سفر هیلاری کلینتون به میانمار، تیر خلاص اصلاحات غربی بر پیکر مسلمانان این کشور بود که ...
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سعید مستغاثی در وبلاگ شخصی خود در خصوص کشتار مسلمان میانمار یادداشتی را به بهانه فیلم «بانو» ساخته لوک بسون نوشته است که به این شرح است:
«دیگر موضوع قریبی نیست که کارخانه به اصطلاح رویاسازی هالیوود برای عملیات امپریالیستی ایالات متحده در نقاط مختلف جهان زمینه چینی کرده و به نوعی ویترین این سیاست ها باشد. زمینه های جنگ ویتنام، ماجرای 11 سپتامبر، لشکر کشی به خاورمیانه و اشغال افغانستان و عراق (که تا امروز بنا به مستندات منتشر شده از سوی منابع غربی همچون نشریه معتبر «لنست»، منجر به کشته شدن بیش از 1/5 نفر تنها در عراق شده) گوشه ای از این همراهی هالیوود با پنتاگون و تینک تانک های ایالات متحده بوده است.
صحنهای از قتل عام مسلمانان در میانمار که توسط فیلم «بانو» زمینه افکار عمومیاش فراهم آمد
اینک در حالی که خبر نسل کشی مسلمانان در میانمار، وجدان بشریت را به درد آورده و براساس آمار انتشار یافته خبر تکان دهنده مرگ مظلومانه بیش از 50 هزار مسلمان در این کشور، برگ سیاه دیگری بر جنایات تاریخ بشر افزوده، درمی یابیم از حدود یک سال پیش که نسل کشی یاد شده آغاز گشته، فیلمی برروی پرده سینماهای جهان نقش بسته است که به مبارزات بودایی ها علیه حکومت نظامیان در برمه یا همان میانمار و رنجی که ظاهرا طی سالهای متمادی به خاطر این مبارزات متحمل شدند، می پردازد. فیلمی به نام «بانو» ساخته فیلمساز شناخته شده هالیوود، لوک بسون و با بازی میشل یه ئو درباره آنگ سان سو چی، رهبر انقلاب مخملی میانمار که بنا براسناد منتشر شده، از سوی بنیادهای معلوم الحال صهیونی-آمریکایی مانند بنیاد آلبرت اینشتین یا بنیاد جامعه باز متعلق به جرج سوروس صهیونیست، برکشیده و حمایت شد.
صحنهای دیگر از نسلکشی مسلمانان در میانمار به دست بوداییان
در این فیلم که طی یک سال گذشته در سراسر جهان به نمایش درآمده و اکران جهانی آن هنوز ادامه دارد، آنگ سان سو چی که یک انگلیسی برمه ای تبار است و همسرش در بخش استراتژیک دانشگاه آکسفورد، متخصص بررسی و مطالعه برروی کشورهای آسیای جنوب شرقی بوده، در سال 1988 به برمه بازمی گردد تا رهبری اغتشاشات نوپای این کشور را به عهده بگیرد، در حالی که به قول خودش تا پیش از آن حتی یک کلمه در جلوی جمع حرف نزده بود ولی در برمه ساعت ها برای مردم سخنرانی مهیج درباره آزادی و دمکراسی ایراد می نماید!
او با همکاری سفارت انگلیس در رانگون (پایتخت برمه) مردم را علیه نظامیان برانگیخته و به عنوان رهبر تظاهرات و اعتراضات در زیر پوشش نهادی به نام اتحادیه ملی دمکراسی معرفی شد، درحالی که کلیه حمایت های مادی و معنوی و حتی چاپ و توزیع اعلامیه هایش از سوی سفارت انگلیس صورت می گرفت. (و این در فیلم «بانو» به روشنی نشان داده می شود.)
این تصویری از سرکوب بوداییان توسط نظامیان در فیلم «بانو» نیست، این تصویر واقعی خانههای مسلمانان است که در آتش خشم بوداییان صلح طلب میسوزد
در واقع فیلم «بانو» نمایشی تبلیغاتی و پروپاگاندای سیاسی برای اقدامات و حرکات بانو آنگ سان سو چی در طول حدود 20 سال مبارزه به اصطلاح غیرخشونت آمیز وی به نظر می آید، از وقتی که به خاطر بیماری مادرش به برمه برمی گردد تا قرار گرفتن غیرمتقربه اش در راس جنبش آغاز شده، تا حصر در خانه، تا جایزه نوبل صلح، تا اینکه همسرش پس از عدم دریافت اجازه مجدد برای دیدار آخر با سوچی بر اثر بیماری سرطان فوت می کند و ... و بالاخره تا به میدان آمدن راهبان بودایی در مقابل معبد «شوداگون پاگوندا» و شکستن حصر بانو سوچی و بازگشت به اصطلاح آزادی و دمکراسی را به برمه یا میانمار کنونی!
آیا این راهبان بودایی، همان ها هستند که به خاطر منش صلح طلبانه و ضد خشونت آمیزشان، به آنگ سان سوچی جایزه صلح نوبل دادند؟!
نگاهی به وقایع یک سال اخیر میانمار نشان می دهد که حاکمان میانمار برای رها شدن از تحریم های مختلف کشورهای غربی، چگونه با هدایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا گام به گام در جهت اهداف و نیات امپریالیستی آنها حرکت کرده و دقیقا پس از آخرین ملاقات کلینتون با رئیس جمهوری کنونی میانمار و قول برداشته شدن تحریم ها، کشتار و نسل کشی مسلمانان در این کشور آغاز شد. گویا که ایالات متحده و اتحادیه اروپا، شرط کاهش و لغو تحریم ها را قتل عام مسلمانان قرار داده بود.
