آخرین اخبار:
کد خبر:۲۱۲۵۹۳
گفت و گو ی تفصیلی با کارگردان مستند شهید باقری - بخش اول؛

هوای بهاری «آخرین روزهای زمستان»

پس از نمایش مستند، خانواده شهید باقری لطف داشتند، آنها از فیلم راضی بودند و تشکر کردند که از این عکس العمل کمی غافلگیر شدم ...

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در این ایام که فیلم مستند «آخرین روزهای زمستان» در حال پخش از شبکه یک سیما است و به روایت زندگی شهید غلامحسین افشردی - با نام مستعار حسن باقری - و به قولی ژنرال 25 ساله جنگ هشت ساله می پردازد، گفت و گویی صمیمانه و خواندنی با نویسنده و کارگردان این اثر فاخر ترتیب داده ایم.

 

محمدحسین مهدویان متولد 1360 و دارای مدرک کارشناسی سینما از دانشگاه سوره و کارشناسی ارشد تلویزیون از دانشکده صدا و سیماست، کارگردانی جوان و متخصص، اما پرتلاش که این روزها زمزمه های فیلم جذاب وی زیاد شنیده می شود.


«خبرگزاری دانشجو» -
چطور شد که شخصیت شهید حسن باقری را به عنوان سوژه فیلمسازی انتخاب کردید؟

 

مهدویان: به همراه تعدادی از دوستانی که در «روایت فتح» با هم کار می‌کردیم، مؤسسه‌ای به نام «فردایی دیگر» را تاسیس کردیم تا فعالیت‌هایمان را ادامه دهیم.

 

از همان زمانی که در‌ روایت فتح بودیم این بحث بود که باید روی شهید باقری یک کار جدی انجام شود. من هم شناخت زیادی از شهید باقری نداشتم، همان مقدار شناختی که در میان مردم معروف است؛ مثلاً اینکه جوانی خلاق، نابغه و مبتکر بود.

 

در روایت فتح یک تحقیق مفصل انجام داده بودیم و یک فیلم در مورد تاریخ جنگ به نام «استخوان لای زخم» ساخته بودیم، در آنجا من چند بار اسم حسن باقری را شنیده بودم، اما فرصت این کار در روایت فتح پیش نیامده بود؛ در فردایی دیگر تصمیم گرفتیم چند کار را شروع کنیم که یکی از آنها همین پروژه بود.

 

 

آقای والی نژاد برای اولین بار به من پیشنهاد این کار را داد. گفتم اگر به دنبال این هستید که یک فیلم مستند راجع‌ به شهید باقری، به همان سیاقی که در روایت فتح برای همت، باکری‌ و غیره کار کردیم، بسازید آن نوع کار برای یک دوره‌ای بوده که تمام شده و باید یک کار جدی‌تری انجام شود،. بخصوص که شهید باقری یکی از فرماندهان مهم جنگ بوده و تا کنون هیچ‌کاری در مورد او انجام نگرفته است؛ اگر شرایط برای انجام یک کار خوب فراهم می شود، شروع کنیم که در نهایت در سال 1387 کار را شروع کردیم.

 

«خبرگزاری دانشجو» - در توصیف شخصیت «شهید حسن باقری» برای نسل جوان - با توجه به کسب شناخت سه ساله - چه مطالبی را عنوان می‌کنید؟

 

مهدویان: واقعاً سؤال سختی است؛ چون ما سه سال روی این موضوع کار کردیم و 10 قسمت 50 دقیقه ای فیلم ساختیم که حتی نمی‌شود عصاره این 10 قسمت را در چند دقیقه تعریف کرد؛ تمام تلاشم را کردم تا آنچه را که فهمیدم به زبان یک فیلم مستند به نمایش درآورم.


البته شهید باقری ابعاد مختلفی دارد؛ وی آدم بسیار قابل توجهی است و مرور زندگیش بسیار جذاب؛ پیشنهاد می‌کنم کسانی که مجموعه را ندیده‌اند، حداقل زندگی حسن باقری را بخوانند و ماجرای آن را مرور کنند.

