گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، برنامه هنگام درنگ در ادامه مباحث هفته گذشته، بحث راه آهن ایران را با حضور آقایان موسی حقانی، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، خسرو معتضد، محقق و پژوهشگر، یعقوب توکلی، استاد دانشگاه، بررسی کرد.
حقانی: رضاشاه برخلاف میل انگلیسیها خط راه آهن جنوب- شمال را احداث نمود و هنری که در این عرصه به خرج داد این بود که این خط از کنار هیچ یک از شهرهای مهم ایران نگذشت. ادعا این است که این مسیر استراتژیک نبود و چون برخلاف میل و اراده انگلیسی ها قرار بود این خط ساخته شود تلاش کردند که از کنار شهرهای بزرگ عبور نکند. در خصوص ویژگی این خط توضیح دهید.
انگلیس در پی حفظ هندوستان بود
معتضد: به نظر بنده این امر یک نقص بزرگ است. مثلا محصول کشاورزی در یک نقطه ایران در حال پوسیدن بود و در نقطه دیگر مردم از گرسنگی در حال مرگ بودند. راه آهن برای تفریح و تفنن نیست، راه آهن یک جنبه توریستی دارد و از سوی دیگر از نظر اقتصادی قابل توجه بود.
به نظر من طرح رضاشاه طرح جالبی نبوده است. آنگونه که پروفسور ابوالمجد حجتی در کتاب خود خطی ترسیم می کند و با آن نشان می دهد که راه آهن باید از کجاها عبور می کرد. تمام استان های ایران را راه آهن دور می زد. رقابت آلمان هم یکی از عللی بود که انگلستان و روسیه مخالف احداث راه آهن در ایران بودند. راه آهن در ایران یک جنبه مقدس نیز پیدا کرده بود؛ چراکه خط برلین- مکه با کمک بسیاری از رجال سیاسی ایران ساخته شده بود.
رضاشاه در اجرای طرح های خود از کارشناسان مشاوره نمی گرفت
سرهنگ غلامرضا رحمانی می گوید: در بلوچستان پست ژاندارمری که باید امنیت سواحل ما را تامین کند هر 200 کیلومتر است. چرا انگلیسی ها چنین کاری کردند؟ انگلیسیها می خواستند این منطقه سوخته باشد و هندوستان در امان باشد. بنابراین این طرح اشتباه بود؛ چراکه مشورت نمی شد. در خصوص این ندانم کاری ها تذکرات زیادی داده شده است.
بسیاری از مسائل بدون رضایت کارشناسان انجام می گرفت. شط العرب (اروندرود)را که دادیم خود شاه بیخبر بود. در خاطرات علم نوشته شده است که اعلیحضرت پرسیده برا چه پدرم چنین کاری کرد؟ در جواب می شنود که این یک مورد از دست ایشان در رفته است. آقای کاظمی نوشته است که نوری سعید به پای رضاشاه افتاد که شما دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان را دارید این شط العرب را به ما بدهید.
آغاز حضور همیشگی انگلستان و روسیه در مسائل مربوط به ایران
توکلی: بین ما و عثمانی ها 18 قرارداد منعقد شده است. زمانیکه صفویه بر روی کار آمدند 24-25 جنگ اتفاق افتاد و 18 قرارداد بسته شد. از قرارداد اول که روسها و انگلیسی ها بهعنوان ناظر شرکت کردند، بعد از این ما شاهد حضور همیشگی انگلیسیها و تاثیرگذاری و سهم خواهی بسیار روسها هستیم.
لذا توجه کنید زمانیکه نوری سعید به ایران می آید و آن تئاتر را اجرا می کند عراق تحت الحمایه انگلیس است. به گونهای عراق در اختیار انگلیس است که شرکت های نفت انگلیس اجازه بازدید از چاه های نفت را به نوری سعید نداده است و نوری سعید با هواپیما به بازدید چاه های نفت پرداخت.
