آخرین اخبار:
کد خبر:۲۱۷۴۶۶
نگاهی به عملکرد شمقدری در مدیریت سینمایی- بخش دوم؛

آقای مدیر! منظورتان از «اخلاق»ی که گفتید اباحه گری جنسی بود؟!

شمقدری در ابتدای مسئولیتش از دو خط قرمز گفت؛ یکی اخلاق و دیگری امنیت ملی و گفت که هیچ خط قرمز دیگری را به رسمیت نمی شناسد اما ...
آقای مدیر! منظورتان از «اخلاق»ی که گفتید اباحه گری جنسی بود؟!

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ سوال مهم و اساسی که در حیطه مدیریت سینمایی کشور مطرح است این است که براستی کارنامه جواد شمقدری را بر چه مبنایی باید سنجید و به تحلیل نشست؟ بر مبنای حرف هایی که در ابتدا و اثنای کارش زده یا محصولاتی که تا کنون و در طول دوران مدیریتش در سینمای کشور تولید و اکران شده است؟
 

مهم آن است که ببینیم شمقدری به آنچه «وظیفه»اش بوده عمل کرده یا نه؟ اما نکته اینجاست که این تازه اول بحث است؛ «وظیفه» مدیران سینمایی ما چیست؟
 

در بخش پیشین این نوشتار به این نکته پرداختیم که نقد و بررسی فضای مدیریت سینمایی کشور در دوران مسئولیت جواد شمقدری و تیم همراهش، می‌تواند بر مبنای شعارها، عناوین برنامه‌های ارائه شده از جانب وی در ابتدای فعالیت و آغاز بدست‌گیری عنان مدیریت سینمای کشور و البته از منظر واقعیت‌ها و حقایق روی داده در این سال ها و مقایسه آن با آنچه بنا بوده رخ دهد، صورت پذیرد.
 

و بعد هم مسئله مهم و اصولی را یادآور شدیم که به طور مشخص باید دید فیلم‌های سینمایی این چند سال تا چه حد خواسته و توانسته‌اند موجبات تحکیم و انسجام و تقویت «اخلاقی دینی»، «منافع ملی» و «جلوگیری از ابتذال و سطحی‌نگری سینمایی» را فراهم آورد.
 

و بالاخره تذکر دادیم که البته ارزیابی این کارنامه چه در عرصه داخلی و چه در حوزه بین‌الملل نیازمند یک نگاه کارشناسانه، منصفانه و همه جانبه‌نگر است که بتواند بدون هیچ گونه حاشیه و حب و بغضی تنها به یک تحلیل فرهنگی و هنری در حیطه هنر سینما بپردازد و این دقیقاً اتفاقی است که در مجموعه رسانه‌های ما و در میان منتقدمان کمتر رخ می‌دهد و عرصه نقد به تحلیل داستان می پردازد و فعالیت‌های سینمایی بیشتر معطوف به گروه‌گرایی‌ها، حواشی و حب و بغض‌های شخصی است.
 

حال باید دید خروجی ها و وضعیت حاکم بر فضای کلی سینمای ایران در طی این سال ها که شمقدری و تیمش مدیریت سینمایی کشور را در دست داشته اند، چگونه بوده و چه آثار و تبعاتی را برای سینما و مردم به همراه داشته و آیا با خط کش و معیارهایی که خود حضرات گفته اند و فضایی که در اول کار ترسیم کرده اند، نمره قابل قبولی می گیرد یا خیر.
 

بد نیست از همین جشنواره فیلم فجر اخیر شروع کنیم و به مرور به عقب برویم؛ هر چند این جشنواره به خوبی و گویایی می تواند بازتاب دهنده همان چیزی باشد که محصول برنامه ریزی و مدیریت آقایان است؛ چرا که جشنواره ویترین سالانه سینمای ماست و البته در این دوره اخیر، از ویژگی های منحصربفردی هم برخوردار بود که خواهیم گفت.
 

جشنواره اخیر فیلم فجر شعار عجیبی برای خودش انتخاب کرده بوده که شاید در وهله اول و برای مخاطب بی خبر، عجیب ننماید، اما وقتی به تماشای فیلم ها می رویم و در متن و حاشیه جشنواره قرار می گیریم، این تعجب افزون تر می گردد و این بهت و حیرت بیشتر می شود؛ چرا که کمتر ربط و نسبتی میان آن شعار و این فیلم ها دیده نمی شود.

