به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، زندگی شهید حجتالاسلام شیخ فضلالله مهدیزاده محلاتی از نگاه چهارده راوی همچون مقام معظم رهبری، همسر، دوستان و خود شهید در کتاب «قاصد خنده رو» بازگو میشود. بخش اصلی این خاطرات به سالهای قبل از انقلاب باز میگردد و به چگونگی شکلگیری حلقه مبارزان توسط امام خمینی (ره) اشاره دارد. فرهاد خضری به عنوان راوی مکمل، این اثر را در 225 صفحه نوشته و در مجموعه «از چشمها» منتشر کرده است.
اقلیم سادات شهیدی، همسر شهید محلاتی به عنوان نخستین راوی اثر ماجرای زندگیاش را از زمانی که با شهید محلاتی ازدواج کرد و به همراه او به قم رفت شرح میدهد.
ریشههای آشنایی خانواده شهید محلاتی و همسرش با امام خمینی (ره) از نخستین صفحههای کتاب به چشم میآید. پدر اقلیم شهیدی دوست، همدرس و هم مباحثه امام(ره) بوده است.
اقلیم و همسرش برای سکونت در شهر قم به محله یخچال قاضی، جایی که امام (ره) در آن ساکن است میروند. راوی در ادامه از توجه امام (ره) به این خانواده میگوید. مانند آنچه در صفحه سوم کتاب آمده است: «همیشه احوال حاجی (شهید محلاتی) را میپرسیدند. میگفتند «شیخ فضلالله چطورن؟» همیشه بعد از احوال پرسیها میگفتند «من جای پدرت هستم. دخترم هر نگرانی و کمبودی داشتی، مدیونی اگه نیایی به من و حاج خانم نگی»
سالهای پر التهاب زندگی اقلیم در این کتاب از صفحه چهارم پررنگ میشود، از زمانی که فضلالله محلاتی با نواب صفوی همکاری میکند و ساواک به دنبال محلاتی است. با حضور این خانواده در تهران محلاتی در مسیر توزیع اعلامیههای حضرت امام(ره) قرار میگیرد. دوستی قدیمی وی با فرزند امام (ره) آیتالله مصطفی خمینی و دیدار آنها اولین بهانه برای دستگیری او توسط ساواک میشود.
مخاطب در ادامه ماجراها با سختیهای زندگی اقلیم سادات همچون نگهداری از فرزندانش و حضور وقت و بیوقت نیروهای ساواک در منزلش روبهروست. راوی در طول ماجراها به هفده بار دستگیری شهید محلاتی اشاره میکند که پس از هر آزادی از زندان مصممتر از گذشته به کار خود ادامه میدهد.
راوی به برخورد متفاوت زندانیان و زندانبانها با شهید محلاتی اشاره میکند. هفده بار دستگیری باعث آشنایی ماموران و زندانیان با او میشود و این اتفاق احترام بیشتر را برای او به همراه میآورد. راوی در این بخش گذر کوتاهی به موضوع شکنجه شهید محلاتی دارد، اما در این باره توضیح نمیدهد. در حالی که ذهن مخاطب جویای این مطلب است که نحوه بازجویی و شکنجه او چگونه بوده است.
در ادامه خاطرات ویژگیهای اخلاقی شهید و رفتار او با فرزندانش مطرح و سپس شرحی کوتاه درباره مسوولیتهای شهید در جریان انقلاب و پس از آن بازگو میشود. خاطرات اقلیم در این بخش با خبر شهادت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ فضلالله مهدیزاده محلاتی به پایان میرسد.
مراد شیخ از چشم مرید خنده رو، فصل دیگر کتاب است و شرح زندگی شهید محلاتی را زبان شهید بازگو می کند.
این بخش به علاقه خاص محلاتی به امام (ره) و سپس گذری بر زندگی امام(ره) و کلاسهای درس ایشان اختصاص دارد. همچنین اهداف امام(ره) برای برپایی حکومت اسلامی برشمرده میشود. آنچنان که در صفحه 58 آمده است: «ایشان... قصد داشتند با تربیت افراد خاص در حوزه علمیه قدرتی برای روحانیت به وجود بیاورد که با اتکا به آن، قدرت استبداد وابسته به استعمار خارجی را در هم بکوبد و اسلام را حاکم کنند.»
در بخش خاطرات، مخاطب با فعالیتهای امام(ره) در جریان مبارزه با رژیم پهلوی آشنا میشود و در ادامه کتاب، حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ فضلالله مهدیزاده محلاتی از نگاه مقام معظم رهبری، احمد مهدیزاده، عبدالله محمودزاده، سید حسین رضوی، رحیم صفوی، جعفر شجونی، محمدمهدی عبدخدایی، محمد احمدی، محمد اشرفی اصفهانی، محمود مهدیزاده و خلبانی که همسفر شهید محلاتی بوده، با بیان خاطراتی معرفی میشود.
کتاب «قاصد خندهرو» در قطع رقعی و 225 صفحه، با شمارگان دو هزار و 200 نسخه و بهای 84 هزار ریال توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است.