دیدار با نخبگان هر استان از برنامه های پر و پا قرص سفرهای استانی ریاست جمهوری است؛ در آخرین سفر استانی ریاست جمهوری به اصفهان نیز دیدار با نخبگان در سالن اداره راه و ترابری برگزار شد.
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، خارج از سالن، پشت درب ها و میله های فلزی ورود به محوطه، جمعیتی پنجاه نفره ایستاده بودند تا شاید اجازه ورود به آن ها داده شود که ده نفر از این تعداد کارت ورود داشتند و از نخبگان بودند.
پشت درب های بسته سالن، هرکس به گونه ای تلاش می کرد تا یکی از ماموران حراست را صدا بزند بلکه بتواند نظر او را جلب کند و اجازه ورود بخواهد.
تعدادی از زنان حاضر در صف که کارت ورود به جلسه نداشتند، ادعا می کردند از اطراف اصفهان آمده اند تا در این جلسه حضور داشته باشند.
یکی از زنان حاضر در جمع به ماموران حراست گفت: " از طرفداران آقای احمدی نژاد هستم و اجازه دهید به داخل سالن بروم و ایشان را ببینم".
زنی دیگر گفت: "من بسیجی و سپاهی هستم اما کارت ورود ندارم و می خواهم در جلسه حضور داشته باشم".
مسوول حراست در جواب اعتراض افراد حاضر در پشت درب های بسته که کارت حضور داشتند، می گفت کاری از دست ما بر نمی آید.
تنها جواب مأموران حراست به افراد منتظر در پشت درب های بسته سالن راه و ترابری این بود که جا نداریم، اگر با آقای احمدی نژاد صحبتی دارید، نامه بنویسید و به ما تحویل دهید تا نامه ها را پیگیری کنیم یا به استانداری مراجعه کنید تا به درخواست های شما رسیدگی شود.
نخبگانی که پشت در ماندند
چندین پسر جوان دانشجو که نزدیک به یک ساعت بود در پشت درب های بسته خارج از سالن حضور داشتند و اجازهی ورود می خواستند، می گفتند ما از نخبگان هستیم و یک ساعت قبل، زمان جلسه به آن ها اطلاع داده شده است و آن ها بلافاصله حرکت کرده اند تا در جلسه حضور یابند اما ماموران حراست به آن ها گفته اند درب های سالن ساعت 3 بسته شده است و باید زودتر از این به شما اطلاع داده می شد.
یکی دیگر از جوانان نخبه به مامور حراست گفت: "پس روی صندلی شماره ... که بر روی کارت ورود من نوشته شده است، چه کسی نشسته است؟"
یکی از نخبگانی که در پشت درب های ورود حضور داشت از یکی از ماموران حراست پرسید: "جلسه نخبگان است، خدا وکیلی تنها نخبگان در این جلسه حضور دارند؟" ،که با سکوت مامور رو به رو شد.
در این میان جوانانی با عنوان نخبه حضور داشتند اما به علت پرشدن سالن از حضور آن ها جلوگیری می شد.
سرهنگ حسین زاده در میان جمعیت حضور پیدا کرد و یکی از نخبگان به جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان گفت: " جناب سرهنگ مگر این جلسه مختص نخبگان نیست؟ پس چرا ما در پشت در ورود ایستاده ایم؟"
جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان در جواب این جوان نخبه گفت: دارد رسیدگی می شود تا شما هم حضور پیدا کنید.
پرچم های ایران در دست مردم
قرار بود جلسه مختص جوانان باشد اما از تمامی سنین در این جلسه حضور داشتند، مردان و زنانی که شاید نه جوان بودند و نه نخبه و جمعیت مردان دو برابر زنان بود.
صندلی های سالن پر بود، عده ای ایستاده بودند، عده ای هم در گوشه های سالن بر روی پله ها نشسته بودند
و بسیاری از حاضران پرچم های ایران را در دست داشتند.