در این اتفاق نیز ما باز هم امتیاز را نه به عراقی ها که به انگلیسی دادیم که در عراق حاکم هستند. در اینجا نقش انگلیس در تقسیم بندی های بین المللی می بینیم.
حقانی: در این مورد بحث بر سر یک یا دو کیلومتر نیست، بلکه بحث بر سر یک نقطه استراتژیک است.
توکلی: کسانی که در دفاع از تمامیت ارضی کشور اقدام کردند از سوی دستگاه حکومتی و شخص شاه توبیخ می شوند.
تاریخ نگاری پهلوی تمجیدی و خود ستایشی است
حقانی: انتخاب این راه و اینکه از کنار هیچ شهر مهم عبور نکند چه مزیتی می توانست داشته باشد؟ بخشی از مرگ و میرهایی که در ایران به واسطه ی قحطی رخ می داد علتش کمبود آذوقه نبود بلکه دلیل این امر عدم وجود وسیله نقلیه برای حمل محصولات بود.
توکلی: یک نکته را در خصوص تاریخ نگاری پهلویها عرض کنم. تاریخنگاری این دوره به شدت تمجیدی و خودستایشی است. یک دوره ای بعد از انقلاب شاهد این هستیم که پهلویها از روند تمجیدی خارج شدند و به نقد یاران و همکاران خود پرداختند. دوره جدیدی در تاریخ نگاری شکل گرفت که در این دوره جدید، چه در عرصه متون و چه در عرصه فیلم، به دوره تمجیدی و ستایش بی حد و حصر از خانواده سلطنتی بر میگردد.
با آمدن رضاخان ایران، ایران شد!
محور کارها حول رضاخان است و متاسفانه در داخل نیز کسانی را داریم که می گویند با آمدن رضاخان ایران، ایران شد! یعنی برای ایران قبل از این هویت ایرانی هم قائل نیستند. من جلسه گذشته در خصوص بحث راه آهن آماری را عنوان کردم. مجموع کالاهایی که در خط شمال- جنوب رد و بدل می شد روزانه 150 تن کالا بود. این 150 تن کالا به اندازه 15 کامیون است.
15 کامیون بار کل چیزی است که طی سالهای ساخته شدن راه آهن تا زمان جنگ جهانی دوم، کالا رد و بدل می شود. راه آهن در این زمان اگر شرقی- غربی می شد هند 700 میلیونی آن زمان، چین 800 میلیونی آن زمان ( حدودا 5/1 میلیارد جمعیت) که نیاز به ترانزیت داشتند و می توانستند از این طریق به اروپا متصل شوند، با انتقال عظیم کالا می توانستند کشور را از این رو به آن رو کنند.
می توانست ده ها برابر چاه های نفت برای ایران منافع داشته باشد. در انتخاب های بزرگ گاهی مواقع ممکن است شما هدف را با 20 سرباز به دست بیاورید، اما اگر در آن روز این هدف را به دست نیاوردید ممکن است در چند ماه بعد نتوانید با چندین لشگر آن را به دست بیاورید. در این زمان هیچ خطی بین اروپا و جمعیت عظیم آسیا وجود ندارد.
این راه از کنار شهر مهمی عبور نمی کند؛ چراکه ضرورت نظامی این چنین اقتضا می کرد. آن کسی که این راه را طراحی کرد به سرعت حداکثری رسیدن به مرزهای رقیب توجه دارد. متاسفانه نگاه کارشناسی معطوف به اقتصاد و سیاست گذاری ملی در این مورد اتفاق نمی افتد. بی دلیل نبود که دکتر مصدق گفت رای دادن به احداث راه آهن شمال- جنوب خیانت به کشور است.
شیخ خزعل وابسته به انگلستان بود؟
حقانی: ای کاش اگر راه استراتژیک می کشیدیم در راستای منافع خود بود. پول می دهیم، سیاست گذاری هم می کنیم اما در راستای منافع کشور قدم بر نمی داریم.