 

«خبرگزاری دانشجو» - ویژگی های بارز حسن باقری از دید شما چیست؟

 

مهدویان: اعتماد به نفس بسیار بالا، توکل خیلی زیاد و ایمان مستحکم به کاری که انجام می‌دهد، کار باکیفیت، مداوم و شبانه روزی برای اینکه آن چیزی که می‌خواهد به ثمر برسد و تلاش فوق العاده از جمله ویژگی های شهید باقری است؛ وی با اینکه ضعف جسمی دارد و حتی از آدم‌های معمولی هم ضعیف‌تر است، بسیار پرتلاش و جدی کارش را انجام می‌دهد.

 

 

 

 

 یکی از استادان می‌گفت: «ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که همه روی یک خط حرکت می‌کنند، کافی است شما یک قدم جلو بیایید، از بقیه متمایز می‌شوید»؛ شهید باقری واقعاً متمایز بود، به این دلیل که به کارش ایمان داشت و بسیار پرتلاش و باانگیزه آن را انجام می داد.

 

«خبرگزاری دانشجو» - فکر می کنید این فیلم تا چه حد زوایای شخصیتی حسن باقری را بیان کرده و  در بیان آن چه قدر موفق بوده است؟

 

مهدویان: گفتن آن سخت است و اصلاً این سوال، سوال خود من هم هست؛ یکی از  شیرینی‌های این روزهای کار برای من این است که جواب این سوال را بفهمم؛ البته بازخوردهای خوبی داشتم.


در واقع از پخش این فیلم سه نوع فید‌بک دارم: 1- کسانی که شهید باقری را می‌شناسند یعنی خانواده، دوستان و اطرافیان. 2- جامعه هنری، فیلمسازان و اهل هنر که خیلی عکس‌العمل های خوبی داشتیم، این دسته به لحاظ ویژگی‌های ساختار از فیلم خوششان آمد و تبریک گفتند. 3- مردم که به نظرم مهم‌ترین مخاطب ما هستند و از دو گروه دیگر مهم ترند.

 

تا آنجایی که با مردم ارتباط داشتم، از طریق شبکه‌های اجتماعی، اینترنت، فیس‌بوک و پیامک‌هایی که به گروه حماسه و دفاع سازمان می‌رسد، برآیند آنها این است که از کار خوششان آمده، ولی هنوز برایم روشن نیست که از  کدام جنبه‌های فیلم خوششان آمده است.

 

اما نکته بسیار جالب که اصلاً انتظارش را نداشتم این بود که فیلم هر چه باشد، فیلم است و با زندگی واقعی خیلی فرق دارد؛ در واقع فیلم تقلیدی از زندگی واقعی است و هیچ وقت تقلید مانند اصل خودش نمی شود. معمولاً آدم‌هایی که درگیر موضوع اصلی هستند در مواجهه با فیلم خیلی لذت نمی‌برند و می‌گویند با آن چیزی که ما تجربه کردیم خیلی فرق دارد. طبیعی است که تجربه ای که نزدیکان حسن باقری از او دارند با فیلم تفاوت دارد، اما پس از نمایش فیلم خانواده شهید باقری لطف داشتند، آنها از فیلم راضی بودند و تشکر کردند که از این عکس العمل کمی غافلگیر شدم.

 

ما قسمت‌های فیلم را جلوتر به آقای محمد باقری و آقای رشید نشان می‌دهیم، تا اگر عدم انطباق تاریخی وجود دارد، اصلاح کنیم. پس از دیدن فیلم می گفتند: چقدر شبیه حسن باقری است و چقدر فیلم خوب شده؛ این ها که با حسن باقری زندگی کرده و او را درک کرده اند، می گویند چقدر شبیه است و عکس‌العمل‌های خوبی داشتند.