با چسب کاغذی شماره هایی بر روی صندلی های سالن چسبانده شده بود، البته عده ای از حاضران بدون کارت در این جلسه حاضر بودند و صاحبان کارت ها در پشت درب ها اجازه ورود نداشتند.
یکی از افراد حاضر در سالن که از اطراف اصفهان آمده بود، گفت: از اطراف اصفهان آمده ایم و می دانستیم جلسه امروز و در این ساعت برگزار می شود، در صورتی که عده ای از نخبگان ادعا می کردند یک ساعت قبل از مراسم به آن ها اطلاع داده شده است.
شعارهایی متفاوت در گوشه گوشه سالن
بر روی بنری که بر روی سن قرار گرفته بود، نوشته شده بود: "حماسه حضور، نقش جوانان ایران اسلامی در تحقق حماسه سیاسی حماسه اقتصادی، اردیبهشت 92".
احمدی نژاد که در سالن حضور پیدا کرد، حاضران به افتخارش ایستادند، مردان و زنانی با سوت، تشویق، صلوات و تکبیر از او استقبال کردند.
بر دست عده ای از حاضران تصویر سیاه و سفید احمدی نژاد دیده می شد، بر پشت یکی از این تصاویر با خودکار و درشت نوشته شده بود: بهار نزدیک است، آدم برفی ها مراقب باشند"
در پشت یکی دیگر از این تصاویر سیاه و سفید نوشته شده بود: "من همیشه سرباز کوچک رهبری هستم (مشایی)" .
این بار در قسمت زنان که سمت راست سالن بود، بر روی یکی از همین برگه ها که تصاویر احمدی نژاد قرار داشت با خودکار و بزرگ نوشته شده بود: "هستیم بر آن عهد که بستیم".
در قسمت مردان، گروهی پنج نفره حضور داشتند که سه نفر از آن ها بر روی پیراهن هایشان، عکس مقام معظم رهبری و رییس جمهور و در کنارش نوشته "فدائیان ملت، حامیان عدالت" چاپ شده بود.
در قسمت زنان چهار نفر با چهار برگه کاغذ حضور داشتند که آن را در جلوی دوربین گرفته بودند: "همه در تلاش برای حذف احمدی نژاد، ما همچنان احمدی نژادی هستیم، هرچند همه تلاش کنند."
در هنگام سخنرانی احمدی نژاد عده ای از جمعیت حاضر در سالن با انگشتان دست خود نشان پیروزی را نمایش می دادند.
در پایان سخنرانی احمدی نژاد، پسری از آخر سالن ایستاد و با صدای بلند از احمدی نژاد اجازه صحبت خواست، تمامی دوربین ها به سمت او برگشت و پسر جوان با صدای بلند از او تشکر کرد و گفت: "ما همیشه حامی شما بودیم و هستیم، همیشه از شما دفاع خواهیم کرد و یک خواهش از شما دارم، می خواهم اجازه دهید بر دستان شما بوسه زنم" و سمت سن حرکت کرد.
در پایان مراسم توسط گروه سرود، سرودهایی خوانده می شد و در این میان عده ای "شعارهای احمدی و مشایی دو یاور ولایی" را سر دادند و احمدی نژاد به میان گروه سرود و پسرکان کوچک آمد و سپس مشایی نیز در کنار رییس جمهور بر روی سن حاضر شد و با تکان دادن پرچم با جمعیت همگام شد.
صدای شعارها بیش از صدای سرودهای پخش شده به گوش می رسید.
در این میان گروه های خاصی شروع به سر دادن شعارهایی کردند و برای زمانی اندک صدای "احمدی، مشایی را رها کن" شنیده شد که شعار "احمدی و مشایی دو یاور فدایی" آن را خنثی کرد.
عده ای بر روی صندلی ها ایستاده بودند، عده ای به قسمت جلو سن رفته بودند، عده ای هم شاهد این شعارها و حاشیه ها بودند و در تعجب که آیا جمع حاضر از نخبگانند.