 

شعار جشنواره اخیر «اخلاق، امید و آگاهی» بود، در حالی که اکثریت مطلق فیلم های جشنواره حول موضوعاتی همچون «خیانت»، «ناامیدی» و «پوچ گرایی» ساخته و پرداخته شده بود و همین امر هم باعث شد تا فضایی متناقض و متنافر و پارادوکسیکال برای مخاطبان و بویژه منتقدان پدید آید.
 

وقتی مضامینی این چنینی آن هم در این حجم و این شکل و قالب، در یک محفل مهم هنری همچون جشنواره فیلم فجر به مثابه ویترین دستاوردهای فکری و عملی سینمای ایران، عرضه می شود، قطعاً باید بر اساس یک دقت اندیشگی و یک جریان شناسی حرفه ای مورد نقد و تحلیل قرار بگیرد و به صورت ریشه ای به زمینه ها و فضاهای منتج به این وضعیت توجه شود.
 

یکی از نکات مهمی که درباره جشنواره اخیر و فیلم هایی که با رویکرد بازتولید سینماورزانه و تأثرگذار خیانت و اباحه گرایی جنسی تولید شده اند، باید مورد توجه قرار گیرد، این است که این مدل فیلم ها با این شکل ارائه و نوع پرداخت سینمایی در جهت زمینه سازی برای نوعی «سبک زندگی» جدید در جامعه ایمانی و آرمانگرای ایرانی تدارک دیده شده اند.
 

مولفه های اصلی این سبک زندگی یکی اباحه گرایی در روابط جنسی است و یکی مقابله و به مسلخ کشیدن مقولاتی همچون غیرت و تقید اخلاقی که هر دوی این موارد به موازات همدیگر در فیلم های مختلفی مورد توجه فیلمسازان طیف تجددخواه قرار گرفته بود که در آثار متنوع و متکثری با روش ها و منش ها و در قالب ها و داستان های مختلف و حتی در سبک و ژانرهای گوناگون مورد نظر واقع شده و به تولید آثار سینمایی منتهی شده بود.
 

جالب اینجاست که این فکر و عقبه ذهنی، در گونه های مختلفی از طنز گرفته تا ملودرام و از سیاسی گرفته تا هجویه، ظهور و بروزی انفجاری داشته که فضایی سنگین بر جشنواره اخیر و اکران امسال سینماهای کشور حاکم کرده بوده و است.
 

اما همان طور که گفتیم وجه غالب این فیلم ها به لحاظ «مضمون» حول دو محور و موضوع قرار داشت؛ یکی جا انداختن «بی قیدی» و اباحه و دیگری به لجن کشیدن و نادرست شمردن عنصر «غیرت» و وابستگی و وفاداری عاطفی و خانوادگی و دینی و ایمانی.
 

جالب اینجاست که این رویکرد از سوی پیشقراولان این حرکت یعنی فیلمسازان این آثار و برخی مسئولان و ناظران دولتی و غیردولتی به عنوان یک بازنمایی صرف و واقع گرایانه از وضعیت جامعه عنوان می شد!
 

در حالی که گذشته از آن که چنین تلقی و فهمی از وضعیت جامعه شدیداً نادرست و نابخردانه و مغرضانه و جهت دار است، اما بر فرض محال هم که چنین چیزی را به عنوان واقعیت بپذیریم، پس جایگاه هدایتگرایانه و آگاهی بخش و تربیت مدار رسانه ای همچون هنر سینما چه می شود و تکلیف، تعهد و رهبری فکری و اندیشگی مخاطبان که باید توسط اهالی هنر به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اقشار نخبه و صاحب نظر و الگوی رفتاری عموم مردم جامعه به مخاطبان عرضه شود به کجا می رود؟!
 

نکته اینجاست که این افراد به ظاهر هنرمند و فیلمساز، ذهنیت ها و شکل و شمایل زندگی شخصی خود را همردیف و مترادف جامعه انقلابی و ایمانی ایران گرفته اند و البته از کل کشور هم فقط بخش هایی از شهر تهران را در ذهن و دیده خود به عنوان ایران جدید می شناسند و همین امر هم موجب می شود که به چنین تولیدات و نتایج وخیمی نایل آیند!
 

به قضاوت آمار و به تاکید همگان و به شهادت فیلم‌های سال گذشته، بیش از 70 درصد آثار این فضای شبه هنری مملو از خیانت، ناامیدی و بی‌اخلاقی بود و فرقی هم نمی‌کرد که ژانر فیلم ملودرام باشد یا طنز، سیاسی باشد یا هجو، اولین فیلم کارگردان باشد یا دهمین فیلم وی.
 

