کد خبر:۲۰۰۷۵۲
ردپاهای جدید در پرونده هسته‌ای ایران؛

اصلاح طلبان از چه کسی در پرونده هسته ای خط می گرفتند؟

حسن روحانی در بخشی از کتاب خاطرات خود به صورت علنی هاشمی رفسنجانی را یکی از افراد هدایت کننده برنامه هسته ای در زمان اصلاحات معرفی می کند.
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، پرونده هسته ای کشورمان همواره محل بحث و مجادله بین المللی در طول سالیان گذشته بوده است.
 
این پرونده جدای از ابعاد بین المللی، ابعادی وسیع تر در داخل مرز های کشورمان هم داشته که گاهی با مصلحت اندیشی های بی مورد و گاهی با شجاعت های مسئولان، جاده پر پیچ و خمی را طی کرده است.
 
در این گزارش صرفا پرداختن به سیاست های هسته ای دولت اصلاحات از یک دریچه واقع بینانه مدنظر است و قضاوت در خصوص کلیات و دیگر برنامه های مثبت و منفی آن دولت در مقطع زمانی 76 تا 84 طبعا مورد بررسی ما قرار ندارد.
 
دولت اصلاحات كه مي‌توانست نقش به سزايي در پيشرفت هسته‌اي كشور پديد آورد براساس گواه تاريخ و مستندات موجود در اين مسير گام‌هاي لرزان و بعضاً رو به عقبي برداشت.

 در حاليكه ماشين هسته‌اي ايران با عدم واهمه نسبت به تحريم‌ها و تهديدات غربي‌ها مي‌توانست با سرعت به راه خود ادامه دهد  پشت چراغ قرمز تعبيه شده توسط بيگانگان ايستاد و موتورش خاموش شد حتي كار به جايي رسيد كه با نمايش تابلوی دوربرگردان خواستار توقف كارهاي تحقيقاتي و فعال نبودن حتي يك سانتريفيوژ در كشور بودند.

 بررسي عملكرد دولتمردان از سال 79 تاكنون مي‌تواند راه‌گشا و پاسخگوي بسياري از سئوالات باشد.

 نامه‌ جنجالي دولت اصلاحات به آمريكا
 
 در سال 2003 انتشار نامه ي آقای سید محمد خاتمي به آمريكا كه توسط صادق خرازي به سفير وقت سوئيس ارائه شد تیتر یک رسانه های مختلف غربی شد و اين يكي از مهمترين اسناد در خصوص عقب نشيني تيم مذاكره كننده هسته‌اي وقت است.

برخی کارشناسان و افکارعمومی وقت استيصال و درماندگي مذاكره كنندگان به دليل اتخاذ مواضع غيرصريح توام با ترس را يكي از دلايل انتشار اين نامه مي‌دانستند.

 دولت اصلاحات از سال 79 تا 84 چندان تمايلي به پيشبرد مذاكرات و پيشرفت‌هاي هسته‌اي كشور از خود نشان نمي‌داد.

 اين موضوع دلايل متعددي داشت عدم پايبندي به مقاومت و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي در بدنه‌ي اصلاح طلبان و پيشگيري از اخم و غرولند سران كشورهاي غربي، تيم مذاكره كننده را به گوشه‌ي رينگ مذاکرات مي‌كشاند و عملاً با سوت پایان جز ناك اوت شدن در میدان گفتگو  و چنته ی خالی در سبد خود چیزی نمی دید.
 
اين نشان از انفعالي عمل كردن مذاكره‌كنندگان داشت تا جايي كه رفتار غربي‌ها و نوع عملكرد سياسيون وقت سرخوردن به سمت دره‌اي كه ليبي به آن پرتاب شده بود را در اذهان پديد آورده بود.
 
اصلاح طلبی که به کشورش اتهام عجیبی زد!

 اين كه بدنه‌اي اصلاح طلب رويكرد چندان موافقي با پيشبرد اهداف هسته‌اي كشور نداشته بر کسی پوشیده نیست  تا جايي كه شيرزاد از اعضاي فراكسيون جبهه مشاركت در مجلس ششم در نطق پيش از دستور خود حكومت را به دستيابي به سلاح‌هاي كشتار جمعي و ارتباط داشتن با خشن‌ترين گروه‌هاي سياسي متهم كرد و به نوعي هدف دشمنان قسم خورده مردم و نظام را از حلقوم اين فرد اصلاح طلب بشنويم.

 البته اين اظهار نظر عجيب اولين و آخرين ايراد سخن مغرضانه از سوي اصلاح طلبان نبود، به طور مثال چهره شاخص اصلاحات بهزاد نبوي نائب رئيس دوم مجلس ششم در سال 82 و در گفتگو با یاس نو، انرژي هسته‌اي را براي كشوري كه از منابع نفت و گاز بهره‌مند است از اهميت برخوردار ندانست و دستيابي به انرژي هسته‌اي را به لحاظ اقتصادي امر مطلوبي ندید!

 سخني غيركارشناسي و غيرمنطقي كه بيانگر عمق عدم التزام اصلاح طلبان به پروژه‌ي هسته‌اي كشور است.

 فشار بدنه‌ي اصلاحات و نمايندگان مجلس سبب شد تا شاهد يك اشتباه ديگر در ديكته‌اي پرغلط اصلاح طلبان باشيم.

 به حالت تعليق درآوردن فعاليت‌هاي غني‌سازي اورانيوم در 29 آبان 82 ضمن مذاكرات وزراي امور خارجه آلمان، انگليس، فرانسه با ايران در كاخ سعدآباد فراهم شد.
 
ژست پیروز مندانه اصلاح طلبان

 اين درحالي بود كه دولت آمريكا پيشنهاد محمدالبرادعي، رئيس آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را در خصوص دادن ضمانت‌هاي امنيتي به ايران به ازاي توقف كامل و هميشگي برنامه‌هاي اتمي ايران را منتفي دانست.

 براين اساس تا چه حدي میتوان ژست پيروزمندانه اصلاح طلبان در خصوص برنامه‌هاي هسته‌اي كشور را درچارچوب عقل و منطق گنجاند.

 در حاليكه روند مذاكرات به نوعي پيش مي‌رفت كه غربی ها پیچاندن نسخه تعطیلی كارهاي تحقيقاتي در باره مسائل هسته ای کشور را در ذهن میپروراندند و به آن امیدوار بودند و فعاليت حتي سه سانتريفيوژ در كشور را بر نمي‌تابيدند ادعاي پيروزي در مذاكرات هسته‌اي بيشتر شبیه يك شوخي است تا سخني بر مبناي منطق.

 حسن روحاني در بخشي از خاطرات هسته‌اي خود عدم ارجاع پرونده کشور به شوراي امنيت و خروج ايران از شرايط جنگ را از دلايل عقب نشيني‌هاي سياسي برشمرده است.

 بايد گفت محور شرارت خواندن جمهوری اسلامی ایران از سوی بوش پسر رئیس جمهور شرور آمریکا در روزهايي اتفاق افتاد كه تمام سانتريفيوژهاي ايران عملاً غيرفعال بود و غربي‌ها مذاكرات را به سمتي پيش بردند كه در نشست‌هاي بروكسل، پاريس و سعدآباد فعاليت‌هاي پايين دستي هسته‌اي كه ارتباطي با غني‌سازي نداشت را معلق کرده بودند و حتی خیز بلندی برای تعطيلي مراكز آموزشي و دانشگاهي در خصوص فيزيك هسته‌اي در کشور برداشته بودند.

