شهر من! شاذان آقا باش و بس

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، چشم من سوی تو می‌رود/ قلب من دل به تو می‌دهد/ سر به آستان تو می‌نهد/ ذکر تو صبح و شام سلام

جان من را بگیر ای امیر/ روح من را تصلی بده/ ای که دارا کنی هر فقیر/ رحمت ناتمامم سلام

شهر من را تو مشهد کنی/ راه بر دشمنان سد کنی/ ای مسیر عبورت دلم/ عاشقت خاص و هم عام سلام

این روزها مشهد غرق نور است و صفا/ غرق شادی و شعف گر نگاهی می کنی بر هر طرف نور و ناز  سوز و ساز است و طرب

زائران با سر دوانند سوی او/ میزبانان اشک چشم بر کوی او/ عاشقانش هر طرف پر می‌زنند تا بگیرند رو از آبروی او

مشهدی‌ها تا سحر کف می‌زنند/ زائرانش فوج فوج دف می‌زنند/ شادمانند روبه راهند مردمان/ حلقه ای بر دور ماهند مردمان

شهر من غرق نیاز است و نماز/ شهر من در سینه‌اش لبریز راز/ شهر من خورشید را مسکن شده/ قطعه ای از نور را مامن شده

شهر من این روزها تاب و تب است/ مشهدی این روزها ذکر بر لب است/ روی هر لب یا امام هشتم است/ غصه در این شهر این روزها گم است

از مدینه نور آمد سوی مرو/ با صلابت راست قامت همچو سرو/ در مسیری سبز به مشهد آمدند/ ماه من همچو سرآمد، آمدند

آمدند تا دل به درگاهش نهیم/ آمدند تا پا در راهش نهیم/ آمدند تا راه ایشان تا ابد/ ماند و سر در ره راهش نهیم

شهر من قدردان آقا باش و بس/ شهر من مهمان آقا باش و بس/ از تمام دردهایت گفته‌ای/ شهر من! شاذان آقا باش و بس

در حرم درد دلت را باز کن/ در حرم از غصه ات آغاز کن/ وقت رفتن روح را آنجا بزار/ در مسیر راه حق اعجاز کن

که رضا نور امامت بود و هست/ ماه من راه سعادت بود و هست/ راه او راه ولایت بود و هست/ و ولایت راه عزت بود و هست

قطعه ای از آسمان در شهر طوس/ هم گره هم راهگشایی دست اوست/ مشهد امروز چون نگینی در زمین/ شهر من شهر امام هشتمین