گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو؛ درعرصه اجتماعی و سیاسی عامل رواج و انتشار بسیاری از اندیشهها و مواضع در جوامع، با هر محتوا ومضمونی، منوط به وجود عوامل متعددیست که از مهمترین آن عوامل میتوان به عامل حمایت از قدرت جهت سرکوب و بازدارندگی مخالفان و نیز دارایی سرمایه گذار چه به قصد فریب دادن و یا به کار گرفتن مراکزی جهت انتشار آن افکار اشاره کرد، که تبلیغ در هر دو عامل با قدرت و کارایی در ارتباط است.
قبل از اینکه جورج بوش در کاخ سفید زمام امور را در اختیار گیرد، چاپ سندی با عنوان "بازسازی صنایع دفاعی آمریکا" از جانب موسسه ای به نام "طرح نوین قرن آمریکا" صورت پذیرفت که اعضای آن را دیک چنی، پل ولف ویتز و دونالد رامسفلد تشکیل می دادند.
هدف اصلی این سند به طور اساسی، دستیابی به اموال بیشتر جهت توسعه و پیشرفت تکنولوژی ارتش آمریکا بود، ارتشی که کانون طرح فضانوردی و صنعت هوافضای آمریکا را تشکیل می داد.
از آنجا که این طرح هزینه های گزافی را می طلبید، در سند عنوان شده بود که تا زمانیکه حادثه سهمگینی که سهم بسزایی در سیاست خارجی آمریکا دارد رخ ندهد، پیشرفت این کشور بسیار کند خواهد بود.
حوادث یازده سپتامبر که در سال 2001 رخ داد نمونه ای از این حوادث بود که برای همگان امری مشهود است.
پس از این حادثه طرح دستگاه اطلاعاتی آمریکا با نام "بازیچه"، اجازه می داد که درسایتها و شبکه های اجتماعی جوانان مسلمان و عرب در "فیس بوک" و "توییتر" جاسوسی کند تا از این طریق و با به کار گیری مزدوران اطلاعاتی دارای "شخصیتهای فرضی"، بتوانند بر گفتگوهای اینترنتی و و انتشار تبلیغاتی که از سیاست های دولت آمریکا حمایت می کند، دسترسی یافته و با جریان های اسلام گرا که دستگاه اطلاعات آمریکایی، آنان را گروههای جهادی می نامد، با هم پیمانان ایران و حزب الله مبارزه کند.
فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا "ناظر بر امور خاورمیانه " در حال حاضر با شرکت کالیفورنیا قرار داد بسته است که جهت پیشرفت برنامه های خود به هر یک از مسولان اطلاعاتی اجازه ربودن ده شناسه الکترونیکی مختلف را صادر کند. این مرکز همچنین برنامه ها ویژه ای در اختیار دارند تا نام شخصیتهای فرضی که آنها به طور حقیقی با دیگران در ارتباطند، هرگز فاش نگردد.
آلوین تافلر نویسنده آینده نگر در کتابش با عنوان "تغییر قدرت" که در سال 1991 به چاپ رسید، به این نکته اشاره می کند که مولفه ها و عناصر قدرت تغییر یافته، چرا که پیشتربه نیروی ترس و وحشت یعنی خشونت و ثروت متکی بود اما اکنون معرفت وشناخت یکی از عوامل این مولفات گشته تا جایی که به خاطر نامتناهی بودن این عامل و نیز عدم انعطاف پذیری اش و همچنین بهای ارزان و در دسترس بودن آن، سبب شده که از لحاظ اهمیت بر دو عامل دیگر برتری یابد.
بر این اساس تافلر بر این باورست که سازمان اطلاعاتی آمریکا نقشه ها و طرح هایی در راستای تغییر نظام های حاکم آماده کرده اند که به واسطه تحریک و شورش جوانان مرتبط با رسانه های الکترونیکی شورشها و ناامنی هایی را همچون دسته های زنبورهای عسل، اعمال می کنند که در واقع هدف آنان از این امر ایجاد نظامهاییست که طرفدار سیاستهای نظام آمریکا بوده و در اجرا کردن نقشه های تجزیه و فروپاشی کشورها نقش به سزایی را ایفا کنند.
این مجموعه هوشمند آمریکایی همان توصیف آمریکا از شبکه الجزیره و العربیه وشبکه ام بی سی یک؛ دو، سه و چهار و نیز روزنامه الشرق الاوسط و رادیو ام بی سی موج اف ام و شبکه های روتاناست که فعالیت همه آنها تحت نظر عربستان سعودی است.
دولت آمریکا به عنوان بازیگر فعال در وزارت خارجه کشورهای عربی، توانسته با در اختیار داشتن تجهیزات خبر رسانی و شکل دادن به افکار عمومی جهان عرب و کشورهای خلیج فارس به شکلی ویژه ایفای نقش کند.