این ها اجساد سوخته مسلمانانی است که از نظر منادیان حقوق بشر، انسان نبودند!
اینک همان بودایی هایی که در فیلم لوک بسون، صلح طلب و آزادیخواه و ضد خشونت نمایانده شدند و از همین روی رهبرشان یعنی بانو آنگ سان سوچی جایزه صلح نوبل را در سال 1991 دریافت کرد، آزادانه به قتل و غارت مسلمانان پرداخته و شنیع ترین رفتارهای خشونت طلبانه را در حق اقلیت مسلمان میانمار روا می دارند که عکس های مخابره شده از این فجایع دل هر انسانی را به درد می آورد، اما همان سازمان های بین المللی و حقوق بشری که مثلا برای کشته شدن یک راهب بودایی در تظاهرات اکتبر 2007 راهبان بودایی، غوغا به پا کردند، شورای امنیت تشکیل جلسه داد و رئیس جمهوری آمریکا از تشدید تحریم ها سخن گفت، اینک لب فرو بسته و حتی سخنی برزبان نمی آورند، در حالی که براساس اخبار و آمارهای تایید شده تا کنون، بیش از 52 هزار نفر کشته شده اند و به بیش از 5000 زن مسلمان تجاوز شده و کودکان معصوم زنده زنده کباب می شوند و منازل آنان و بیش از 22 مسجد سوخته و ویران شده است. به جز این کشته ها، حدود 30 هزار نفری ربوده شده اند که ظاهرا پس از چند روزی شکنجه، فرجامی جز گورهای دسته جمعی -مانند آنچه در بوسنی اتفاق افتاد!- یا سوختن در آتش و ... برای آنها نمی شود تصور کرد.
به راستی اینک آن انسان دوستی های پرسوز و گداز خانم آنگ سان سو چی که در فیلم «بانو» لوک بسون مشاهده می کنیم که حتی خانواده اش را به خاطر وطن ترک می کند، کجا رفته است؟ آیا این مسلمانان قتل عام شده، هموطنان این بانوی صلح طلب و ضد خشونت نبودند؟! آیا حداقل انسان نیستند تا بازهم بانوی به اصطلاح پولادین برمه، اعتصاب غذا کند و زندگی اش را برای مردمش به خطر اندازد؟ نکته مهم اینکه این بانوی به اصطلاح انسان دوست حتی کلمه ای درباره قتل عام فجیع بیش از 50 هزار انسان برزبان نیاورده و فعلا درپی آن است که برای دریافت جایزه صلح نوبل خود که در سال 1991 به وی اهداء شد، ولی در مراسم مربوطه حضور نداشت، به نروژ رفته و در مقابل نسل کشی هموطنان مسلمانش، آن را دریافت نماید!!
و این هم جناب لوک بسون است که هنرپیشهاش را برای نقش جعلی بانوی صلح طلب هدایت میکند
با توجه به این واقعیات، به نظر می رسد آنچه در فیلم «بانو» توسط امثال لوک بسون از مبارزات و انقلاب و رهبران آن در برمه به تصویر کشیده شد، جز زمینه سازی برای نسل کشی فوق نبود که پس از گذشت بیش از 20 سال از شروع مبارزات فوق، در آستانه کشتار و قتل عام مسلمانان میانمار برپرده سینماها رفت تا بار دیگر هالیوود به عنوان پیش قراول و خط مقدم جبهه صلیبیون امروز غرب، زمینه افکار عمومی را برای انتقام تاریخی از مسلمانان فراهم آورد.
بازماندگان مسلمان در سوگ از دست رفتگان خویش ...
گفته می شود پس از مذاکرات انجام گرفته میان اتحادیه اروپا و فرستادگان سازمان ملل با دولت میانمار، این دولت متعهد شد که اصلاحاتی را در زمینه رعایت حقوق بشر انجام دهد. از آن زمان بود که قوانینی بر ضد مسلمانان به تصویب رسید و کشتار مسلمانان توسط بودائیان افراطی آغاز گردید. پس از این کشتار بود که بان کی مون اعلام کرد جهان باید پاسخ خواسته ملت میانمار برای دستیابی به دموکراسی و پیشرفت را بدهد و تحریمهای اقتصادی علیه این کشور را لغو کند.
وی طی سخنرانی در پارلمان میانمار همچنین خواستار کمک غرب به این کشور آسیای جنوب شرقی برای تکمیل اصلاحات مذکور شد. کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با اشاره به تصمیم گیری وزرای خارجه این اتحادیه درباره میانمار از لغو تحریم ها علیه این کشور خبر داد. اشتون اصلاحات دموکراتیک در میانمار دلیل لغو تحریمها علیه این کشور خواند.
رئیس جمهوری آمریکا نیز از آنچه اصلاحات در میانمار نامید، حمایت کرد و دستور تسهیل تحریم ها علیه میانمار را صادر کرد.
در بیانیه اوباما همچنین آمده بود: «کاهش تحریمها نشانهای روشن در حمایت ما از اصلاحات است و مشوقهای فوری برای اصلاحطلبان و فواید قابل توجه برای مردم میانمار به همراه میآورد.»
اما سفر هیلاری کلینتون به میانمار ، تیر خلاص اصلاحات غربی بر پیکر مسلمانان این کشور بود. محور اصلی سفر کلینتون به میانمار بهبود مناسبات آمریکا و میانمار اعلام شد و وزیر خارجه آمریکا در دیدار با تین سین، رئیس جمهوری میانمار از دولت این کشور خواست به اصلاحات در این کشور ادامه بدهند تا ثابت کنند که با جامعه جهانی همراه هستند.
پس از این دیدار تین سین در یک سخنرانی اعلام کرد: مسلمانان روهینگیا باید از کشور اخراج و به اردوگاههای پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند.»