آنچه به چشم می‌آید و مهیب و حیرت آور رخ می‌نماید، انفجار یاس و ناامیدی و خیانت است و از «برف روی کاج‌ها» بگیرید تا «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، از «خرس» بگیرید تا «زندگی خصوصی» و از این فیلم تا آن فیلم و از بالا تا پایین از چپ تا راست؛ همه در بهت و حیرت بودیم که این انفجار و خیانت نشانه چیست و برای چه و اصلاً ربطش با شعار اخلاق، امید و آگاهی کدام است؟!
 

جشنواره اخیر فیلم فجر بی‌تردید چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ مضمونی از وخیم‌ترین دوره‌های جشنواره بود؛ به طوری که با حجم زیادی از فیلم‌های ضعیف و نازل و البته با انفجاری از مضامین مهیب و نگران کننده روبرو بودیم.
 

جشنواره‌ای که به طرز باور نکردنی و کم سابقه ای موجبات افسردگی و فرسایش روح مخاطبانش را تدارک دید و در این میانه آن چه عجیب می‌نمود، شعارها و سخنرانی‌ها و ادعاهای مدیران و برگزارکنندگان  بود که گویی از فضای ماورایی دیگری صحبت می‌کنند که در ما آن نبودیم و از آن خبر نداریم!
 

اما از همه اینها گذشته این حقیقت و واقعیت را نمی‌توان نادیده‌گرفت که فیلم های امسال علاوه بر آن که در بخش هایی رخ نمودن واقعیت حاکم بر سینمای ایران بود و در این هیچ تردیدی نیست، در بخش‌های قابل توجهی نیز گویای اتفاقی مهیب و نگران‌ کننده بود که در قالب فیلم‌های به نمایش درآمد و به منصه ظهور و بروز رسید؛ که عبارت است از «تدارک دیدن یک سبک زندگی جدید بر مبنای اندیشه‌ها و مدل‌های غربی برای مردم ایران» که مهمترین نمادهای آن ترویج «اباحه گری و لیبرالیسم جنسی» در عین به «لجن کشیدن مفاهیمی همچون غیرت» وفاداری و ایمان به زندگی و البته دیانت است.
 

شمقدری در ابتدای مسئولیتش از دو خط قرمز گفت: یکی اخلاق و دیگری امنیت ملی و گفت که هیچ خط قرمز دیگری را به رسمیت نمی شناسد و این دو را برای تضمین حیات سالم سینمای ایران و صیانت از ارزش های دینی و ملی کافی می داند.
 

اما زهی تعجب که این رویکرد و رهیافت در دوران اوج و نقطه عطفش منجر و منتهی به جشنواره ای شد که بخش غالب فیلم هایش به نوعی مروج و محرک خیانت جنسی در میان خانواده ها بود؛ خانواده هایی فروپاشیده و از هم گسسته و بی هویت.
 

شمقدری باید پاسخ دهد که چه اتفاقی در دوران مدیریتش رخ داد که گل های سرسبد جشنواره اش شدند فیلم هایی مثل «پذیرایی ساده» و «برف روی کاج ها»!
 

آیا این بود حفظ اخلاق و امنیت ملی که وعده اش را می دادند؟
 

جالب اینجاست که این شاهکارها هم اخلاق را نشانه رفتند و هم امنیت ملی را و با مهم ترین داشته ها و ذخیره های هویتی و امنیتی مردم و نظام بازی کردند و آنها را نشانه رفتند و به تمسخر و تزلزل کشاندند.
 

ادامه دارد ... 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
بدون نام
-
۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۰
احسنت. عالي بود!
دست مريزاد!
0
0
علي
-
۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۱
"جشنواره اخير فيلم فجر بي‌ترديد چه به لحاظ ساختاري و چه به لحاظ مضموني از وخيم‌ترين دوره‌هاي جشنواره بود؛ به طوري که با حجم زيادي از فيلم‌هاي ضعيف و نازل و البته با انفجاري از مضامين مهيب و نگران کننده روبرو بوديم." کاملا راست ميگي. موافقم! انصافا وضع همين طور بود.
0
0
علي
-
۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۲
آخه اين چه تيتيريه؟
0
0
کاميار
-
۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۵
سينماي ايران يک دروغ دوگانه است:
"سينما" و "ايران"!
0
0
کاميار
-
۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۷
مديريت بي کفايت و هنرمند بيسواد و شهوت ران و مخاطب غافل و بي عرضه، سينماي ايران را تبديل کردند به آنچه امروز مي بينيم:
بوق مفلوک و جسم نحيف و نکبت زده اي که مايه آبرو ريزي براي ايران اسلامي است.
ننگ بر سينماي ايران!
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار