گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ هفته کتاب همیشه فرصتی بوده تا در یک هفته به صورت متمرکز به ترویج کتاب و کتابخوانی پرداخته شود؛ وزارت ارشاد که مجری این مراسم به شمار می رود، با همکاری حدود 70 نهاد و دستگاه دولتی این مراسم را برگزار می کند.
امسال بیست و یکمین دوره هفته کتاب برگزار شد؛ شاید نکته ای که مسئولان از آن غافل شدند، بحث سرانه مطالعه بود و مسئولان درست مانند هر سال بی توجه به این موضوع از کنارش گذشتند.
بحث کتاب و کتابخوانی و توجه به این موضوع آنقدر بااهمیت است که مقام معظم رهبری برای آغاز اولین دوره هفته کتاب پیامی را به این بهانه مرقوم فرمودند که در بخشی از این پیام آمده است:
تاکیدات مقام معظم رهبری در اولین دوره هفته کتاب
«نام گذاری هفته کتاب در کشور عزیز ما و اعلام آن بوسیله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اینجانب، مژده و مایه امیدواری است. امروز هر اقدامی که به گسترش سطح آگاهی عمومی بیانجامد و نیروی تفکر و قدرت و درک معارف را در مردم با استعداد ما تقویت کند، حسنهای بزرگ است.
کتاب، دروازهای به سوی جهان گسترده دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است. همهی دستاوردهای بشر در سراسر عمر جهان، تا آنجا که قابل کتابت بوده است، در میان نوشتههایی است که انسانها پدید آوردهاند و میآورند و در این مجموعه بینظیر، آموزش های آسمانی، و درس های پیامبران به بشر و دانشها و شناختهایی است که سعادت بشر بدون آگاهی از آن امکانپذیر نیست. کسی که با این دنیای زیبا و زندگی بخش، دنیای کتاب، ارتباط ندارد بی شک از مهمترین دستاورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است. برای یک ملت، خسارتی بزرگ است که افراد آن، با کتاب سروکاری نداشته باشند.
با تلخی باید اعتراف کنیم که رواج کتاب و روحیه کتابخوانی در میان ملت عزیز ما که خود یکی از مشعل داران فرهنگ و کتاب و معرفت در طول تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسی کمتر از آن چیزی است که از چنین ملتی انتظار میرود و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیدههای ناگوار در کشور ما، نتیجه فرمانروایی پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بیفرهنگ و بیسواد بر این کشور در دویست سال گذشته است.
در دورانی که برخی ملتهای دیگر به سوی دانش و پژوهش و معرفت روی آورده بودند، ملت کهن و با استعداد ما در زیر سلطه آن انسان های پلید و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دوره اخیر که حکومت دست نشانده و فاسد پهلوی همه کارها را برابر خواست بیگانگان و دشمنان این ملت و به زیان این ملت انجام میداد، نه تنها تلاشی برای ترویج کتاب و کتابخوانی نشد؛ بلکه با ایجاد سرگرمیهای ناسالم و دامنزدن به آتش غرائز جنسی در میان جوانان، این ضرورت فوری و فوتی را هر چه بیشتر، از میدان دید و توجه مردم، بیرون راندند و در یکی از بهترین دوران هایی که شرایط جهانی، دگرگونیهای اساسی در وضع نابسامان ملت ایران را بر میتافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و کار را به آنجا رساندند که برابر گزارشهای همان روزگار، در شهر تهران و برخی شهرهای دیگر، شماره میخانهها بیش از شماره کتابخانهها و کتابفروشیها و یا چند برابر آنها بود.
اکنون ملت ایران باید عقبافتادگیها را جبران کند. اینک فرصت بینظیری از حکومت دین و دانش بر ایران، پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلای فکر و فرهنگ این کشور بهره جست. امروز کتابخوانی و علمآموزی نه تنها یک وظیفهی ملی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند، اگر چه آنگاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعللناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویستن، تلقی خواهد شد، و نه تنها جوانان، که همهی نسلها و قشرها از سردلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.» «چهارم دی ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و دو، مصادف با یازدهم رجب 1414»
در سطح باقی ماندن برنامه های هفته کتاب
امسال برای بیست و یکمین دوره هفته کتاب برنامه های زیادی طراحی و اجرا شد، اما اینکه این برنامه ها تا چه اندازه در ترویج کتاب و کتابخوانی و مهم تر از آن در سرانه مطالعه نقش داشته، مسئله ای است که باید بررسی شود.
شاید نکته مهم و کلیدی در برنامه های این هفته بحث حضور نهادهای مختلف است و برنامه های زیادی که در این هفته اعلام می کنند و اینکه بیشتر این برنامه ها فقط کمی است و شاید کیفیت در نظر گرفته نمی شود؛ نکته مهم اینجاست که عدم کارشناسی لازم در اعلام این نوع برنامهها از سوی نهادهای شرکتکننده باعث می شود که در سطح باقی بمانیم.
اینکه بدانیم موقعیت ایران در زمینه نشر کتاب و کتابخوانی چگونه است، سوال مهمی است؛ شاید بتوان میزان کتاب منتشر شده در ایران را از طریق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدست آورد، اما در زمینه کتابخوانی متأسفانه هیچ مطالعه جدی تا کنون صورت نگرفته است و دیدگاه های متفاوتی در این زمینه وجود دارد.
اعداد و ارقام متناقض سرانه مطالعه از 2 دقیقه تا 120 دقیقه!
اعداد و ارقام گوناگونی از سوی مسئولان به عنوان سرانه مطالعه در ایران اعلام میشود. آمار متناقضی که گاهاً می شنویم، اما نمی دانیم کدام را باید باور کنیم.
آمار 2 دقیقه تا 120 دقیقه! آمارهای مختلفی است که از سوی مسئولان اعلام می شود؛ اما مشخص نیست این آمار چگونه محاسبه شده است؛ سال 81 مرکز پژوهشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 28 استان را بررسی و اعلام کرد، سرانه مطالعه ایرانیها هفت دقیقه در روز است، اما بعد از این آمار باز هم آمارهای دیگری از جمله چهار دقیقه در روز تا یک تا دو ساعت هم از جمله آماری بوده که از سوی نهادهای مختلف فرهنگی اعلام شده است.
کاش مسئولان در همین هفته کتاب با بحث های گسترده ای که در این هفته اتفاق می افتد به بحث سرانه مطالعه و میزان آن هم می پرداختند تا شاید آمار واقعی و درستی از سرانه مطالعه بدست رسانه ها می رسید.