 

«خبرگزاری دانشجو» - شما سه سال روی این پروژه کار کردید؛ چقدر شخصیت شهید باقری روی شما و سایر عوامل فیلم موثر بوده است؟

 

مهدویان: راجع به بقیه نمی دانم، باید خودشان پاسخ دهند. قطعاً هر کسی مواجهه خودش را دارد.


وقتی شما یک فیلم راجع به یک شخصیت می‌سازید یک کنش و واکنش به وجود می‌آید؛ در واقع تجربیاتی را خودت داری که ممکن است وارد کار کنی و لازم است یکسری جزئیات کار را حدس بزنی؛ به عبارتی سعی می کنی درک کنی و بفهمی که علت این نوع رفتار و گفتار حسن باقری در آن لحظه چیست؟ حتی اگر با منطق خودت جور در نمی آید سعی‌ می کنی منطق او را بفهمی.

 

 

 

وقتی سه سال تلاش می‌کنی آدمی را درک کنی، نمی‌تواند روی تو تأثیر نگذارد. تو را تبدیل به حسن باقری نمی‌کند، ولی عمیقاً اثرگذار است؛ معتقدم که واقعاً پس از گذشت سه، چهار سال از شروع کار، من همان آدم چهار سال پیش نیستم.

 

«خبرگزاری دانشجو» - بازیگر نقش حسن باقری را چه طور انتخاب کردید؟

 

مهدویان: ابراهیم امینی، مسئول انتخاب بازیگران بود. این فیلم واقعاً یک تجربه تازه و فوق‌العاده برای ما بود و از بسیاری از جنبه‌ها کاملاً بدیع؛ اصلاً اتفاق تازه‌ای است؛ ما به 20 کاراکتر نیاز داشتیم که باید به شخصیت اصلی در فیلم شبیه می‌بودند که بعید می‌دانم قبلاً در فیلمی اتفاق افتاده باشد.

 

حسن باقری، برادر، خواهر، مادر، آقای رشید، صفوی و رضایی و بعضی نقش های دیگر، آدم‌های معروفی بودند و در برخی موارد شخصیت‌ها معروف نبودند، اما چون با کاراکتر امروزی آنها در فیلم مصاحبه کردیم وقتی فلش‌بک می خورد باید شبیه به شخصیت اصلی باشند، انتخاب آدم ها سخت بود؛ البته از همه سخت تر انتخاب بازیگر نقش حسن باقری بود.

 

از همان ابتدا دنبال کسی نبودم که دقیقاً شبیه حسن باقری باشد و در مورد هیچ کاراکتری این حساسیت را نداشتم، چون عین خودش که فقط خودش است. البته با تکنیک‌های گریم سه بعدی می‌توان این کار را کرد، اما این نوع گریم ها در عکس شبیه فرد مورد نظر هست، ولی وقتی به حرکت در می‌آید شبیه یک عروسک است که تماشاگر تلاش می کند بفهمد زیر این گریم چه کسی است. در نتیجه شخصیت از بازیگر جدا می شود.

 

نظرم این بود فردی را انتخاب کنیم که یک شباهت کلی به نقش اصلی داشته باشد تا تماشاگر پس نزند و به گریم سنگین هم نیاز نداشته باشد تا آن حالت عروسکی پیش نیاید و البته بازیگری را هم بلد باشد. کار انتخاب بازیگر که فکر می‌کردیم 20، 30 روز طول می‌کشد 50 روز به طول انجامید و در طول فیلمبرداری هم ادامه داشت.

 

آدم‌های زیادی آمدند، ولی همه فاکتورها را نداشتند، یک نفر شبیه بود، ولی بازی خوبی نداشت. دیگری شبیه نبود و بازی خوبی داشت. دیگری هم شبیه بود هم بازی خوبی داشت، اما مهارت مورد نیاز آن نقش را نداشت و ...

