كرد؟

در نهايت بايد گفت آنچه در برنامه ديشب هفت رخ داد محصول بي‌تدبيري اهالي هفت از يك‌سو و بدشانشي آنها از سوي ديگر بود و آنها با نوع برنامه‌ريزي خاصي كه ديشب از خود نشان دادند يكي از غيراصولي‌ترين و غيرقابل دفاع‌ترين موقعيت‌ها را براي برنامه هفت پيش آوردند كه بي‌ترديد مي‌توانستند با قدري دقت و ملاحظه و ايستادگي بر مواضع اصلي برنامه و عدم حذف بخش مهم نقد فيلم از همه اين وقايع جلوگيري كنند كه البته چنين نشد!
 
اما در كنار همه اين اتفاقات و خودداري مهرجويي از حضور در برنامه كه به هر دليلي مي‌تواند افتاده باشد و نيز درحالي كه عليرضا سجاد پور هم حاضر به سخن‌گفتن در مورد وضعيت اين روزهاي سينماي ايران نشد، فريدون جيراني به عنوان تهيه كننده و مجري هفت گزينه‌اي همچون مسعود ده‌نمكي را جايگزين مدعوين قبلي كرد كه البته با تمام نكات و مباحثي كه در طول اين گفت‌وگوي شتابزده و نه چندان ملتزم رخ داد اما به هيچ وجه نتوانست بي‌تدبيري و بدشانسي پديد آمده در برنامه ديشب را جبران كند و آنها را بپوشاند.
 
هر چند در سخنان ده‌نمكي نكات قابل تامل و مهمي وجود داشت كه مي‌بايست در فصلي جداگانه مورد توجه و تحليل قرار بگيرد، نكات مهمي كه طي آنها به نوعي آسيب شناسي از وضعيت كنوني حاكم بر فضاي سينماي كشور پرداخته و تحليل‌هاي جدي و قابل تامل از ساختار سياست‌گذاري‌هاي فرهنگي مسئولان كشور ارائه داد.

گرچه اين بخش به صورتي شتابزده و بي‌برنامه به مخاطبان ارائه شد اما قطعاً مي‌توان گفت مفيدترين و شنيدني‌ترين بخش برنامه ديشب هفت همين گفت‌وگوي جيراني و ده‌نمكي بود كه در جاي خود بدان خواهيم پرداخت.

و اما بخش نهايي برنامه ديشب هفت تحليل سينماي مهرجويي بود با حضور نيما حسني‌نصب و محمد باغباني كه البته در غياب مسعود فراستي، نه از جديت و استحكام فكري و بينش سينمايي درخوري برخوردار بود و نه آن التزام به يكپارچگي مورد توقع و لازم را در برداشت و بيشتر حول يك سري نظريات شخصي و آن هم بدون اتكاء به مباني محكم سينمايي كه خواست دو منتقد جوان بود، مي‌گشت و براي مخاطبان برنامه محصول قابل توجه و چندان مفيدي در برنداشت.
 
و بالاخره آن مصاحبه از قبل ضبط شده با داريوش مهرجوي كه به خوبي نشان داد كارگردان نام‌ آشنا، باسابقه و حرفه‌اي سينماي ايران، اين روزها در فضاي ديگر سير مي‌كند و شايد ديگر نتوان نشانه‌هاي جذاب و روشن تكاپوي منحصر به فرد او را در فلسفه و سينما از خلال آثار امروزينش دنبال كرد و شايد راه ديگري باقي نمانده باشد جز آنكه به همين فيلم‌هايي كه «نارنجي پوش» از ساختار محتوايش نمايندگي مي‌كند دلخوش كرد و مهرجويي را به عنوان پديدآورنده آثاري همچون «گاو»، «اجاره نشين‌ها»، «هامون»، «ليلا»، «پري»، «سارا» و غيره به خاطره‌ها سپرد!
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار