به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سوژهای شده ماجرای قیمت کتابها، از هر غرفهداری که میپرسیدیم، از فروش کم انتشاراتش می گفت، بخصوص بخش دانشگاهی حسابی شکایت داشت؛ چون هر سال مهمترین خریدارانشان، کتابخانهها و مهمانان شهرستانی بودند که معمولاً کتابها را به صورت عمده خریداری میکردند، ولی امسال اصلاً فروش خوبی نداشتند.
دلیلش هم که واضح است دیگر، امسال بودجه دندان گیری به کتابخانهها نرسیده بود، برخی ناشران دانشگاهی هم به خاطر خرید ادارهجات بود که دخلشان به خرجشان می خورد، ادارههایی که معلوم است تکلیف کتاب در آنها چه میشود! باز هم خدا بیامرزد شهید مطهری را که خلاصه آثارش فروش غرفه دانشگاه امام صادق (ع) را بهتر از قبل کرده بود.
اصلاً این گرانی کتابها و استقبال کم خریداران مسئله اول نمایشگاه کتاب است، اکثر خبرنگاران این موضوع را سوژه خود کردهاند. برخی غرفهداران می گفتند بارها از این استقبال کم نزد خبرنگاران نالیدهاند.
سالن بخش عمومی هم وضعیتی بهتر از این نداشت، حتی نشر «ملک اعظم» که مردم آن را به «خاکهای نرم کوشک» میشناسند هم در فروش پرفروشترین اثر دفاع مقدس با مشکلات مواجه است.
از گرانیها بگذریم - که این داستان سر دراز دارد - و به تخلفات برسیم - از آنجا که ما مدام تخلفات را میبینیم، شاید بهتر باشد یک قسمت برای تخلفات در گزارشهایمان باز کنیم - امروز هم کم نبود تراکت و تبلیغاتی که در خود غرفهها پخش میشد. ایستگاه فرهنگی مصلی هم که سنگ تمام گذاشته بود، نرمافزارهایی در موضوعاتی همچون .... بماند.
از بخش ناشران الکترونیک نیز عبور کنیم، من که چندان متوجه نشدم این بخش به چه چیزهایی میپردازد! آنجا از کتابهای چاپی آموزش زبان و کامپیوتر دیدم تا «لوامع الانوار عرشیه» تا نرمافزارهای آموزش زبان انگلیسی، آنجا بود که فهمیدم اصلاً اشتباه فکر می کردم ناشران الکترونیک ناشرانی هستند که کتابهای الکترونیکی یا EBOOK منتشر میکنند!
از آن سالن که عبور کنید به سالن سازمانها و نهادها میرسید، این سالن آن قدر حواشی دارد که میشود یک متن کامل را به آن اختصاص داد.
اولین حاشیه این سالن حجاب غرفهداران بود؛ البته قصد نام بردن از غرفهها را نداشتم، اما نمیشد نگفت. لابد چون نام نیجریه در غرفه دوستی «ایران و نیجریه» آمده، نیازی به حجاب نیست، نه اینکه دیگر غرفهداران وضعیت مناسبی داشتند، این غرفه را برای نمونه مثال زدیم. وضعیت حجاب این بخش و دیگر بخشهای نمایشگاه آن قدر نامناسب است که صدای برخی دستاندرکاران نمایشگاه را هم درآورده است.
از دیگر عجایب نمایشگاه امسال، فروش انگشتر در سالن سازمانها و نهادهاست. فروش وسایلی که هیچ ربطی به موضوع نمایشگاهها ندارد و مشکلی که گریبان خیلی از نمایشگاههای مهم را گرفته است.
یادم هست در نمایشگاه قرآن پارسال هم فروش انگشترهای چند میلیونی، میز، ویترین و دراور داد بعضی ها را درآورده بود. جالب آن است که وقتی مسئول غرفه انگشتر فروشی را پیدا می کنیم و از او در این باره می پرسیم، با برخورد تند او مواجه می شویم؛ او در نهایت به بهانههای واهی از پاسخگویی طفره می رود.
اما از خبرهای روز نمایشگاه آن که کتاب زندگینامه آیت الله آقا مجتبی تهرانی کمیاب شد؛ چاپ اول این کتاب تمام شده و مسئول غرفه گفته که تلاش دارند تا روزهای پایانی نمایشگاه چاپ دوم کتاب را برسانند.
غرفه «موعود عصر» نیز که بارها از سوی نمایشگاههای گوناگون برگزیده شده، دو کتاب جدید خود یعنی «لرزان و لغزان چون ژله» و «زنجیرهای نامرئی تو »را به عنوان پروفروشترین آثار خود معرفی کرده است.
بازار رونمایی از سایت و کتاب نیز گرم بود، در مهمترین آنها «مردم سالاری دینی از منظر آیت الله خامنهای» نوشته مهدی سعیدی در غرفه سازمان اسناد انقلاب اسلامی رونمایی شد.
انشاالله در گزارش بعدی به صورت مفصل و با نگاهی دقیق به سالنهای بخش کودکان و نوجوانان پرداخته میشود.