به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، رضا اسماعیلی، شاعر انقلابی کشورمان «به انگیزه فرا رسیدن سالروز تولد دوباره شهیدان «رجایی» و «با هنر»، و مرثیه ای برای خویش که از قافله «شهادت» جا مانده» سروده و در وبلاگ شخصی خود گذاشته است.
متن این شعر به شرح ذیل است:
از زندگی افسوس! چیزی نفهمیدیم
جز حسرت و کابوس، چیزی نفهمیدیم
در محضر مجنون، از عشق جا ماندیم
از علم جالینوس، چیزی نفهمیدیم
تفسیر ما از عشق، نشخوار لذت بود
از عشق - این قدّوس - چیزی نفهمیدیم
قاموسی از عبرت، میراث آدم بود
اما از این قاموس، چیزی نفهمیدیم
در شرح بوی گل، در حاشیه ماندیم
از متن گل افسوس! چیزی نفهمیدیم
بر چشم ما طاووس، رنگ تغافل زد
جز رنگ از طاووس، چیزی نفهمیدیم
از سیب سرخ وحی، با این دل بیمار
جز مزه سالوس، چیزی نفهمیدیم
با عافیت خو کرد، نفس کلاغ ما
از آتش ، از ققنوس، چیزی نفهمیدیم
با رخوت مرداب، یک عمر سر کردیم
از بوی اقیانوس، چیزی نفهمیدیم
با شب تمام عمر، در گفت و گو بودیم
از محضر فانوس، چیزی نفهمیدیم
در دخمه غفلت، بی درد پوسیدیم
از زندگی افسوس! چیزی نفهمیدیم