گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛ در آن ساعات و آن روزها نه مشکلات اقتصادی، مردم را از بدرقه باز می داشت، نه جنجال های سیاسی غم بار سال گذشته. شاید مردم برای این گونه مشکلات هم دعا می کردند، اما مسئله شان نبود. آن روزها تنها به امام حسین و غربتش در کوفه فکر می کردند و دغدغه شان این بود که نکند میزبانانی نااهل باشند. به راستی که سنگ تمام گذاشتند.
می خواستم متن را با مهمترین حوادث و اتفاقات سال گذشته شروع کنم و با هزار استدلال مهمترین اتفاق سال گذشته را یک امر فرهنگی معرفی کنم.
می خواستم مقدمه ای از تاریخچه ی ضریح امام حسین (ع) بنویسم تا مخاطبین سایت برای محتوای اصلی متن آماده شوند.
می خواستم مهمترین اتفاق فرهنگی سال گذشته را با دیباچه ای از فاطمیه شروع کنم تا در فضایی معنوی، مطلب ارائه شود.
اما دیدم هیچ یک مناسب نیست. بنابراین بی تکلف و ساده بیان می کنم: مهمترین اتفاق فرهنگی سال گذشته تعویض ضریح مقدس امام حسین (ع) بود.
اسفند ماه بود که ضریح جدید به طور کامل در حرم امام حسین (ع) نصب شد. ضریحی که در ایران و به دست بهترین طراحان ایرانی طراحی و ساخته شد و پس از قرن ها افتخاری بزرگ نصیب ایرانیان گشت.
دیگر نیازی نیست اطلاعاتی جزئی در خصوص این ضریح جدید بگوییم که مقدار طلا و نقره و وزن ضریح و ... را بارها شنیده اید. در همین «خبرگذاری دانشجو» هم آنقدر اطلاع رسانی شد که علاقه مندان اطلاعات کافی را به دست آورده باشند.
آنچه که مهم است مسیر خروج ضریح از ایران و ورود به عراق است. مسیری که با شور و شوق همراه بود، با اشک چشم مطهر شد و با بدرقه عظیم مردم، خود را جاودانه کرد. مسیری پر تلاطم که قدم به قدم ضریح امام حسین (ع) را همراهی کرد تا غربت کوفه امام، این بار در ایران شکسته شود. تا ثابت کنیم که حادثه عاشورا دیگر اتفاق نخواهد افتاد. این مسیر نورانی نشان داد هر که هرچه می خواهد بگوید، ما عملا ثابت کرده ایم که پشت ولی ایستاده ایم.
نمی دانم متنی که تا به حال نوشته ام، چقدر مناسب است. یعنی در شأن مهمترین اتفاق سال 91 هست یا نه. اصلا نوشتن چنین متنی از اول سخت احساسی دوگانه در هنگام نوشتن متنی در خصوص تعویض ضریح امام حسین (ع) به انسان دست می دهد. از طرفی خوشحال می شویم که اتفاق چنین نوشتاری نصیب ما شده است. از جهت دیگر هر لحظه شانه هایمان را برانداز می کنیم که آیا توان حمل چنین بار سنگینی دارد. از روزی که قرار شد دوستان خبرگذاری مهمترین اتفاق سال گذشته را شرح کنند، به خاطر همین احساس های متناقض همه هم پیش می کشیدند و هم پس می زدند.
آخر چگونه می توان آن همه احساس شور و شوق مردم ایران را در بدرقه ضریح در همین کلمات کوتاه نوشت. چندی قبل تر با مسئول روابط عمومی ستاد عتبات عالیات، عباسی فرد مصاحبه کردیم. او که قدم به قدم با ضریح همراه شده بود، خاطراتی را تعریف می کرد که عجیب بود. در حین مصاحبه اشک می ریخت و از وداع عظیم مردم با ضریح شش گوشه می گفت. آن صحبت ها را که یادم می آید نوشتن کلماتی در خور شأن، سخت می شود.
عباسی فرد، از پدر شهیدی می گفت که به یاد فرزندش به بدرقه آمده بود. پیر زنی که امکان رفتن به کربلا را نداشت اما خود را به ضریح رساند تا خود را از زیارت امام حسین بی نصیب نکرده باشد. پدر پیری که به یاد بدرقه سر امام حسین (ع) که با باران سنگ همراهیش کردند، این بار ضریحش را با باران اشک همراهی می کرد. مردمی که دو روز در خیابان ها مانده بودند تا ضریح به شهرشان برسد.
عباسی فرد معجزات این سفر را نیز روایت می کرد. پلی بود در آبادان که تحمل یک کیلو وزن اضافی را نداشت. اما نه ضریح امام حسین بر پشتش سنگینی می کرد و نه آن تعداد مردمی که دل از ضریح نمی کندند. اما معجزه بالاتر کشاندن دل کرور کرور جوانانی بود که معمولا بی دین و بد دین می خوانیمشان.
در آن ساعات و آن روزها نه مشکلات اقتصادی، مردم را از بدرقه باز می داشت، نه جنجال های سیاسی غم بار سال گذشته. شاید مردم برای این گونه مشکلات هم دعا می کردند، اما مسئله شان نبود. آن روزها تنها به امام حسین و غربتش در کوفه فکر می کردند و دغدغه شان این بود که نکند میزبانانی نااهل باشند. به راستی که سنگ تمام گذاشتند.
آیا می توان گفت گرانی، مشکلات اقتصادی و بازی های سیاسی سران قوا، مهمترین اتفاقات سال گذشته بودند؟