 

 


یک روز ابراهیم امینی گفت من دوستی دارم که بازیگر تئاتر است و فکر می‌کنم شبیه شهید باقری باشد. مهدی زمین‌پرداز که آمد دیدم چقدر خوب است. غیر از اینکه آناتومی صورتش تا حدی شبیه حسن باقری است، به لحاظ فیزیک بدنی هم خیلی شباهت دارد. بدن لاغر، قد بلند، راه رفتن، خندیدن و چشمان نافذی که داشت؛ گفتم خیلی فوق‌العاده است.

 

یک نکته‌ای که ما قبل از کار پیش‌بینی نکرده بودیم و در کار مشهود شد، این بود که ما یک کار خیلی سختی را داشتیم، یک فیلم مستند که زمان زیادی می‌برد، تجهیزات زیادی می خواهد، پول محدودی دارد - هر چند که شبکه خیلی کمک کرد - و سکانس‌‌های واقعاً سخت و طاقت‌فرسا در اوج گرما در شهرک دفاع مقدس و ... که در آن شرایط واقعاً به بازیگر فشار می‌آمد.

 

در این شرایط می دیدیم که یکی یکی بازیگران و حتی هنروران می‌برند، کسانی که حتی خیلی کمتر از مهدی زمین‌پرداز بازی داشتند، نمی توانستند و حاشیه درست می‌کردند، اما عجیب بود که مهدی با قدرت تا آخر کار، سخت‌ترین سکانس‌ها را بدون کوچک ترین حاشیه ای بازی ‌کرد؛ این اخلاق خوب او را پیش‌بینی نمی‌کردیم.


به ابراهیم امینی گفتم دفعه دیگر اگر خواستیم فیلمی بسازیم  - علاوه بر شباهت و بازیگری - باید یک فاکتور جدید را هم اضافه کنیم: خوش اخلاقی و اینکه بازیگر اخلاق حرفه‌ای داشته باشد؛ مهدی این را داشت و واقعاً موهبت خدا بود.

 

«خبرگزاری دانشجو» - از سختی ها و ناگفته هایی که طی ساخت فیلم با آن مواجه بودید بگویید؟

 

مهدویان: در این فیلم خیلی اتفاقات عجیب و غریبی افتاد؛ روزهای سخت و روزهای خوب که هنوز هم تمام نشده و الان مراحل تدوین را طی می‌کند.

 

ژانر «داکیو درام» (درام مستند)،‌ در ایران ژانر خیلی تجربه شده‌ای نیست، درام مستند و کار دراماتیک که بر اساس موضوعات واقعی است؛ البته از دهه 70 در دنیا کار می‌شود و شناخته شده و معروف است و بشدت هم مخاطب دارد. اما فکر می‌کنم در تلویزیون ما جایش خالی بود.

 

موضوع پایان‌نامه کارشناسی ارشد من داکیو درام بود، به آقای والی‌نژاد گفتم تنها روش برای ساخت موضوعی که قبلاً اتفاق افتاده و اطلاعات زیادی هم راجع به آن وجود ندارد، داکیو درام است. باید برای تولید آن همانند یک سریال تلویزیونی و بلکه چند برابر، زمان بگذاریم و مضاعف بر آن دردسرهای مرسوم فیلم مستند را هم داریم؛ تحقیق مفصل، گرفتن مصاحبه، پیدا کردن عکس و سند که واقعاً محصول چند سال تلاش است.

 

 

 

چون یک تجربه جدیدی بود، می‌دانستم کار خیلی سختی است. تجربه‌های اولیه همین است، اگر شکست بخورد دیگر پرونده آن بسته می‌شود اگر یک بار ناموفق باشد می‌گویند اصلاً داکیو درام خوب نیست.

 

به این ترتیب من غیر از اینکه تلاش می‌کردم فیلم حسن باقری را خوب بسازم، همه تلاشم را می‌کردم که یک داکیو درام خوب بسازم؛ برای آن که بعداً بتوان گفت دیدید شد و این دقیقاً شبیه همان کاری بود که حسن باقری انجام می‌داد و می‌گفت: «می‌شود ما به جای روز، شب عملیات کنیم، می‌توانیم از جاهای غیرمعمول عبور کنیم.»