 رئيس تيم مذكراه‌كنندگان هسته ای ایران در قسمتي ديگر از خاطرات خود مدعي شده بود تصميمات هسته‌اي با هماهنگي بالاترين مقامات نظام اتخاذ گرديده است در حالي كه رهبر انقلاب به طور شفاف فرمودند عقب‌نشيني در مقابل دشمن جايز نيست و در ديدار اخير خود با كارگزاران نظام تصريح كردند: گستاخ كنندگان ديروز دشمن براي كشور نسخه نپيچيده است.

 بايد گفت نه تنها در دولت اصلاحات عقب نشيني از اصول و ارزش‌ها شرايط كلي كشور و جامعه را بهبود نبخشيد بلكه دشمنان را به حدي جري كرد كه گامهای لرزان هسته ای را تا لبه ی پرتگاه نابودی به عقب راند .

و اگر كياست و هوشياري مقام معظم رهبري نبود شايد ايران در دوره اصلاحات به ليبي دوم تبديل مي‌شد.

فرمان رهبري مبني بر بازگشايي مجدد نيروگاه‌هاي هسته‌اي و راه‌اندازي و فعاليت مجدد در همان دولتی که به تعطیلی کشانده بود، مردان اصلاح طلب را وادار به تن دادن به خواسته‌ي عموم مردم كرد.
 
دولت اصولگرا؛ تغییر رویکرد
 
سیاست های هسته ای کشور را باید از دیگر اقدامات دولت نهم و علی الخصوص دهم منفصل کرد چراکه در اين دولت این سیاست ها تغييرات مثبت بنيادين و اساسی كرد و ديگر از بله قربان گويي به سران غربي خبري نبود موتور ماشين هسته‌اي استارت خورد و بي‌توجه به غوغاسالاري‌هاي اجانب به مسير صحيح خود با شتاب ادامه داد.

 غربي‌ها به خوبي فهميدند كه بازي برد- باخت به پايان رسيده و بايد اذهان خود را مهياي ارايه‌اي برنامه‌اي جديد به تيم ايراني كنند.

 دولت اصولگرا كاري را كه اصلاح طلبان از آن واهمه داشتند را به مرحله‌ي اجرا درآورد به حدي كه غني‌سازي اورانيوم به حد 20 درصد رسيد و ديگر سخني از تعليق به ميان نمي‌آيد.

 هر چند تهديد و تحريم همچنان لق‌لقه‌اي زبان غربي‌هاست و حتي all options on the table را گهگاهي از زبان مدعيان دروغین حقوق بشر مي‌شنويم اما در مجموع پيشبرد كلي اهداف هسته‌اي با كمترين امتيازدهي رضايت رهبري معظم و افکار عمومی را در پی داشته است چرا كه اكنون شاهد راه‌اندازي و فعاليت سه هزار سانتريفيوژ در کشور هستيم.
 
چه کسی پرونده هسته ای را هدایت می کرد؟
 
اما گويا برخي مسئولين اين موفقيت‌ها را برنمي‌تابند،در روزهایي كه هاشمي رفسنجاني سياست‌هاي اتخاذي هسته‌اي را تند مي‌داند بايد از وي پرسيد در روزهاي که در دولت اصلاحات كشور به لبه پرتگاه رسيده بود كجا تشریف داشتید؟

حجت الاسلام والمسلمین حسن روحاني پاسخ ما را در كتاب خاطراتش به این شکل میدهد، "هاشمی رفسنجانی یکی از گردانندگان و تصمیم گیران اصلی هسته ای کشور بود."
 
حال تا چه حد میتوان روند حرکت گام به گام به سمت عقب در مواضع هسته ای مردان اصلاحات را در تاثیرگذاری اندیشه های هاشمی 76 تا 84 جستجو کرد؟
 
 آيا با روي كارآمدن احتمالي دولت اصلاحات نبايد نگران از دست رفتن تمامي دستاوردهاي اين هشت ساله شد؟
 
آیا نباید جمله مشهور آزموده را آزمودن خطاست مجددا نزد خود هجّی کنیم؟
 
 آری، آزموده را آزمودن خطاست.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار