گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»- محمدرضا باقری؛
*سوم خرداد 83 بود و دوران یکه تازی میلیشیای تحکیم در دانشگاه ها، دکتر حسن عباسی در تالار فردوسی دانشگاه تهران درحال سخنرانی بود که عده ای چماق به دست از اعضای انجمن آمدند و برنامه را بهم ریختند. فیلم مراسم موجود است.
*16 آذر 83 بود. لابلای صحبت های خاتمی عده ای اعتراض کردند. خاتمی فریاد زد: "این خلاف مسائل دموکراتیکه! این چه وضعیه که شما انجام می دهید . شما چند نفرید که هو می کنید؟ کاری نکنید، کاری نکنید بگم بیرونتون کنند، آدم باشید(!) گوش بدید، اِ". فیلم مراسم موجود است.
* تابستان 87 بود که اعضای انجمن تهران، نشست قانونی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل را بهم زدند و چند نفری را هم ضرب و شتم کردند و سر و دستی هم شکستند. هم فیلم مراسم موجود است.
*خرداد 88 بود. مدعیان دمکراسی و آزادی رای مخالف 25 میلیونی مردم را به احمدی نژاد بر نمی تابیدند. ریختند در خیابان ها و به اموال عمومی خسارت زدند و کشور را دچار بحران کردند. فتنه گری کردند. فیلم های 88 نیز موجود است.
* 4 سال تمام عارشان شد به احمدی نژاد بگویند رییس جمهور، می نوشتند رییس دولت. می خواستند رای مردم را وتو کنند. نوشتند کیفیت آرای بقیه بیشتر بوده، اصول دمکراسی و آزادی را هر روز زیر پا می گذاشتند.
* در جریان انتخاب شهردار تهران، در آغاز شورای شهر تهران در 17 شهریور 1392 که محسن هاشمی رفسنجانی و محمدباقر قالیباف کاندیدا بودند، تکرأی الهه راستگو باعث شد تا تعادل آرای شورای شهر به نفع قالیباف عوض شود. راستگو را به دروغگوئی، نفاق، خیانت، جاسوسی و سوگند دروغین متهم کردند و دست آخر او را از حزب کار اخراج کردند.
*خشونت کلامی، رفتاری و اعتقادی در سابقه عملکرد اصلاح طلبان امری انکارناپذیر و روشن و شفاف است. چه از سوی اعضای بلند پایه و چه از سوی حامیان، شعار نخ نمای زنده باد مخالف من که تکنوکراتها و اصلاحطلبها سالها با سردادن آن، جریان مقابل خود را تخطئه و سرزنش می کردند، این روزها شکل دیگری گرفته است. به خاطر دارم که فریاد می زدند که من حاضرم جان خویش را بدهم تا مخالفم حرف خودش را بزند، اما امروز در برابر اختلاف سلیقه جزیی آن هم از کسی که سالهاست با آنها همراهی کرده و خواهری خود را به اصلاح طلبان اثبات کرده است، چیز دیگری را نشان می دهد.
در حقیقت نئودیکتاتورهای تکنوکرات امروز اثبات کردند که حاضرند جان هر که مخالف آنها حرفی بزند، را بگیرند.
امروز تفتیش عقاید را نه زشت و منحوس بلکه لازم و ضروری می خوانند.
این یک بام و دو هوای اصلاح طلبها وقتی خیره کننده تر می شود که اگر اصولگرایی به محسن هاشمی یا مسجدجامعی رای داده باشد، به وظیفه و منطق درستی عمل کرده ولی نقطه مقابل آن می شود، نفاق و خیانت.
تلاش برای تغییر رای چند ورزشکار و چهره سیاسی - که از قضا در لیست حامیان قالیباف بوده اند- به لطایف الحیل ایرادی که ندارد هیچ، حتی واجب و بلکه اوجب واجبات است. آنگاه دلیل شرعی و حجت عقلی خانم راستگو برای رای به قالیباف می شود جاسوس و دروغگویی.
امروز "شعار زنده باد قبیله من" حق این گروه پر افاده و توقع را به خوبی ادا می کند چرا که به مانند سال های پارینه سنگی، عقل و شعور و حق تفکر افراد را مسخره قلمداد می کنند و دائم در حال فشار و تهدید و تطمیع افراد در جهت خواسته های خود هستند.
عادت کرده ايم به اين روشنفکري هايي که سندش را به نام بعضي ها زده اند، شعارهايي که فقط وقتي به نفع عده اي هست بايد عملي شوند و کلماتي که وقتي از دهان عده اي خارج مي شوند بايد به معني شان شک کرد.
آخر الزمان که مي گويند همين حالاست
فتنه 88 كه هنوز يادمون نرفته
آرامش خرداد 92 چي؟
توهين به خانم راستگو کاري زشت و ناپسند بوده است، ولي ايشان بايد ديدگاهشون رو با حذب هماهنگ مي کردند، هر چند بنده هم مخالف انتخاب آقاي هاشمي براي شهرداري بودم ولي معتقد به کار حذبي و تصميم گيري حذبي هستم. که متاسفانه در ايران هنوز به درستي تبيين نشده است.
عجب
زنده باد جنبش ما همه راستگو هستيم
يعني اين که راستگو به اين نتيجه رسيده به قالي باف راي بده به ديگر اعضا چه ربطي دارد که به اين بنده خدا اين جور تهمت ناروا ميزنند؟
تهمت در اسلام حرام است
حالا وايستيد ببينيد.
به طوري که به هم قبيله گي خودشون هم رحم نميکنن و به او که به نظر خودش اتکا کرده ونه کد خداي قبيله حمله کرده و او را از کانون گرم قبيله ترد ميکنن