گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - مریم فاطمی؛ از آغاز ماه رمضان سال جاری سری جدید برنامه کودک عمو پورنگ با عنوان «کتابخانه عمو پورنگ» و با رویکرد تبلیغ کتاب و آشنایی و مأنوس شدن بچهها با کتاب از شبکه 2 سیما که شبکه کودک است، پخش میشود.
نسلی که میتواند تکانی اساسی به سرانه مطالعه ایرانیان بدهد
نفس این کار که برنامه عمو پورنگ رویکرد اصلی و محوری خود را براساس آشنایی بچهها با کتاب قرار داده، بسیار ارزشمند است. جای تقدیر دارد که برنامههای کودک صدا و سیما که همه شبیه هم شده بودند و تمام وقتشان به رقص و آواز و پیامهای اخلاقی شبیه به هم میگذشت، به موضوع مهمی مثل کتاب روی آورده که کمتر به آن پرداخته میشود. از آن جایی که امری مثل کتابخوانی باید از کودکی در وجود افراد نهادینه شود، در صورت پیگیری چنین برنامههایی و با کیفیت شدن آنها و علاوه بر آن توجه بیشتر خانوادهها و مدارس، نسل آینده میتواند تکانی اساسی به سرانه مطالعه پایین ایرانیان بدهد!
در سری جدید برنامه عمو پورنگ، شخصیتهای جدیدی اضافه شدهاند که میتوانند برای بچهها جالب باشند. یکی از این شخصیتها، «پهلون پنبه» است که از شخصیتهای موجود در ادبیات کهن و ضربالمثلهای فارسی است و حضور او با گریز زدن به داستانهای کهن میتواند بچهها را به پیشینه ادبیات ایران نزدیک کند. شخصیت جدید دیگر، شخصیت «ممنون» با بازی امیرمحمد، یار همیشگی عمو پورنگ است که یک فرد افغانی است و در مورد کتاب صحبت میکند. علاوه بر این دو، شخصیت «سلطان» هم که در سریهای قبل مورد توجه بچهها قرار گرفته بود در سریال حفظ شده است.
ارائه اطلاعات رسمی بدون ظرافتهای کودکانه
یکی از مشکلاتی که در «کتابخانه عمو پورنگ» وجود دارد، نوع ارائه اطلاعات به بچهها است، مثلاً در یک آیتم از برنامه، کتابی باز میشود و صدایی، اطلاعاتی راجع به یک استان و یا موضوعات دیگر را به بچهها میدهد که این اطلاعات بدون ظرافت منتقل میشود. این که اصلاً بچهها چه نیازی به این اطلاعات بعضاً آماری مثل جمعیت یک شهر دارند، بماند، اما این که ارائه این اطلاعات با ادبیاتی رسمی و خشک و بدون توجه به نیازهای بچهها صورت میگیرد، بحث دیگری است که باید به آن توجه شود؛ زیرا اگر توجه کرده باشید بچهها در این زمان توجه چندانی به برنامه ندارند و بیشتر مشغول حرف زدن و سر و کله زدن با هم هستند.
وقتی تمام امکانات یک برنامه زنده در خدمت تبلیغ ماکارونی قرار میگیرد!
مسئله دیگری که قبلاً هم در مورد آن صحبت شده است، ولی هیچ اقدامی در مورد آن انجام نگرفته، تبلیغاتی است که در میان برنامه پخش میشود. این تبلیغات، تبلیغات مستقیم و گلدرشتی هستند که حداقل 5 تا 10 دقیقه از وقت برنامه را میگیرند، آن هم تبلیغ محصولاتی مثل ماکارونی که پیدا کردن جایگاه آن در یک برنامه کودک کار چندان آسانی نیست. در این تبلیغات، همه شخصیتهای برنامه از عمو پورنگ گرفته تا امیرمحمد و سلطان و پهلونپنبه درگیر تبلیغ یک محصول تجاری میشوند، در حالی که بچهها کمترین توجهی به این آیتم ندارند و بی قرار تمام شدن آن هستند.
درست است که شاید سازمان صدا و سیما مشکلاتی برای تأمین هزینههای خود داشته و مجبور به گرفتن اسپانسر است، اما آیا روش دیگری برای تبلیغ محصولات تجاری و انتخاب نوع محصولات وجود ندارد، به طوری که محصولات با کودکانی که برنامه برای آنها پخش میشود تناسب داشته باشد و نوع تبلیغ آنها نیز به گونهای نباشد که تمام امکانات یک برنامه زنده پر مخاطب از دکور گرفته تا بچههای حاضر در لوکیشن و مجری و بازیگران درگیر این نوع تبلیغ مستقیم نشوند؟
مشکل دیگر کتابخانه عمو پورنگ به شلوغی بیش از حد و گاهی خارج از کنترل برنامه برمیگردد که گاه با حضور همزمان سه بازیگر و یک مجری انجام میشود و علاوه بر شلوغی سن که بسیاری از مواقع غیر ضروری است و به دلیل فقدان یک قصه شسته و رفته انجام میشود، بچههای حاضر در لوکیشن هم که تعداد آنها بسیار زیاد است به این شلوغیها دامن میزنند و گاهی بچهها و بزرگترها هاج و واج میمانند که این آیتم اصلاً برای چه اجرا شد!
ورژن جدید حاج آقای راستگو در «کتابخانه عمو پورنگ»
یکی از نکات مثبت «کتابخانه عمو پورنگ» این است که این برنامه با آوردن یک مجری روحانی خوش سر و زبان و بذلهگو که معارف دینی را با زبان کودکانه بیان میکند، نوستالوژی حاج آقای راستگوی قصهگو را برای ما دهه شصتیها که برنامههای ایشان را در کودکی تماشا میکردیم، زنده کرده و اگر این روند ادامه داشته باشد و محدود به ماه رمضان نشود، این روحانی میتواند به نوستالوژی کودکان حال حاضر در بزرگسالی تبدیل شود.
در مجموع، کتابخانه عمو پورنگ دارای رویکرد مثبتی است که میتواند لحظات خوب، مفید و خاطرهانگیزی را برای کودکان به وجود آورد، اما اگر بخواهیم پیشنهادی به کتابخانه عمو پورنگ بدهیم، بهتر است کتابهای مناسب کودکان در این برنامه معرفی و بخشهایی از آنها به صورت نمایشی اجرا شود تا بچهها بیشتر به خواندن آن کتابها ترغیب شوند.
انتشار این یادداشت از سوی «خبرگزاری دانشجو» به منزله تایید محتوای آن نمیباشد و آماده انعکاس تمامی نظرات هستیم.
البته به اين مطالب اضافه کنيد که کتابخانه عموپورنگ بيشتر جنبه دکوري دارد و براي ايجاد تنوع به اين دکوراسيون روي آورده اند! چون اون چيزهايي که در قفسه ها ديده ميشه اکثرا کتاب نيستند و فقط جنبه ظاهري دارند فقط رنگارنگي و جبنه بصري براي گردانندگان برنامه مهم بوده نه ترويج فرهنگ کتابخواني و اين تاسف باره ! چه اشکالي داشت که از کتاب هاي واقعي استفاده ميشد حالا ديگه ترويج کتابخواني پيشکش!
شما به جاي اينکه از عموايراد بگيرين از برنامه ديگه اي که تبليغ ماکاروني رو خيلي خشک برگزار مي کنند ايراد بگيرين
يا از الفاظي در آن برنامه استفاده ميشود
همه قسمت ها برنامه عموپورنگ خيلي قشنگ در نظرش گرفتن
با نظر ناشناس موافقم خود من خيلي برنامه رو دنبال مي کردم خيلي هم جالب بود مهم نظر بچه ها است که خيلي برنامه رو دوست دارند.
اين نويسنده محترم هم هم خوبي هارو برشمرده وهم نقدهارو....حضرت امير ميفرمايند:بهترين شما کسي است که عيب هايم را به من هديه دهد.
اگر شما با نظر نويسنده مخالف هستيد نيازي به جبهه گرفتن نيست بگيد که حرفشان را قبول نداريد.
درضمن اين نکته رو فراموش نکنيم که اثرگذاري زماني که به صورت غيرمحسوس باشد،بيشتر درذهن ها حک ميشود.