نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» با بیان اینکه مردان شهادت دانسته میروند، گفت: این روش با الگو برداری از یک مدل بود و آن عاشوراست؛ عاشورا یک درس، یک نگاه و یک راه را به ما نشان داد.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از بندرعباس، سید ناصر حسینی شب گذشته در سومین سالگرد تدفین شهدای گمنام دانشگاه هرمزگان به روایتگری از شهدا پرداخت و تصریح کرد: آنها همسایه اکنون هستند و در سایه فردا، اگر می مانند از سر بلندی و عزت، و اگر می روند برای ماندگاری می روند.
وی بیان داشت: مردان شهادت وارسته می مانند و دانسته می روند، آنها نه خود فروشی کردند و نه در این عصر تحریم و تورم گران فروشی؛ میزان آنها درستی بود، نه مثل خیلی ها درشت، آنها نه اهل کوتاهی بودند و نه اهل کوتاه آمدن، تکلیف را وظیفه خود می دانستند و حقیقت را تنهاترین سرنوشت.
نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» خطاب به دانشجویان گفت: برادران و خواهران روزی قطعا فرا خواهد رسید که در این دانشگاه و در این مکان مقدس و معنوی در جلسات تکریم و تعظیم از مقام شامخ شهید و شهادت برای یک تلنگر و یادآوری و به خودمان آمدن در آن جلساتی که روزی و روزگاری در اینجا برگزار می شود دیگر هیچ یک از دلاور مردان جانباز و یادگاران هشت سال جنگ در این دنیا نیستند.
حسینی افزود: من امروز بدون واسطه با شما حرف می زنم، شاید این جلسه یک جلسه خاصی بشود؛ چون بعضی حرفهایی بود که جایی نزدم را می خواهم این جا بزنم، این جلسه شاید یک جلسه یادگاری باشد برای شما، هم خود جلسه و هم حرفهایی که در آن مطرح می شود، زیرک در این دوره و زمانه کیست؟ کیص کیست ؟ آنکه با خدا معامله کرد؟ یا آنکه با زمین معامله کرد؟
وی ادامه داد: می گوید آقا 60 ساله شده ،خوب چه کردی؟ می گوید 250 متر زمین خریدم تو زعفرانیه و ساختم و حالا هفت میلیارد می خرندش، خیلی هم ادعای زرنگی دارد، نمی داند که با خاک معامله کرده است،کلاه سر همه گذاشته و وضعش هم خیلی خوبه؛ اما چربی داره، گوشت نمی تواند بخورد، قند نمی تواند بخورد، این همه سرمایه دارد از سرمایه خودش نمی تواند بخورد.
نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» افزود: این آقا بعدش هم همین زمین تو را می بلعد چند متر به تو جا می دهند آنهم نه در شهر که در قبرستان و زمین مثل اژدها او را می بلعد،حال این سود کرده ؟ یا آنکه با خدا معامله کرده است؟
حسینی در ادامه سخنان خود بیان کرد: یک روز (31 شهریور ) از صدام پرسیده شد که شما چه برنامه ای برای ایران دارید؟ و صدام گفت: خانم چرا وقت یک فرمانده رو می گیرید؟من سه روز دیگر در ناصریه (اهواز) به سوال شما جواب خواهم داد، این سه روز شد 2887 روز شما، و صدام نیامد در اهواز مصاحبه کند و چرا نیامد این چند علت داشته است.
وی خاطرنشان کرد: در جنگ کویت از صدام پرسیدند که چرا لباس نظامی نمی پوشد و جواب داد من در کویت در برابر خود مردی نمی بینم که لباس نظامی بپوشم و همین صدام بود که گفت این بسیجی های خمینی بچه نبودند؛ بلکه شیر بچه بودند و همه بچه ها نگذاشتند که صدام و معادلات و محاسبات صدام به جایی برسد و باعث شدند سه روز بشه 2887 روز.
نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» گفت: این روش با الگو برداری از یک مدل بود و آن عاشورا، عاشورا یک درس و یک نگاه و یک راه را به ما نشان داد؛ عاشورا برای امر به معروف و نهی از منکر و برای تمام افراد و تمام عصرها و نسل ها اتفاق افتاد.