به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان نوشت: اوایل تابستان سال 1365 بود. جنگ تحمیلی نه فقط در مرزهای آبی، خاکی و هوایی میهن اسلامی با بیشترین حجم تبادل آتش ادامه داشت، بلکه دامنه جنگ به شهرهای دور از جبهه های نبرد نیز کشیده شده بود.رژیم بعثی عراق علاوه بر استفاده از بمب های شیمیایی و مدرن ترین ادوات و تجهیزات جنگی در جبهه ها، به بمباران مناطق مسکونی و موشک پرانی به شهرها نیز روی آورده بود و همه روزه افزون بر تعداد زیادی مجروح جنگی که برای مداوا به پشت جبهه ها منتقل می شدند، مجروحان ناشی از بمباران و موشک باران شهرها نیز به شمار آنها اضافه شده بود.
هر دو ابرقدرت آن روز شرق و غرب، کشورهای اروپایی و شیوخ عیاش و دیکتاتور عرب، به طور رسمی و اعلام شده از صدام حمایت می کردند و آخرین و مدرن ترین تسلیحات روز را در اختیارش قرار داده بودند.
اکنون کسانی که آن روزها را ندیده اند- نسل های سوم و چهارم انقلاب- حال و هوا و شرایط آن روز میهن اسلامی را در ذهن خود به تصویر بکشند.
کشوری برخاسته از یک انقلاب پیروز و درگیر جنگی تمام عیار که به قول «جیمز ولسلی» رئیس اسبق سازمان سیا؛ «جنگ ایران با همه قدرت های بزرگ دنیا بود».
کشوری در محاصره- تقریبا- کامل اقتصادی. کارخانه ها و پالایشگاه های ویران شده، سرمایه های بلوکه شده در بانک های خارجی، تاسیسات بمباران شده و در همان حال فشارهای بی وقفه سیاسی و تبلیغاتی علیه کشورمان در اوج بود، آمریکا سکوهای نفتی ما را در خلیج فارس بمباران می کرد. عراق با هواپیماهای سوپر اتاندارد فرانسوی و موشک های هدایت شونده لیزری «اگزوسه» کشتی های نفتی ما را منهدم می کرد.
هواپیماهای آواکس و موشک های «ساید بایندر» آمریکایی، میگ های پیشرفته و موشک های اسکادبی شوروی، بمب های شیمیایی و تانک های لئوپارد آلمانی، دلارهای سعودی و کویتی و... همه برای از میان برداشتن نه فقط ایران اسلامی، بلکه به قول «واین برگر» وزیر جنگ وقت آمریکا، «برای نابودی ملتی به نام ملت ایران» به میدان آمده بودند و... بدیهی است که یکی از ناگوارترین پی آمدهای آن دوران، شمار فراوان رزمندگان مجروح شده اسلام- یعنی برترین بندگان خدا و خیل عظیم اولیاءالله- بود که به مداوا و مراقبت های پزشکی نیاز مبرم داشتند و این، افزون بر نیاز سایر بیماران به مداوا بود که همگی پاره های تن ملت و پایگاه اقتدار مردمی نظام اسلامی بودند.
حالا و در این حال و هوا، اگر جمعی از پزشکان کشور با سوءاستفاده از سلطه غیرقانونی خود بر سازمان نظام پزشکی و به بهانه های واهی و یا هر علت دیگر، دست به اعتصاب بزنند و بیماران و مجروحان نیازمند به درمان را در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی به حال خود رها کنند، چه واژه ای جز خیانت، وطن فروشی، همکاری با دشمن و ده ها واژه پلشت دیگر می تواند عمق جنایتی را که مرتکب شده اند بازگو کند؟!...
روز 23 تیرماه 1365 و در شرایطی که به آن اشاره شد، سازمان نظام پزشکی ایران از همه پزشکان، داروسازان و پیراپزشکان و پرستاران خواسته بود که دست از کار کشیده و اعتصاب کنند. این حرکت سازمان نظام پزشکی که خبر آن از چند روز قبل با آب و تاب و ذوق زدگی از رسانه های بیگانه اعلام شده بود، بعد از وقوع نیز بازتاب گسترده ای در رسانه های مورد اشاره داشت که با تقدیر و تشکر از گردانندگان وقت سازمان نظام پزشکی همراه بود.
آن روزها تعداد پزشکان کشورمان بسیار کمتر از شمار مورد نیاز بود تا آنجا که در بسیاری از مناطق، پزشکان خارجی- عمدتا هندی و بنگلادشی- به کار گرفته شده بودند. گفتنی است یکی از برکات! آن ماجرای پلشت، تصمیم نظام به گسترش کیفی و کمی دانشگاه های پزشکی بود تا آنجا که امروزه به لطف خدای مهربان نه فقط به لحاظ کیفی در دنیای پزشکی امروز، یکی از مطرح ترین ها هستیم بلکه از نظر تعداد فراوان پزشکان نیز در رده های بالایی قرار داریم و در برخی از موارد نیاز سایر کشورها را نیز تامین می کنیم.
