کد خبر:۲۷۴۴۳۵
مسجد، خانه و مدرسه -3
تصویر مدرسه در 1000 سال آینده
نویسنده در این متن گرچه سعی کرده برخی و تنها برخی مولفههای مدرسه تراز اسلامی را بیان کند، اما بعید به نظر میرسد تا 1000 سال آینده مدارس ما به چنین مولفههایی دست یابد.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - محسن زیار، دانشجوی ارشد دانشگاه امام صادق(علیه السلام)؛ مدرسه حاصل تلاش نهایی بشر برای آموختن رسمی و یکی از اجزای بقای تعلیم و تربیت تعریف شده است. کودکان و نوجوانان نیز سرمایههای جامعه هستند و سلامت روح و جسم آنها تضمین کننده سلامت جامعه آینده است، بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آنها توجه کافی مبذول داشت، لذا توجه جدی به محیط خانواده و مدرسه که نقش بسزایی در تکوین شخصیت دانشآموزان دارند، ضرورتی انکارناپذیر است.
مدرسه جایی است که افراد برای همکاری و یاوری و آموختن مقررات و قوانین و تعلّم فرهنگ و آموزه های تربیتی و یادگیری استدلال و منطق و زیبایی شناختی هستی و مهارت خواندن و نوشتن و حساب کردن به آن وارد میشوند و طی فرآیندی نه چندان زود و برابر اصول و قواعد علمی به یادگیری میپردازند. مدرسه به افراد احساس اعتماد به نفس داده و آنها را اجتماعی بار میآورد و از طرفی باعث میشود که افراد جرأت پیدا کرده و بتوانند مکنونات درونی خود را با دیگران به تبادلنظر بگذارند.
در مدرسه است که فرد یاد میگیرد چگونه ساعاتی را از افراد خانواده خود دور بوده و حس استقلال طلبی و استفاده از اراده خویشتن برای مواجهه با انواع مسائل و مشکلات را تجربه کرده و از این طریق بتواند «خوداتکایی» را تمرین کرده و بدست آورد. مدرسه محلی است که کودکان نیازهای دانشی و اطلاعاتی خود را از معلمان میآموزند و در کنار آن به ایجاد ارتباط با همکلاسیهای خود پرداخته و از این طریق به مهارتهای اجتماعی دست پیدا میکنند و اعتبارورزی را میآموزند. در مدرسه است که کودک یاد میگیرد اضطراب جدایی از والدین را کاهش داده و به همکاری و مشارکت و بازیهای گروهی با دیگران تبدیل سازد.
برای اینکه تعلیم و تربیت از چارچوب محدود مدرسه خارج شود و کارکرد اجتماعی آن در پهنه توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه روشن شود، باید تربیت اجتماعی سرلوحه روش ها و آموزش و پرورش قرار گیرد، البته لازم به ذکر است که مدرسه تنها یکی از وسایل تربیت فرد است و کار آن باید با تاثیر عوامل اجتماعی و نهادهای مرتبط با اجتماعی شدن فرد (خانواده، گروه، رسانه ها و...) تکمیل شود.
به منظور نیل به اهداف مورد نظر در امر آموزش و پرورش باید نسبت به سه مقوله اطمینان حاصل شود که آنها نیز باید در جهت اهدافمان باشند و آن سه عبارتند از: علم، معلم، متعلم.
در زمینه «علم» باید به این نکته توجه داشت که متن کتب درسی و برنامه درسی (Curriculum) باید همسو با تعالیم و فرهنگ مطلوبمان که همان تعالیم الهی و اسلامی است تدوین شود و سبک زندگی اسلامی در آنها تبیین گردد، در بحث «معلم» باید گفت که وی همواره به عنوان یکی از عوامل مهم جامعهپذیری دانشآموزان از طریق مدرسه است. جامعهپذیری بعدی از پرورش اجتماعی است که عبارت است از آموزش افراد و آشنا ساختن آنها با ارزش های یک جامعه. معلم اولین الگوی اقتدار اجتماعی میباشد که دانش آموز با آن مواجه میشود. در این باب باید اضافه کرد که معلم باید آموزش دهنده و انتقال دهنده تعالیم و مفاهیم اسلامی به دانش آموزان برای بهبود سبک زندگی آنان در جهت ساخت جامعه ای مطلوب باشد. «متعلم» و دانش آموز نیز باید در محیطی سالم پرورش یافته باشد تا قابلیت پذیرش و یادگیری این تعلیمات را داشته باشد.
جدای از همه این موارد باید در نظر داشت که فضای فیزیکی و کالبدی مدارس نیز باید به نحوی باشد که القاگر تعالیم و فرهنگ اسلامی و الهی باشد. نکته دیگری که می توان به آن اشاره نمود این است که زمان حضور در مدرسه و زمان تعلم دانش آموزان می تواند به گونه ای باشد که طبق دستورات دین مبین اسلام و با توجه به زمان اسلامی باشد (که البته خود این مورد نیز نیازمند پیش بینی زیرساخت های فیزیکی و برنامه ای نسبتاً فراوانی است.)
بحث درباره مدرسه و جایگاه آن و تاثیر آن بر جامعه و سبک زندگی فراوان است که مجالی وسیع تر می طلبد، لذا به همین مقدار بسنده می کنیم. امید است که با برنامه ریزی صحیح و نیز با توجه به جایگاه موجود و مطلوب علم، معلم و متعلم به اهداف مورد نظر در جهت القای سبک زندگی اسلامی و نیز ساخت جامعه تراز اسلام برسیم.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.