یکی از این پژوهشگاه های اطلاعاتی که از ثروت بسیاری برخوردارست، به طور کامل تحت نظارت دولت آمریکا و بنا بر درخواست کالین پاول وزیر امور خارجه پیشین آمریکا به طور مخفیانه و سری ایجاد شده و از زیر گروه همین مجموعه های هوشمند به حساب می آید.
بر اساس آنچه که در این گزارش آمده شبکه العربیه و همتایان آن، جهت مثبت جلوه دادن تصویر آمریکا در جهان عرب فعالیت می کنند(بر خلاف برخی از گزارشات و خبرها که بر عکس مورد ذیل عمل کرده و نیز قصد سرپوش گذاشتن بر واقعیت را دارند) .هدف دوم این رسانه ها زشت جلوه دادن تصویر اسلام است ( بر خلاف برخی از گزارشات و خبرها که بر عکس مورد ذیل عمل کرده و نیز قصد مخدوش کردن چهره اسلام را دارند).
در یکی از گزارشهای خبری آمریکا آمده است که شبکه العربیه در راستای انتقال حوادث خشونت بار به عراق پیشرو بوده است.
شبکه العربیه و دیگر شبکه های همسان توانسته اند در جهت خبررسانی و برخورد با بیانیه های اینترنتی به طور موفقت آمیزی عمل کنند، چرا که با انتشارهر بیانیه ای در اینترنت به مسلمانان و گروه های اسلام گرا انگ تندرویی زده و به فرقه گرایی دامن می زنند، اما هر بیانیه ای که به مصلحت آمریکا نباشد، هر چند که مستند باشد سریعا تکذیب می شود، چنان که بر اساس گزارش اخیر، از الگوی به اصطلاح روشنفکرانه مرتبط با شبکه های ام بی سی یک، دو سه و چهار، تشکر و قدردانی می شود.
این در حالیست که بر اساس گزارش اخیر این شبکه ها الگوی آمریکایی فرهنگی- تفریحی را با پوششی عربی و گاهی اوقات بدون پوشش (به گونه ای که بر اساس متن گزارش حرف به حرف ترجمه می شود) به تصویر می کشند.
در این میان شبکه العربیه و پیش از آن روزنامه الشرق الاوسط بر اساس این گزارش آمریکایی توانسته اند از طریق به تصویر کشیدن برنامه های گوناگون تحت پوشش آزادی اندیشه، جهت شکل دادن به افکار مخاطبان عرب و در راستای بحث پیرامون مسائل اختلافی که دولت آمریکا خواهان تغییر آنست، موفق عمل کنند.
صحت این موارد زمانی مشخص خواهد شد که، گواهی و شهادت ژنرال ویسلی کلارک در کنفرانس "دموکراسی حال حاضر " را به گزارش مذکور بیفزاییم – ژنرال کلارک فرمانده کل پیمان ناتو در سال 1997- 2001 بود که در تاریخ 2/ 3/ 2007 شهادت مهم و ارزشمند خود را اعلام داشته بود.
پس از گذشت ده روز از حادثه سپتامبر با "رامسفیلد وزیر دفاع آمریکا و "پل ولفوویتز" معاون وی، که هر دو از نو محافظه کاران یهودی بودند دیدار کردم، جهت دیدار با برخی مقامات به طبقه پایین رفتم، که ناگاه یکی از ژنرال های ارتش مرا صدا زد: آقای ژنرال می توانم قدری از وقتتان را بگیرم؟ من نزد وی رفتم و خطاب به من گفت: با عراق خواهیم جنگید؟ خطاب به وی گفتم: به چه دلیل؟ چرا ما باید به سمت عراق برویم؟ گفت: نمی دانم، شاید آنان چیزی برای دفاع از خود در اختیار نداشته باشند؛ اما ما از نیرو و قدرت بسیاری برخورداریم که می توانیم با آن حکومتهایی را ساقط کنیم.
وی در ادامه می گوید، از وی سوال کردم: آیا مدارکی یافته اید که میان صدام حسین دیکتاتور ملعون عراق و سازمان القاعده رابطه وجود دارد؟ خطاب به من گفت: خیر خیر، اما آنان تصمیم به جنگ گرفته اند.
ژنرال کلارک به شهادت خویش ادامه داده و می گوید: بعد از ویران کردن افغانستان به نزد آن ژنرال رفتم و خطاب به وی گفتم: آیا همچنان به جنگ با عراق ادامه می دهیم؟ گفت: خیر؛ بلکه چیزی بدتر از آن وجود دارد، و کاغذی را در دست گرفت و گفت: این نامه از جانب مقام مافوق یعنی "ژنرال رامسفیلید" به دست ما رسیده که باید هفت کشور را در طی پنج سال اشغال کنیم که آن کشورها عراق، سوریه، لبنان، لیبی، صومالی، سودان و در نهایت ایران هستند.