به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، عبدالجبار کاکایی در جدیدترین مطلب خود به بررسی فیلم «سر به مهر» ساختۀ هادی مقدم دوست پرداخته است.
متن این نوشتار به شرح ذیل است:
از بین فیلم هایی که موفق به دیدن آنها شدم راز سر به مُهر از هادی مقدم دوست، حال و هوایش برایم دوست داشتنی تر بود البته فیلم مازیار میری و مهرجویی و چند فیلم دیگر را ندیدم.
لیلا حاتمی در نقش افرینی کم نظیرش کسی ست که حوادث بد و خوب زندگی را در روان خودش به چالش می کشد و از شدت و سنگینی آنها و عدم توان تاویلشان رنج می برد . او نمی تواند لنگر خُرد کننده و سنگین حوادث را به دریای حلم و علم خدا بیندازد و خود از این همه رنج فارغ شود. معمولا امور به اقتضای شرایط رخ می دهند و دو راه برای مواجهه با آنها هست یا خود به چالش با آنها بپردازی یا از کسی مدد بگیری که وجودش کامل تر از توست. او با نماز سعی دارد به این موقعیت برسد اگر چه این تجربه دینی که در خفا انجام می دهد به تاویل تازه ای از حوادث می انجامد و او را امیدوار تر می کند ، اما از ابراز و اظهار آن وحشت دارد در واقع توسل به این تجربه ی معنوی را بطلان موقعیت اجتماعی ش تصور می کند .
واگذاری امور به خدا و تجربه معنوی از این دست پیشتر نیز در ادبیات ما طرح شده است مولانا در مثنوی شریف می فرماید حتی امور بد و حوادث ناگوار هم نشانه های قهاریت ذات اوست :
ور تو گویی هم بدی ها از وی ست
لیک آن نقصان فضل او کی ست
این بدی دادن کمال اوست هم
من مثالی گویمت ای محتشم
کرد نقاشی دو گونه نقش ها
نقش های صاف و نقش بی صفا
نقش یوسف کرد و حور خوش سرشت
نقش عفریتان و ابلیسان زشت
هر دو گونه نقش استادی اوست
زشتی او نیست آن رادی اوست
زشت را در غایت زشتی کند
جمله زشتی ها به گردش بر تند
تا کمال دانشش پیدا شود
منکر استادیش رسوا شود
ور نداند زشت کردن ناقص است
زین سبب خلاق گبر و مخلص است
پس ازین رو کفر و ایمان شاهدند
بر خداوندیش هردو ساجدند
وقتی برای واگذاری امور بد و ناگوار توجیه هوشمندانه هست تکلیف امور دیگر روشن است در هر حال این تجربه معرفتی در ادبیات به حوزه زندگی اجتماعی نزدیک شده که باید به سازندگان فیلم دست مریزاد گفت.