غلامرضا صفرپور در گفتوگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در شیراز، با گرامیداشت سالروز 16 آذر به تشریح تاریخچه جنبش دانشجویی پرداخت و تصریح کرد: از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال 1312 تا سقوط رضاشاه در سال 1320 با توجه به نوپا بودن دانشگاه و تعداد اندک دانشجو که اکثریت آنان از طبقه ثروتمند بودند، فعالیت سیاسی دانشجویان چشمگیر نبود.
وی افزود: در این دوران که با انقلاب کمونیستی در روسیه در سال 1917 میلادی همگام بود، بیشتر فعالیت های دانشگاهی بعد از شهریور سال 1320 شامل احزاب و گروه های سیاسی با گرایش های فکری مختلف بود که می توان آنها را به سه جریان کلی شرق گرا (کمونیستی چپ)، غرب گرا (لیبرالیستی) و اسلامگرا (مذهبی) تقسیم کرد.
این استاد دانشگاه بیان داشت: احزابی همچون حزب توده، جبهه ملی و جمعیت فدائیان اسلام بتدریج طی دو سه دهه 1320 پا به عرصه وجود نهادند که در دانشگاه نیز این سه جریان فکری طرفدارانی پیدا کرد و دست به یک سری فعالیت های سیاسی زدند.
صفرپور تصریح کرد: نمونه بارز آن در آستانه سفر نیکسون، معاون رئیس جمهور آمریکا در 16 آذر ماه 32 به تهران آن هم بعد از کودتای 28 مرداد 32 بود که در نهایت منجر به شهادت سه تن از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران به نام های مهدی شریعت رضوی، احمد قندچی و مصطفی نیا شد.
وی ادامه داد: در اعتراض به این حادثه دانشجویان به مدت 15 روز از شرکت در کلاس های درس خودداری کردند و دیگر فعالیت دانشجویی 29 مهرماه 1333 دانشجویان به دلیل انعقاد قرار داد کنسرسیوم نفتی تظاهراتی راه اندازی کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: اگرچه تا سال 42 بیشتر فعالیت های دانشجویی مربوط به احزاب غیر مذهبی چپ و راست بود، ولی بعد از قیام 15خرداد 42 فعالیت نیروهای مذهبی پر رنگ تر و از اعتبار بیشتری برخوردار شدند.
صفرپور گفت: از سال 50 به بعد، چهره های معروف مذهبی از جمله شهیدان مطهری، بهشتی، مفتح، رجایی و آیت الله خامنه ای ارتباطی مستمر با جنبش دانشجویی برقرار کردند.
وی تصریح کرد: بویژه شریعتی و شهید مطهری توانستند بین دانشجویان و روحانیت مبارز و اسلام پیوند مستحکمی برقرار کنند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: دانشجویان در انقلاب به عنوان نیروهای تحصیلکرده پیشقراولان مبارزه و نقش تعیین کننده ای در انقلاب داشتند؛ آنان افکار انقلابی را از طریق انتقال به خانواده، فامیل و ارتباط با مدارس و دانشگاه ها، تماس با توده های مردم با حضور و فعالیت در مساجد و ایراد سخنرانی و پخش اعلامیه و نوار و کشاندن اعتراضات به سطح شهر و تظاهرات در خیابان ها و جامعه منتقل می کردند.
صفرپور به فعالیت جبش دانشجویی بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد و بیان داشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دانشجویان در عرصه های مختلف انقلاب حضور فعال داشتند و در تشکیل نهادهای انقلاب از جمله جهاد سازندگی، کمیته های انقلاب، سپاه پاسداران و بنیاد مستضعفان پیشقدم بودند.
وی گفت: مهمترین فعالیت دانشجویان در 13 آبان ماه 1358 رقم خورد؛ همانطور که جنبش دانشجویی در 16 آذر در مبارزه با استکبار جهانی و بیگانه ستیزی متولد شده بود در 13 آبان ماه نیز جنبش دانشجویی با بیگانه ستیزی عجین شد و با تصرف سفارتخانه آمریکا به وسیله دانشجویان پیرو خط امام (ره) به عنوان انقلاب دوم از سوی حضرت امام خمینی(ره) نام گرفت.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: با شروع جنگ تحمیلی دانشجویان که در طول مبارزات خود بیگانه ستیزی را از رهبر و مقتدای خود آموخته بودند درس را رها کرده و به منظور پاسداری از نظام جمهوری اسلامی به سوی جبهه های جنگ شتافتند و حتی برخی از آنان فرماندهی جبهه های جنگ را پذیرفتند و منشا تحولات چشمیگری در طول هشت سال دفاع مقدس شدند.
صفرپور حماسه هویزه را یکی از شور انگیزترین حوادث جنگ دانست که در دی ماه سال 59 جمعی از مخلص ترین دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی دانشجوی شهید، سید حسین علم الهدی تا آخرین نفس در مقابل دشمن بعثی جنگیدند و مظلومانه در خون خود آرمیدند.
وی بیان داشت: متأسفانه هرچه از سال های بعد از جنگ عبور می کنیم جنبش دانشجویی تحت تأثیر جریانات سیاسی بیرون از دانشگاه از بیگانه ستیزی که نمونه بارز فعالیت دانشجویی قبل و بعد از انقلاب اسلامی تلقی می شد، فاصله گرفته و به سمت اندیشه های لیبرالیستی و سکولاریستی روی آورده و در وقوع حوادثی همچون کوی دانشگاه و آشوب های خیابانی بعد از انتخابات دولت دهم برخی از جنبش های دانشجویی حضور فعال در آن ها داشتند که موجب از دست دادن وجهه سیاسی و انقلابی سابق خود در میان ملت شهید پرور ایران اسلامی شدند.
این استاد دانشگاه گفت: جنبش دانشجویی ایران با هر گونه گرایش فکری و سیاسی در دوره های مختلف حیات مبارزاتی خود دارای ویژگی های همچون ظلم ستیزی، بیگانه ستیزی، عدالتخواهی استقلال طلبی بوده است که 16 آذر32 و 13 آبان ماه 58 به عنوان مظهر بیگانه ستیزی و استکبار ستیزی جنبش دانشجویی در ایران به شمار می رود.
صفرپور خاطرنشان کرد: برخی از رسانه های غربی از فعالیت های جنبش دانشجویی راضی و بعضا حمایت های مالی هم می کنند از جمله می توان عده ای مانند حقیقت جو و علی افشاری را که به نام دانشجو فعالیت می کردند و مدیحه سرای غرب شده بودند، نام برد.