پزشکان و پرستاران و سایر کادرهای درمانی متعهد و پاکباخته کشورمان اما، با حضور یکپارچه و تلاش بی وقفه خود در مراکز درمانی تودهنی محکمی به مسئولان وقت نظام پزشکی زدند و شماری از کادرهای همراهی کننده با گردانندگان بی صفت آن روز سازمان نظام پزشکی را خجالت زده کرده و به پشیمانی کشاندند.
آن روزها، سازمان نظام پزشکی که ساختار آن از دوران طاغوت دست نخورده باقی مانده بود امتیاز صدور کارت نظام پزشکی، رسیدگی به تخلفات پزشکان و... را در دست داشت بی آن که در مقابل مردم و نظام پاسخگو باشد از این روی با سوءاستفاده از در اختیار داشتن امتیازات یاد شده، می کوشید کادرهای پزشکی را وادار به اطاعت کند! مدیریت بر این سازمان در زمان طاغوت با گماردن نیروهای مورد تایید ساواک اعمال می شد.
امروزه اگرچه ساختار سازمان نظام پزشکی تغییر یافته و با نمونه های مشابه در دنیا انطباق پیدا کرده است ولی این سازمان کماکان از امتیازات و اختیارات فراوان و تعیین کننده ای برخوردار است که برای تضمین و اطمینان از جهت گیری این سازمان به نفع مردم، بایستی مدیریت سازمان به افراد با صلاحیت، مردم دوست و مومن و متعهد سپرده شود که خوشبختانه این ساز و کار در سازمان نظام پزشکی پیش بینی و به صورت قانون درآمده است.
و اما، آنچه نگارش این یادداشت را ضروری کرده است، تلاش سازمان یافته و دیکته شده عوامل وطن فروش فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 برای در اختیار گرفتن ریاست و مدیریت این سازمان است.
در این پروژه تعداد اندکی از پزشکان که مطابق اسناد موجود، در جریان فتنه 88، آشکارا از سوی مدیریت بیرونی فتنه به کار گرفته شده و کارنامه سیاه و ثبت شده ای از خیانت به مردم وطن خویش دارند برای تصدی ریاست سازمان نظام پزشکی در ششمین دوره انتخابات این سازمان خیز برداشته اند.
بی تردید هیئت نظارت و بررسی کننده صلاحیت نامزدها که از افراد مؤمن و انقلابی تشکیل شده است، با توجه به اسناد خیانت آشکار این عده، صلاحیت نامزدهای آنان برای تصدی ریاست سازمان نظام پزشکی را رد می کند و به چند نفری که ده ها خیانت و جنایت علیه مردم وطن خویش مرتکب شده اند اجازه نفوذ در سازمان نظام پزشکی و در دست گرفتن بخش عمده ای از چرخه بهداشت و درمان کشور را نمی دهد.
چرا که خیانت آنان در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بارها از خیانتی که سردمداران نظام پزشکی در اعتصاب تیرماه سال 1365 مرتکب شدند، زشت تر و نفرت انگیزتر بوده است. خودتان قضاوت کنید. آیا کسانی که برای مقابله با نظام اسلامی و علیه هموطنان خود با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و کومه له و گروه عبدالمالک ریگی ائتلاف می کنند، بیشتر آمادگی خیانت دارند یا فلان گروه پزشکان طاغوتی حاکم بر نظام پزشکی در سال 1365؟!
آنها در سال 1365 دست از کار کشیدند و اینان با تروریست های منفوری نظیر منافقین علیه مردم وطن خود همکاسه شدند.
نتانیاهو از آنان با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و این چند نفر که نام و امضای آنها پای چند بیانیه به حمایت از فتنه آمده است، نه فقط به رگ غیرتشان برنخورد، بلکه در بیانیه های مورد اشاره از فتنه رسما آمریکایی و اسرائیلی حمایت و به حمایت خود افتخار!! هم کردند.
به نفع اسرائیل و آمریکا شعار دادند، به ساحت عاشورا اهانت کردند، مسجد آتش زدند، تصویر حضرت امام(ره) را پاره کردند، آدم کشتند و... این موارد که فقط اندکی از بسیارهاست که قابل انکار نیست! هست؟! بنابراین سؤال این است که چگونه و با کدام توجیه منطقی و مردم دوستانه می توان صلاحیت آنان - که خوشبختانه در جامعه شریف پزشکی کشورمان تعدادی بسیار اندک هستند- را برای تصدی ریاست سازمان نظام پزشکی کشورمان تایید کرد؟! و چه تضمینی هست که این چند نفر در بزنگاه های حساس به نفع دشمنان بیرونی در چرخه سلامت و درمان کشور دست به اخلال نزنند؟! مگر در جریان فتنه 88 خیانتی بارها نفرت انگیزتر از آن مرتکب نشدند؟!
گفتنی است که قرار است ابتدا دو تن از این چند نفر که می دانند صلاحیتشان رد خواهد شد، اعلام نامزدی کنند و بعد از رد صلاحیت با مظلوم نمایی! روی نفر سوم سرمایه گذاری کنند! قرار است نفر سوم به ظاهر از فتنه اعلام برائت کند ولی تا آنجا که کیهان باخبر است این نفر سوم نیز یکی دیگر از همین فتنه گران است که نام و امضای او پای بیانیه های حمایت از سران و عوامل فتنه دیده می شود.