معتضد: امتداد راه آهن به خوزستان به جریان خزعل مربوط می شده است؟ شاید هدف رضاخان این بود که ارتباط خوزستان با داخل کشور سریع تر باشد؟
توکلی: ماجرای خزعل در ایران اندکی رمان نویسی شده است. زمانی که احمدشاه به اروپا رفت و از ترس رضا شاه نمی توانست برگردد مرحوم مدرس نامه ای به وی نوشت و از او درخواست آمدن به ایران کرد. در این کار شاهد خزعل با مدرس هماهنگ است. خزعل بر بسیاری از مناطق جنوبی ما مسلط بود.
وقتیکه رضاشاه به نخست وزیری میرسد و احمد شاه جرات بازگشت ندارد، مسئله انتقام از خزعل به این خاطر است. اتفاق بزرگ دیگری هم رخ می دهد و آن اینکه وقتی که شیخ خزعل حذف می شود سیطره ما بر جزایر جنوبی و مناطق وسیعی در جنوب از بین می رود. این گونه نیست که خزعل وابسته به انگلیس نبود.
در ایران سیاست مدار مستقل که وابسته به روس یا انگلیس نباشد، معدود و محدود بود. بحثی در این نیست که شیخ خزعل وابسته به انگلستان است، اما برداشتن خزعل به آن صورت هم به دلیل تثبیت حکومت رضاخان است و هم کمکی که به انگلستان میکند این است که حضور ما را در مناطق شط العرب از ما میگیرد.
حقانی: خزعل چه زمانی سرکوب شد؟ راه آهن در ایران چه زمانی کشیدهشد؟
معتضد: در سال 1303 خزعل سرکوب شد و راه آهن از سال 1304 کشیده شد.
حقانی: پس عملا پاسخ آن سوال داده میشود. در زمان احداث راه آهن اصلا خزعلی وجود ندارد که بخواهیم به بهانه وی راه آهن احداث کنیم. حال اگر کارشناس هم می داشتیم و این کارشناس می گفت که کدام خط بهتر است، نظر و تصمیم حکومت و شاه هم با نظر کارشناس هماهنگ نمی شد.
ایران پل پیروزی برای متفقین شده است
سیاستمداران ایرانی و قوه عاقلهای که به کار گرفته نشد، می دانستند که خط شمال- جنوب تامین کننده منافع ایران نیست. اتفاقی که در این مورد رخ داد این بود که گفتند این خط کشیده شود و از کنار شهرهای بزرگ و مهم عبور نکند تا مبادا ایران به خطر بیفتد و از این خط برای حمله به ایران یا اشغال ایران استفاده شود. این خط از شهرهای بزرگ و مهم عبور نکرد ولیکن ایران باز هم اشغال شد. ایرادات و نقص هایی که در همان زمان به این طرح وارد شد چه بود؟
معتضد: این طرح بسیار پر هزینه ساخته شد. بسیاری از تونل ها را می شد از راه دیگر نساخت یا هزینه را کمتر کرد. لازم نبود این میزان هزینه صرف شود.
توکلی: خود محمد رضا در کتاب «به سوی تمدن بزرگ» اشاره دارد که ایران پل پیروزی برای متفقین شده است. آلمان ها بخش اعظم اروپا را گرفتند و این احتمال وجود داشت که اگر به چاه های نفت باکو برسند سرعت عمل آلمان ها برای رسیدن به خلیج فارس بیشتر شود و وقتی که آلمان ها بتوانند به پالایشگاه ها برسند عملا با بمباران پالایشگاه می توانند صدور نفت به انگلستان را قطع کنند.
در نتیجه غرب در برابر آلمان خلع سلاح می شد. در اینجا سرنوشت جنگ، سیطره یا عدم سیطره آلمان و حمایت انگلستان و آمریکا از شوروی برای در هم کوبیدن آلمان در داخل سرزمین روسیه و تغییر فرآیند جهانی همه منوط به مسیری است که در ایران وجود دارد. هزینه پیروزی متفقین در جنگ را مردم ایران دادند.