گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ امروز سالروز میلاد دهمین پیشوای شیعیان، بلکه عالم است. میلاد ولی معصوم که راهبر خلق خداست. میلاد سلاله پاک زهرای اطهر و علی مرتضی است. عالمیان در جوش و خروش و در سرور و شادی اند. فرشتگان مأمورند کرامت و رحمت الهی را امروز به خلقش برسانند که خدا نیز شاد و مسرور است. امروز سالروز میلاد امام علی النقی امام هادی (ع) است.
«خبرگزاری دانشجو» نیز به نوبۀ خود محفل شادی کوچکی در صفحه خود برگزار کرده و نام آن را «در رثای نام زیبای نقی» گذارده است. یافتن اشعاری زیبا از میان شعرهایی که برای این امام همام گفته شده به جهت کثرتشان سخت است. اما این سه شعر گزیده ای از میان دهها شعر است که عرض تبریکی به ساحت مقدس امام زمان (ع) هستند.
قاسم صرافان
حق بده به فرشتهها
اینجوری عاشقت باشن
همگی غرق سجده و
تسبیح خالقت باشن
حق بده به خورشید اگه
بخواد بگرده دور تو
خدا تموم عالمو
پروانه کرده دور تو
حق بده به مدینه تا
بگیره هی بهونهتو
به یاد عطر جای پات
ببوسه خاک خونهتو
به سامرا هم حق بده
نکشه دست از دامنت
آخه دلش روشن میشه
هر صبح با عطر پیرهنت
تا میخونی از جامعه:
«فما اَحلی اسمائکم»
شیرین میشه لبای عشق
از نامت ای ماه دهم
مست علی النقیم
عاشق نام هادیم
با این عشیره آشنام
آخه باب الجوادیم
برای دستِ خالیا
خوب جاییه این سامره
به رویِ ناامیدیا
بازه همیشه پنجره
کبوترم، کو گنبدت؟
عالم فدای غربتت
راحت نمیذارن تو رو
حتی پس از شهادتت
سید رضا مؤید
امشب فزوده اند صفاى مدینه را
نور خدا گرفته فضاى مدینه را
با جلوه هاى اشرقت الارض قدسیان
بستند چلچراغ سماى مدینه را
روح الامین بیاد بهار نزول وحى
گلبوسه مى زند سرو پاى مدینه را
بیت النبى و گنبد خضرا و مسجدش
بخشیده لطف صحن و سراى مدینه را
در وادى قبا به تماشا نشانده اند
آن نخل هاى سبز قباى مدینه را
آن گونه خرم است که گویى گشوده اند
بر هشت خلد پنجره هاى مدینه را
عطر و گلاب لاله بدین گونه دلپذیر
تغییر داده حال و هواى مدینه را
نور جمال حضرت هادى است که اینچنین
روشن چو روز کرده فضاى مدینه را
ماهى دگر به محور خورشید عشق تافت
تا روشنى دهد همه جاى مدینه را
آنسان که بود هجرت والاى احمدى
تاریخ ساز شهر و بناى مدینه را
این وارث رسول هم از راز هجرتش
تا سامرا رساند صفاى مدینه را
گلبانگ شادى است بگوش فرشتگان
فریاد مکه را و نداى مدینه را
کاین ماه جلوهاى ز جمال محمد است
ابن الرضاى دوم آل محمد است
ژولیده نیشابوری
ساقى امشب با پیمانى دگر
سفره رنگین کرده بهر تازه مهمانى دگر
باغبان را گو بپاشد بذر شادى در زمین
تا ببارد ابر رحمت باز بارانى دگر
باید آدم در جنان امشب گل افشانى کند
تا به تخت گل نشیند جان جانانى دگر
تا نترسد نوح پیغمبر ز طوفان بلا
رحمت حق کرده بر پا باز طوفانى دگر
آتش نمرودیان خاموش گردید و خلیل
تکیه گاهش تخت گل شد در گلستانى دگر
شهر یثرب سینه سینا شده کز لطف حق
زد قدم در این جهان موسى ابن عمرانى دگر
گر مسیحا مرده را زا نفاس گرمش زنده کرد
جسم او را داده میلاد نقى ، جانى دگر
بر جواد ابن الرضا حق داده از دریاى جود
گوهر ارزنده و درّ درخشانى دگر
خیزران باید زند گلبوسه بر روى عروس
کز شرف آورده بهر دین نگهبانى دگر
فاطمه در باغ جنت بزم شادى چیده است
چون که دیده نهمین گل را به دامانى دگر
از شب ظلمانى و تاریکى ره غم مخور
ز آنکه آید بعد شب صبح درخشانى دگر
خاتم پیغمبرانت تبریک گوید بر على
چون على را آمده ماه فروزانى دگر
زد قدم در ملک هستى حافظ صلح حسن
تا دهد با صبر خود در صحنه جولانى دگر
نهضت خونین عاشورا و پیکار حسین
یافته از این پسر گرمى میدانى دگر
محور چرخ عبودیت چو زین العابدین
داده بر محراب طاعت عشق و ایمانى دگر
گوهرى را داده بر ما مکتب بحر العلوم
تا نگردد جاگزین علم ، نادانى دگر
فارغ التحصیلى از دانشگه فقه و اصول
آمده و بر ما دهد سر خط عرفانى دگر
همچنان موسى ابن جعفر در مقام بندگى
آمده با خط انسانساز انسانى دگر
تا نماند در جهان خالى سریر ارتضا
آمده همچون رضا در دهر سلطانى دگر
چون جواد آمد بدنیا منبع جود و سخا
کز علوش گشته رنگین خوان احسانى دگر
از ولاى هادى دین شاعر ژولیده را
حق نموده شامل لطف فراوانى دگر