 

تعبیری که محمد باقری به کار می‌برد: «وقتی عملیات امام مهدی(عج) با 120 رزمنده انجام شد، فرماندهان را جمع کردند و گفتند، دیدید شد، دیدید این طور نیست که ما هر تجربه ای بکنیم شکست می خورد.» من هم دوست داشتم پس از این فیلم غیر از اینکه بگوییم یک فیلم جدی راجع به حسن باقری ساختیم، بگوییم دیدید می‌شود داکیو درام ساخت، دیدید می شود یک فیلم مستند جذاب ساخت؛ البته معتقدم که با یک گل بهار نمی‌شود و باید تلاش کنیم تا از این دست فیلم‌ها بیشتر ساخته شود.

 

یکی دیگر از سختی‌های کار این بود که مدام ناچار بودم تصمیمات تازه ای بگیرم که عموما آدم ها با آن مخالف هستند. مثلا اینکه می‌خواستیم برای نقش فرماندهان جنگ _چه آنهایی که هستند و چه آنهایی که نیستند_ بازیگر انتخاب کنیم. به من می‌گفتند چنین چیزی امکان ندارد، خنده دار می شود! گاهی تردید می‌کردم که نکند این همه هزینه‌ای که می‌کنیم به هدر رود.
 
یا مثلا استفاده از صداهای واقعی که خیلی‌ها می‌گفتند این صداها با بازیگر جور در نمی‌آید. خوب خیلی سخت است اینکه صدا روی لب بازیگر من باشد. ولی من می‌گفتم شدنی است و اساس بخش زیادی از کارم را روی آن گذاشته بودم.  به نظرم خیلی تکنیک و تجربه جالبی است و می‌توان با این کار صداهای زمان جنگ را احیاکرد.


یا چرا فیلمبرداری 16میلیمتری؟ که دلیل جدی برای آن داشتم.

 

مدام در این برزخ بودم که این تصمیمات درست است یا نه؟ولی باز به خود دلگرمی می‌دادم و اینها واقعا لحظات تنهایی بود و فکر می‌کردم که آیا این کارهای من درست است یا نه؟ چون خیلی از آنها امتحان پس داده نبود.


این مسئله از بزرگ‌ترین درگیری‌های من بود که خدا را شکر الان دارم یک مقدار از آن رها می‌شوم احساس می‌کنم آدم‌های زیادی دوست دارند کار را و شریک شده‌اند و آن را باورکرده‌اند. و امیدوارم که محدود به این یک تجربه نشود.

 

تلویزیون ما واقعاً مسئول است من با فیلم و سریال تلویزیونی مخالف نیستم ولی ما نیاز داریم که واقعیت را هم در تلویزیون داشته باشیم، همه‌اش وهم و خیال که نمی‌شود . اینکه صبح تا شب سریال پخش می کنیم و جالب است که با این روش می خواهیم با رسانه‌هایی مقابله کنیم که سریال پخش نمی‌کنند یا ندرتا پخش می کنند و آنهایی هم که سریال پخش می‌کردند تقریبا بی‌مشتری شده‌اند و اصلی‌ترین برنامه‌شان مستند است.

 

امیدوارم فیلمی که ما راجع به یکی از قهرمانان تاریخ‌مان ساختیم یکی از نتایج جانبی‌ آن این باشد که فیلم مستند در رابطه با موضوعات دیگر _نه فقط جنگ_ مرتبط با جامعه و تاریخ ما ساخته شود.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
زينب رحيمي
-
۱۳ آبان ۱۳۹۱ - ۱۹:۴۶
اين مستند فوق العاده است من دانشجوي ژنتيک هستم اگه ميشه به من که ميخوام يه مستند با دوستام درحد دانشجويي بسازم کمک کنيد مثلا بگيد به چند نفر دراين تحقيق نياز دارم
4
0
پربازدیدترین آخرین اخبار