گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو - محمد شاکر اردکانی؛ نرمش قهرمانانه واژه ای مهم و کلیدی بود که چند روز پیش مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آن را دوباره زنده کردند و به کار بردند.
کاربرد این واژه هر چند از طرف رهبر ایران جدید نیست، ولی بازتاب گسترده ای را در رسانه های داخلی و خارجی به همراه داشت. بعضی از تحلیلگران غربی بر این باور هستند که رهبر ایران پس از تحمل تحریم ها و فشارهای غرب حاضر به سازش و مذاکره با آمریکا شده است، اما این تحلیل بسیار ضعیف و شکننده و برگرفته از واقعیات امروز نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
مردم ایران با شرکت گسترده در انتخابات ریاست جمهوری، حماسه سیاسی مد نظر رهبر خود را رقم زدند و نظام جمهوری اسلامی با قدرت و صلابت با یک گام بلند دیگر عزت ملی خود را تقویت کرد. از سوی دیگر، درگیری های مسلحانه در سوریه، متحد استراژیک و نظامی ایران و خط مقدم محور مقاومت به نفع ارتش سوریه و شکست تکفیری های سلفی است که این خود پیروزی دیگر و برگ زرینی برای نظام جمهوری اسلامی و شکست تلخ و مفتضحانه دیگر برای نظام سلطه و استکبار غرب می باشد.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در دیدار با فرماندهان سپاه در عرصه سیاست خارجی رویکرد «نرمش قهرمانانه» را مطرح کردند. باید دانست این شیوه و روش در گفتمان رهبری ایران جدید نیست و ایشان چند سال پیش نیز این رویکرد را در عرصه سیاست خارجی مطرح کرده بودند.
به نظر نگارنده «نرمش قهرمانانه» در شرایط فعلی به دلیل وجود رویکردهای سیاست های خارجی مثبت و قوی دولت نهم و دهم است. دولت های نهم و دهم با اصل قرار دادن گفتمان ناب انقلاب اسلامی یعنی مبارزه با اسرائیل و دفاع همه جانبه از نهضت های فلسطینی و کشورهای محور مقاومت، ضدیت و مبارزه با آمریکا و غرب، استکبارستیزی و دفاع از مستضعفین عالم، اهمیت دادن به عدالت سیاسی در روابط میان دولت ها و ... به مرور زمان در صحنه بین المللی و منطقه به پیشرفت هایی دست یافت و این سیاست خارجی فعال باعث شد تا امروز ما بتوانیم در برابر غرب به سرکردگی آمریکا، سیاست و رویکرد «نرمش قهرمانانه» اتخاذ کنیم.
ولی سوال اصلی اینجاست، آیا ایران با دستور کار قرار دادن رویکرد «نرمش قهرمانانه» در سیاست خارجی می تواند به روابط عادی با آمریکا دست یابد؟
نگارنده معتقد است ایران حتی با دستور کار قرار دادن رویکرد «نرمش قهرمانانه» نمی تواند با آمریکا به صورت عادی رابطه برقرار کند؛ زیرا یکی از مهم ترین شرایط عادی سازی رابطه با آمریکا، تغییرات بنیادی در تعریفی است که حاکمیت نظام جمهوری اسلامی نسبت به مسئله اسرائیل دارد و تصور چنین تغییری در دستگاه های امنیتی، اطلاعاتی و نظامی و بخش های سیاسی کشور در حد محال است.
تقریباً 90 درصد گره عادی سازی روابط میان ایران و آمریکا، موضوع اسرائیل است که در اصول نظام جمهوری اسلامی مشروعیت ندارد. هیچ دولت و رئیس جمهوری در آمریکا نمی تواند بدون تغییر موضع نظام جمهوری اسلامی نسبت به اسرائیل، در عادی سازی روابط دو جانبه ایران و آمریکا دستاوردی کسب کند.
از سوی دیگر، تعریف اسرائیل در تعاریف جمهوری اسلامی ناممکن است. در سیستم آمریکا، یهود و اسرائیل و دفاع از آنها جزو لاینفک اصول حاکمیتی است و در جمهوری اسلامی، دفاع از فلسطین و ضدیت با اسرائیل جزو لاینفک اصول حاکمیتی محسوب می شود.
بنا بر این با توجه به اصول حاکمیتی در جمهوری اسلامی، در صحنه سیاست خارجی حتی با طرح رویکرد «نرمش قهرمانانه» نمی توان منتظر عادی سازی رابطه ایران و آمریکا بود.