تمام چیزهایی که «الف» در روز اول دانشگاه فهمید!
«الف» نامه- 2؛
کمی نگذشت که یک حجم رنگی رنگی آمد روی صندلی کناردستی‌اش نشست. الفِ خوشحال، سر بالا کرد که سلام کرده و اولین دوست دانشگاهی‌اش را پیدا کند.
تعداد نظرات: ۳
بدون نام
-
سه‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲
سال 76 که رفتم دانشگاه فقط يک الف داشتيم که با پنج شيش تا رنگي رنگي چفت شده بود
بقيه سرشون تو کار خودشون بود انصافا
چون همشون فکر مي کردن مهندس مايکروسافتن و کلي غرور داشتن
الف تنها
-
سه‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲
آنجا بود که «الف» فهميد دانشجو اگر بخواهد آدمِ قبل باقي بماند، تنها خواهد ماند.
انديشه
-
سه‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲
انصافا اينجاش خيلي قشنگ بود:
حجم رنگي رنگي!!!
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار